English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 174 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
statistical universe U جامعه اماری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
european essembly U مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
socialism U جامعه گرایی جامعه داری اقتصادسوسیالیستی
statistic U اماری
statistical U اماری
statistical analysis U تحلیل اماری
chart U ترسیم اماری
data U دادههای اماری
charted U ترسیم اماری
charting U ترسیم اماری
charts U ترسیم اماری
statistical significance U معناداری اماری
statistical methods U روشهای اماری
statistical mechanics U مکانیک اماری
statistical weight U وزن اماری
statistical control U کنترل اماری
statistical tests U ازمونهای اماری
statistical thermodynamics U ترمودینامیک اماری
statistical learning theory U نظریه اماری یادگیری
statistical artifact U پدیده تصنعی اماری
data fright receipt U رسید اماری حمل
data freight receipt U رسید اماری حمل
fermi statistics U قاعده اماری فرمی
cartogram U نقشه اماری جغرافیایی
statistical software U نرم افزار اماری
SAS U سیستم تجزیه وتحلیل اماری
maxwell boltzmann statistics U قاعده اماری ماکسول-بولتسمان
dsm U راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
econometrics U استفاده از روشهای اماری در بررسی مسائل اقتصادی اقتصاد سنجی
spss U Social the for StatisticalPackage Sciences بسته اماری برای علوم اجتماعی
probit U واحد قیاس احتمالات اماری بر اساس حداقل انحراف ازمیزان متوسط
power function U این تابع در حقیقت چگونگی کارائی ازمون فرضهای اماری رابررسی مینماید
fosdic U دستگاه ورودی که توسط اداره امار بکاربرده میشود تا اطلاعات پرسشنامههای اماری تکمیل شده را به درون کامپیوتربخواند
freiht all kinds U رسید اماری حمل انواع هزینه حمل
socio- U جامعه
ecological community U جامعه
the body politic U جامعه
community U جامعه
communities U جامعه
society U جامعه
universe U جامعه
polity U جامعه
polities U جامعه
societies U جامعه
nonliterate society U جامعه نانویسا
integral calculus U حساب جامعه
infinite population U جامعه نامحدود
inert society U جامعه بیهوده
integral calculvs U حساب جامعه
finite population U جامعه محدود
eruropean community U جامعه اروپایی
underclass U بی کلاس [در جامعه]
subclass U بی کلاس [در جامعه]
lower class U بی کلاس [در جامعه]
A classless society. U جامعه بی طبقه
league of nations U جامعه ملل
mass society U جامعه انبوهیده
stimulus population U جامعه محرکها
sociopathy U جامعه ستیزی
sociopath U جامعه ستیز
sociometry U جامعه سنجی
sociogenic U جامعه زاد
sociocentrism U جامعه- محوری
sociality U جامعه جویی
social minded U در فکر جامعه
social desirability U جامعه پسندی
psychopathy U جامعه ستیزی
affluent society U جامعه مرفه
primitive society U جامعه ابتدایی
preliterate society U جامعه نانویسا
peripheral community U جامعه پیرامونیperipeteia
moslem league U جامعه مسلمانان
throwaway society U جامعه مسرف
transitory society U جامعه انتقالی
ecclesiastes U کتاب جامعه
parameters U اماره جامعه
social science U جامعه شناسی
parameter U اماره جامعه
biocummunity U جامعه زندگان
biocenose U جامعه زندگان
atomistic society U جامعه ذرهای
socialists U جامعه گرای
socialist U جامعه گرای
antisocial U جامعه ستیز
affluent society U جامعه مصرفی
sociable U جامعه پذیر
socialism U جامعه گرایی
sociologist U جامعه شناس
affluent society U جامعه رفاه
psychopaths U جامعه ستیز
biotic communtity U جامعه زندگان
psychopath U جامعه ستیز
dissocialization U جامعه گسلی
society U جامعه اجتماع
sociological U جامعه شناختی
sociology U جامعه شناسی
societies U جامعه اجتماع
sociability U جامعه پذیری
closed society U جامعه بسته
classless society U جامعه بی طبقه
affluent society U جامعه ثروتمند
the society is like a vortex U جامعه مانندگردابی است
sociolinguistics U جامعه شناسی زبان
bourgeois U عضوطبقه متوسط جامعه
lower class U طبقه پایین جامعه
bourgeois <adj.> U عضوطبقه متوسط جامعه
Common Market U جامعه اقتصادی اروپا
underclass U طبقه پایین جامعه
subclass U طبقه پایین جامعه
sociological U وابسته به جامعه شناسی
pseudopsychopathic U جامعه ستیز کاذب
psychopathic personality U شخصیت جامعه ستیز
egalitarian society U جامعه تساوی طلب
covenant of the league of nations U منشور جامعه ملل
