English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
main road U جاده اصلی
main roads U جاده اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cross country U خارج از جاده وشارع اصلی در فضاهای بازدهات صحرایی
toby U خیابان جاده اصلی
The main road bears to the right. U این جاده اصلی به کمی راست [مورب در سمت راست] ادامه دارد.
merging traffic U ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
emerging traffic U جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
Other Matches
divided highway [American E] U شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
underpasses U مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpass U مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
road screen U پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
going U وضع جاده زمین جاده
service road U جاده کناری جاده سرویس
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
track clearer U جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
road distance U مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
pilot tunnel U تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
authentic document U اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
bodies U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
body U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
tracks U جاده
tracked U جاده
causeway U جاده
turnpike U جاده
roadways U جاده
roads U جاده
road جاده
track U جاده
causeways U جاده
turnpikes U جاده
road bed U کف جاده
roadability U جاده رو
roadable U جاده رو
roadbed U کف جاده
roadless U بی جاده
pathway U جاده
ruts U رد جاده
rut U رد جاده
pads U جاده
pad U جاده
pathways U جاده
way U جاده
line U جاده
lines U جاده
road blocks U سد جاده
paths U جاده
path U جاده
blocking U سد جاده
roadway U جاده
road block U سد جاده
route U جاده
routes U جاده
invious U بی جاده
hard core U پی جاده
cross trail U جاده عرضی
bypath U جاده فرعی
street U خیابانی جاده
concrete pavement U جاده بتنی
collective goods U مانند جاده
bypath U جاده پرت
cross road U تقاطع جاده
backway U جاده پرت
road roller U جاده صاف کن
paths U جاده مال رو
cross country U خارج از جاده
road junction U تقاطع جاده
double flow route U جاده دوطرفه
criterium U مسابقه جاده
path U جاده مال رو
streets U خیابانی جاده
backway U جاده فرعی
roadwheel U چرخ جاده
route reconnaissance U شناسایی جاده
wayless U بدون جاده
the impediment of a road U موانع جاده
the impediment of a road U پا گیرهای جاده
the road was impaired U جاده خراب شد
third class road U جاده درجه سه
to beat a path U کوبیدن یک جاده
roadside U کنار جاده
trackless U بی جاده بی ریل
uneven road U جاده ناهموار
by path U جاده فرعی
spur track U جاده فرعی
steam roller U جاده صاف کن
screed U شمشه جاده
secondary road U جاده درجه دو
clearing iron U جاده پاک کن
chip spreader U جاده صاف کن
byroad U جاده فرعی
single carriageway road U راه با یک جاده
single flow U جاده یک مسیره
by way U جاده پرت
by the side of the road U در کنار جاده
roadsides U کنار جاده
diverticulum U جاده فرعی
galaxies U جاده شیری
spurs U جاده انشعابی
bridle paths U جاده اسب رو
bridle path U جاده اسب رو
molecular attracticm U جاده ذرات
track U خط اهن جاده
high road U جاده عمده
tracked U خط اهن جاده
sidetrack U جاده فرعی
open route U جاده باز
sea lane U جاده دریایی
wayside U کنار جاده
galaxy U جاده شیری
superhighways U جاده وسیع
superhighway U جاده وسیع
sidetracked U جاده فرعی
lateral route U جاده عرضی
jacob's ladder U جاده شیری
spur U جاده انشعابی
spurring U جاده انشعابی
access road U جاده دسترسی
road net U شبکه جاده ها
operational route U جاده عملیاتی
drive way U جاده خیابان
provincial road U جاده محلی
raod bed U بستر جاده
road building U جاده سازی
road construction U جاده سازی
road builder U جاده ساز
double flow route U جاده دو خطه
sea lanes U جاده دریایی
road capacity U فرفیت جاده
asphalt paving U جاده سازی
axial road U جاده طولی
operational route U جاده رزمی
overhead roadway U جاده هوایی
pack road U جاده مال رو
hard core U زیرسازی جاده
pathless U بدون جاده
frontage road U جاده کناری
post road U جاده پستی
tracks U خط اهن جاده
profile of the road U نیمرخ جاده
road clearance U تخلیه جاده
alignment U مسیر جاده
road ditch U خندق جاده
commercial vehicle U وسیلهحملکالاومسافردر جاده
roadhog U خوک جاده
roadhogs U خوک جاده
alignments U مسیر جاده
street traffic U ترافیک [جاده]
traffic on public roads U ترافیک [جاده]
causeway U جاده سنگفرش
To make roads . U جاده کشیدن
berm U لبه جاده
source U 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
highway engineering U تکنیک جاده سازی
The roads are obstructed. U جاده ها مسدود هستند.
pathways U خط سیر جاده پیاده رو
route classification U طبقه بندی جاده ها
road reconnaissance U عملیات شناسایی جاده ها
crossroad U محل تقاطع دو جاده
road movement U حرکات روی جاده
road side U کنار جاده یا خیابان
highway engineering U مهندسی جاده سازی
motor road U جاده موتور سواری
pathway U خط سیر جاده پیاده رو
roadblock U وسیله انسداد جاده
operational route U جاده حاضر به کار
You're on the wrong way. جاده را اشتباهی آمدید.
speedway U جاده سریع السیر
road time U زمان عبور از جاده
bump U دست انداز جاده
driving lane U یک خط جاده برای یک مسیر
road embankment U خاک ریزی جاده
lane U یک خط جاده برای یک مسیر
road contractor U مقاطعه کار جاده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com