Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
holy office
U
جامعه راهبان ومومنین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
european essembly
U
مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
socialism
U
جامعه گرایی جامعه داری اقتصادسوسیالیستی
monkhood dress
U
راهبان
monkish
U
ویژه راهبان
abbot
U
رئیس راهبان
monastically
U
بشیوه راهبان
mninster
U
خانقاه راهبان
abbots
U
رئیس راهبان
monasteries
U
خانقاه راهبان
cowls
U
بالاپوش راهبان
cowl
U
بالاپوش راهبان
monastery
U
خانقاه راهبان
friary
U
راهبان سائل
enclosure
U
اتاق راهبان
[دین]
essenism
U
اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
jacobite
U
عضو فرقه راهبان دومی نیکن
mninster
U
دیر عبادتگاه رئیس راهبان کلیسا
abbacy
U
مقام رهبانیت مقر راهبان دیر
locutory
U
تالاریا اطاق گفتگو در خانقاه راهبان
trappist
U
عضو فرقهای از راهبان مرتاض اهل سکوت
cloister
U
اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
cloisters
U
اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
franciscan
U
وابسته بدسته راهبان فرقه فرانسیس مقدس
grey friar
U
عضو جمعیت راهبان یادرویشان فرقه فرانسیس مقدس
religioner
U
شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
carmelite
U
وابسته به راهبان کرملی راهب یا راهبه کرملی
communities
U
جامعه
community
U
جامعه
universe
U
جامعه
ecological community
U
جامعه
socio-
U
جامعه
the body politic
U
جامعه
society
U
جامعه
societies
U
جامعه
polities
U
جامعه
polity
U
جامعه
dissocialization
U
جامعه گسلی
sociogenic
U
جامعه زاد
underclass
U
بی کلاس
[در جامعه]
inert society
U
جامعه بیهوده
sociocentrism
U
جامعه- محوری
integral calculus
U
حساب جامعه
integral calculvs
U
حساب جامعه
sociality
U
جامعه جویی
sociometry
U
جامعه سنجی
finite population
U
جامعه محدود
infinite population
U
جامعه نامحدود
sociopath
U
جامعه ستیز
eruropean community
U
جامعه اروپایی
ecclesiastes
U
کتاب جامعه
lower class
U
بی کلاس
[در جامعه]
league of nations
U
جامعه ملل
primitive society
U
جامعه ابتدایی
sociopathy
U
جامعه ستیزی
psychopathy
U
جامعه ستیزی
preliterate society
U
جامعه نانویسا
peripheral community
U
جامعه پیرامونیperipeteia
nonliterate society
U
جامعه نانویسا
moslem league
U
جامعه مسلمانان
social desirability
U
جامعه پسندی
stimulus population
U
جامعه محرکها
throwaway society
U
جامعه مسرف
transitory society
U
جامعه انتقالی
social minded
U
در فکر جامعه
mass society
U
جامعه انبوهیده
A classless society.
U
جامعه بی طبقه
statistical universe
U
جامعه اماری
sociologist
U
جامعه شناس
psychopath
U
جامعه ستیز
sociology
U
جامعه شناسی
sociological
U
جامعه شناختی
social science
U
جامعه شناسی
affluent society
U
جامعه مرفه
affluent society
U
جامعه ثروتمند
psychopaths
U
جامعه ستیز
sociability
U
جامعه پذیری
sociable
U
جامعه پذیر
socialism
U
جامعه گرایی
socialists
U
جامعه گرای
socialist
U
جامعه گرای
subclass
U
بی کلاس
[در جامعه]
parameter
U
اماره جامعه
parameters
U
اماره جامعه
societies
U
جامعه اجتماع
society
U
جامعه اجتماع
affluent society
U
جامعه رفاه
biocenose
U
جامعه زندگان
atomistic society
U
جامعه ذرهای
biotic communtity
U
جامعه زندگان
antisocial
U
جامعه ستیز
biocummunity
U
جامعه زندگان
classless society
U
جامعه بی طبقه
closed society
U
جامعه بسته
affluent society
U
جامعه مصرفی
bourgeois
<adj.>
U
عضوطبقه متوسط جامعه
sampling population
U
جامعه نمونه گیری
bourgeois
U
عضوطبقه متوسط جامعه
lower class
U
طبقه پایین جامعه
subclass
U
طبقه پایین جامعه
underclass
U
طبقه پایین جامعه
Common Market
U
جامعه اقتصادی اروپا
covenant of the league of nations
U
منشور جامعه ملل
the society is like a vortex
U
جامعه مانندگردابی است
egalitarian society
U
جامعه تساوی طلب
public mischief
U
جرم علیه جامعه
sociological
U
وابسته به جامعه شناسی
phytosociology
U
جامعه شناسی گیاهی
pseudopsychopathic
U
جامعه ستیز کاذب
psychopathic personality
U
شخصیت جامعه ستیز
sociolinguistics
U
جامعه شناسی زبان
blind
U
مخفی گاه
[جامعه شناسی]
blind
U
پوشش مخفی
[جامعه شناسی]
cover
U
پوشش مخفی
[جامعه شناسی]
cover
U
مخفی گاه
[جامعه شناسی]
to live at the expense of society
U
روی دوش جامعه زندگی
socialite
U
شخص طراز اول جامعه
antisocial
U
مخل اجتماع دشمن جامعه
european community competition rules
U
مقررات رقابت در جامعه اروپا
socialist
U
جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
to retire in to oneself
U
از جامعه کناره گیری کردن
phalanstery
U
جامعه کوچک ومستقل اشتراکی
socialists
U
جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
r.m.a. color code
U
علایم رنگی جامعه رادیوسازان
sociometry
U
سنجش روابط افراد جامعه
phalanstery
U
تقسیم جامعه باجزاء کوچک
socialites
U
شخص طراز اول جامعه
to seed a person to c.
