Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
unset
U
ثابت نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
it remains to be proved
U
هنوز ثابت نشده است
Other Matches
unpremediated
U
پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unpicked
U
نچیده گزین نشده انتخاب نشده
undisciplined
U
تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unbaoked
U
سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
uncommitted
U
غیر متعهد نشده تعهد نشده
unbroke
U
رام نشده سوقان گیری نشده
unresolved
U
تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unborn
U
هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unobligated
U
اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
static employment
U
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
unsifted
U
الک نشده رسیدگی نشده
unredeemed
U
جبران نشده سبک نشده
unset
U
جایگزین نشده جاانداخته نشده
irredenta
U
انجام نشده جبران نشده
undirected
U
رهبری نشده راهنمایی نشده
uncharged
U
محسوب نشده رسمامتهم نشده
unsought
U
جستجو نشده کشف نشده
inconsummate
U
تکمیل نشده انجام نشده
untried
U
امتحان نشده محاکمه نشده
unasked
U
خواسته نشده پرسیده نشده
fixed capital
U
سپرده ثابت اموال ثابت یکان
static test
U
ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
unintended saving
U
پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
standing order
U
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing orders
U
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
incomplete
U
انجام نشده پر نشده
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
sampled
U
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample
U
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
standing
U
ثابت دستورالعمل ثابت
steadiest
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
fixes
U
ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fix
U
ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
uncharged
U
پر نشده
unbowed
U
خم نشده
unguarded
U
حساب نشده
haggard
U
رام نشده
uncut
U
بریده نشده
uncut
U
از هم جدا نشده
unclaimed
U
مطالبه نشده
unexamined
<adj.>
U
بررسی نشده
unabated
U
کاسته نشده
unguarded
U
حراست نشده
unchecked
<adj.>
U
تایید نشده
unfulfilled
U
اجرا نشده
unchanged
U
عوض نشده
uninspected
<adj.>
U
کنترل نشده
untested
<adj.>
U
کنترل نشده
unabridged
U
کوتاه نشده
unaudited
<adj.>
U
تایید نشده
unabridged
U
تلخیص نشده
unquestioned
U
استنتاق نشده
uncommitted
U
تقبل نشده
uncharted
U
اکتشاف نشده
undisturbed
U
مختل نشده
unfulfilled
U
انجام نشده
unmitigated
U
کاسته نشده
unpublished
U
نشر نشده
unpublished
U
چاپ نشده
unevaluated
<adj.>
U
تایید نشده
unexamined
<adj.>
U
تایید نشده
uninspected
<adj.>
U
تایید نشده
unexamined
<adj.>
U
تست نشده
uninspected
<adj.>
U
تست نشده
untested
<adj.>
U
تست نشده
unsung
U
ستایش نشده
unsung
U
سروده نشده
uncounted
U
شمرده نشده
unaudited
<adj.>
U
بازرسی نشده
unchecked
<adj.>
U
بازرسی نشده
unevaluated
<adj.>
U
بازرسی نشده
sightless
U
دیده نشده
unsettled
U
تصفیه نشده
unseen
U
مشاهده نشده
unseen
U
مکشوف نشده
unevaluated
<adj.>
U
تست نشده
unchecked
<adj.>
U
تست نشده
unaudited
<adj.>
U
تست نشده
untested
<adj.>
U
تایید نشده
unaudited
<adj.>
U
بررسی نشده
unchecked
<adj.>
U
بررسی نشده
unearned
U
کسب نشده
unevaluated
<adj.>
U
بررسی نشده
uninspected
<adj.>
U
بررسی نشده
untested
<adj.>
U
بررسی نشده
unoccupied
U
اشغال نشده
unbroken
U
رام نشده
opened
U
واریز نشده
unsung
U
خوانده نشده
vacant
U
اشغال نشده
uncut
U
قطع نشده
uncontrolled
U
مهار نشده
unsight
U
دیده نشده
outstandingly
U
واریز نشده
unshod
U
نعل نشده
outstanding
U
پرداخت نشده
unsaved
U
پس انداز نشده
unsaturated
U
اشباع نشده
unsaturate
U
اشباع نشده
non-registered
[not registered]
<adj.>
U
ثبت نشده
outstanding
U
تصفیه نشده
undeterred
<adj.>
U
منصرف نشده
unsocialized
U
اجتماعی نشده
unstudied
U
مطالعه نشده
wound less
U
زخمی نشده
outstandingly
U
پرداخت نشده
unworn
U
استعمال نشده
unworn
U
کهنه نشده
unwashed
U
شسته نشده
unadulterated
U
مخلوط نشده
outstandingly
U
تصفیه نشده
savage
U
رام نشده
savaged
U
رام نشده
savages
U
رام نشده
savaging
U
رام نشده
unthickened
U
تغلیظ نشده
outstandingly
U
وصول نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.