phytosociology U جامعه شناسی گیاهی
holy office U جامعه راهبان ومومنین
public mischief U جرم علیه جامعه
sampling population U جامعه نمونه گیری
antisocial U مخل اجتماع دشمن جامعه
european community competition rules U مقررات رقابت در جامعه اروپا
phalanstery U جامعه کوچک ومستقل اشتراکی
phalanstery U تقسیم جامعه باجزاء کوچک
to live at the expense of society U روی دوش جامعه زندگی
blind U پوشش مخفی [جامعه شناسی]
cover U مخفی گاه [جامعه شناسی]
blind U مخفی گاه [جامعه شناسی]
r.m.a. color code U علایم رنگی جامعه رادیوسازان
socialite U شخص طراز اول جامعه
socialites U شخص طراز اول جامعه
sociometry U سنجش روابط افراد جامعه
cover U پوشش مخفی [جامعه شناسی]
e c s c (european coal & steel commissio U جامعه ذغالسنگ و فولاد اروپا
socialists U جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
to seed a person to c. U کسیرا از جامعه بیرون کردن
socialist U جامعه گرا معتقد به سوسیالیسم
to retire in to oneself U از جامعه کناره گیری کردن
hero-worshipper U ستایش گر ساده لوح [جامعه شناسی]
leagues U مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
misanthropist U کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
calculus U حساب جامعه و فاضله جامع و فاضل
league U مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
public good U کالایی که تولید ان به نفع جامعه باشد
public mischief U جرمی که مضر به حال جامعه باشد
to acclimatize/acclimatise [British E] U [به اوضاع شخصی جدید] خو گرفتن [جامعه شناسی]
to acclimatize/acclimatise [British E] yourself U [به اوضاع شخصی جدید] خو گرفتن [جامعه شناسی]
to acclimate [American E] to new circumstances U [به اوضاع شخصی جدید] خو گرفتن [جامعه شناسی]
to become acclimatized U [به اوضاع شخصی جدید] خو گرفتن [جامعه شناسی]
debutant U دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
acculturate نقل و انتقال دادن فرهنگ یک جامعه به جامعهء دیگر
debut U نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
ecosystem U بخشی از جامعه و بوم که تشکیل یک واحد فاعله درطبیعت بدهد
ecosystems U بخشی از جامعه و بوم که تشکیل یک واحد فاعله درطبیعت بدهد
debuts U نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
greenbelt U کمربندی از کشتزارها و یاخیابانهای مشجر که یک جامعه راازجامعه دیگری جدامیسازد
canoness U زنی که درمیان جامعه مذهبی یادانشکدهای با سایراهل ان زندگی کند
demand factors U پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
to ask somebody out U از کسی پرسیدن که آیا مایل است [با شما] بیرون برود [جامعه شناسی]
Common Market U بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
intervener U در CL علت وروددعوی ثالث ممکن است نفع شخصی یا لزوم حفظ منافع جامعه باشد
scientific socialism U بررسی سوسیالیسم از طریق امار وارقام و شواهد و مدارک و برمبنای اصول اقتصاد و جامعه شناسی
association for computing machinery U بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
collectivism U اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
unlawful assembly U در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
common nuisance U منظور عملی است که باعث اضرار جامعه به طور کلی شود و تاثیر ان متوجه فرد خاص نباشد
dominion U ار 9491 این کلمه معادل "مملکت عضو جامعه ممالک مشترک المنافع بریتانیا" commonwealthcountry قرار گرفته است
invisible hand U فرد در تعقیب منافع شخصی خود بطورخودکار به حداکثر کردن منافع جامعه کمک میکند
united nations organization U سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
christenings U عالم مسیحیت جامعه مسیحیت
Christendom U عالم مسیحیت جامعه مسیحیت
european atomic energy community U جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
real will U مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
iron law of wage U قانون مفرغ دستمزدها براساس این نظریه که بوسیله مالتوس ارائه شده نرخ بالای زاد و ولد عرضه نیروی کار را در سطحی بالاتر از تقاضا و فرفیت تولیدی جامعه قرار داده و لذادستمزدها بسطح کاهش معیشت تقلیل میابد
congress party (indian national congress U حزب کنگره- کنگره ملی هندبزرگترین حزب سیاسی هندوستان که در اواخر قرن 91 تاسیس شد و در حال حاضر با ارائه یک طرح سوسیالیستی برای جامعه بالاترین تعداد کرسی را درمجمع ملی هند داراست
international labour organization U سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com