U
کسیرا از جامعه بیرون کردن
e c s c (european coal & steel commissio
U
جامعه ذغالسنگ و فولاد اروپا
misanthropist
U
کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
league
U
مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
leagues
U
مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
public mischief
U
جرمی که مضر به حال جامعه باشد
hero-worshipper
U
ستایش گر ساده لوح
[جامعه شناسی]
public good
U
کالایی که تولید ان به نفع جامعه باشد
calculus
U
حساب جامعه و فاضله جامع و فاضل
to acclimatize/acclimatise
[British E]
yourself
U
[به اوضاع شخصی جدید]
خو گرفتن
[جامعه شناسی]
to become acclimatized
U
[به اوضاع شخصی جدید]
خو گرفتن
[جامعه شناسی]
to acclimate
[American E]
to new circumstances
U
[به اوضاع شخصی جدید]
خو گرفتن
[جامعه شناسی]
to acclimatize/acclimatise
[British E]
U
[به اوضاع شخصی جدید]
خو گرفتن
[جامعه شناسی]
debutant
U
دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
acculturate
نقل و انتقال دادن فرهنگ یک جامعه به جامعهء دیگر
greenbelt
U
کمربندی از کشتزارها و یاخیابانهای مشجر که یک جامعه راازجامعه دیگری جدامیسازد
ecosystems
U
بخشی از جامعه و بوم که تشکیل یک واحد فاعله درطبیعت بدهد
debut
U
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
debuts
U
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
ecosystem
U
بخشی از جامعه و بوم که تشکیل یک واحد فاعله درطبیعت بدهد
canoness
U
زنی که درمیان جامعه مذهبی یادانشکدهای با سایراهل ان زندگی کند
demand factors
U
پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
to ask somebody out
U
از کسی پرسیدن که آیا مایل است
[با شما]
بیرون برود
[جامعه شناسی]
Common Market
U
بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
intervener
U
در CL علت وروددعوی ثالث ممکن است نفع شخصی یا لزوم حفظ منافع جامعه باشد
scientific socialism
U
بررسی سوسیالیسم از طریق امار وارقام و شواهد و مدارک و برمبنای اصول اقتصاد و جامعه شناسی
unlawful assembly
U
در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
association for computing machinery
U
بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
collectivism
U
اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
common nuisance
U
منظور عملی است که باعث اضرار جامعه به طور کلی شود و تاثیر ان متوجه فرد خاص نباشد
dominion
U
ار 9491 این کلمه معادل "مملکت عضو جامعه ممالک مشترک المنافع بریتانیا" commonwealthcountry قرار گرفته است
invisible hand
U
فرد در تعقیب منافع شخصی خود بطورخودکار به حداکثر کردن منافع جامعه کمک میکند
united nations organization
U
سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
Christendom
U
عالم مسیحیت جامعه مسیحیت
christenings
U
عالم مسیحیت جامعه مسیحیت
european atomic energy community
U
جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
real will
U
مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
iron law of wage
U
قانون مفرغ دستمزدها براساس این نظریه که بوسیله مالتوس ارائه شده نرخ بالای زاد و ولد عرضه نیروی کار را در سطحی بالاتر از تقاضا و فرفیت تولیدی جامعه قرار داده و لذادستمزدها بسطح کاهش معیشت تقلیل میابد
international labour organization
U
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
congress party (indian national congress
U
حزب کنگره- کنگره ملی هندبزرگترین حزب سیاسی هندوستان که در اواخر قرن 91 تاسیس شد و در حال حاضر با ارائه یک طرح سوسیالیستی برای جامعه بالاترین تعداد کرسی را درمجمع ملی هند داراست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com