U
تا دیر نشده
unreconstructed
U
بازسازی نشده
outstanding
U
وصول نشده
unpolished
U
پرداخت نشده
unevaluated
<adj.>
U
آزمایش نشده
unpaid
U
پرداخت نشده
unexamined
<adj.>
U
آزمایش نشده
uninspected
<adj.>
U
آزمایش نشده
untested
<adj.>
U
آزمایش نشده
unbidden
U
دعوت نشده
unalloyed
U
الیاژ نشده
unaudited
<adj.>
U
کنترل نشده
unchecked
<adj.>
U
کنترل نشده
unevaluated
<adj.>
U
کنترل نشده
unexamined
<adj.>
U
کنترل نشده
unpremediated
U
تصور نشده
unquestioned
U
بررسی نشده
unattached
U
توفیق نشده
unattached
U
اعزام نشده
outstanding
U
واریز نشده
unbleached
<adj.>
U
سفیدگری نشده
unquestioned
U
بحث نشده
undyed
<adj.>
U
رنگرزی نشده
unfinished
U
تمام نشده
uninvited
U
دعوت نشده
unaudited
<adj.>
U
آزمایش نشده
unchecked
<adj.>
U
آزمایش نشده
unconnected
U
وصل نشده
opens
U
واریز نشده
open
U
واریز نشده
uncontrolled
U
کنترل نشده
unasked
U
سوال نشده
unbowed
U
سر کوب نشده
unissued
<adj.>
U
توزیع نشده
unissued
<adj.>
U
منتشر نشده
unverified
<adj.>
U
آزمایش نشده
unbacked
U
رام نشده
unaccomplished
U
انجام نشده
unverified
<adj.>
U
کنترل نشده
unaccommodated
U
فراهم نشده
undefined
U
تعریف نشده
undeeded
U
در سندقید نشده
undetected
U
کشف نشده
uncoditioned
U
شرط نشده
uncoditioned
U
قطعی نشده
inviolate
U
نقض نشده
uncleared
U
ترخیص نشده
uncircumcised
U
ختنه نشده
unverified
<adj.>
U
تایید نشده
the date was not specified
U
نشده بود
roughdry
U
اطو نشده
intemerate
U
بی ناموس نشده
non switched line
U
خط گزینه نشده
imperforate
U
منگنه نشده
in quires
U
صحافی نشده
in sheets
U
صحافی نشده
increate
U
افریده نشده
inedited
U
منتشر نشده
inedited
U
چاپ نشده
inextinct
U
نیست نشده
untested
<adj.>
U
ممیزی نشده
unverified
<adj.>
U
ممیزی نشده
unverified
<adj.>
U
بررسی نشده
unverified
<adj.>
U
تست نشده
unverified
<adj.>
U
بازرسی نشده
unverified
<adj.>
U
امتحان نشده
unverified
<adj.>
U
ارزیابی نشده
tenantless
U
اشغال نشده
custom uncleared
U
ترخیص نشده
innascible
U
زایده نشده
uninspected
<adj.>
U
امتحان نشده
unread
U
خوانده نشده
unexamined
<adj.>
U
امتحان نشده
unlicked
U
لیسیده نشده
unchecked
<adj.>
U
ارزیابی نشده
unevaluated
<adj.>
U
ارزیابی نشده
virgin
U
استفاده نشده
unleached
U
سفید نشده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com