Perdic | ثابت صعود نقطه جوش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	boiling point elevation constant U	ثابت صعود نقطه جوش

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	pull up point U	نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
	boiling point elevation U	صعود نقطه جوش
	standpoint U	نقطه ثابت
	punctual U	ثابت در یک نقطه
	standpoints U	نقطه ثابت
	fixed point U	نقطه ثابت
	hoverting U	ثابت ماندن در یک نقطه یا ارتفاع حفظ عمق زیردریایی
	vertical scale U	عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
	elevation tracking U	دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
	climb mode U	روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
	junction U	محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
	junctions U	محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
	reference point U	نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
	control point U	نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
	static employment U	کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
	triple point U	نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
	foot spot	نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
	bearing U	موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
	picture point U	نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
	ti;me to go U	زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
	static test U	ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
	fixed capital U	سپرده ثابت اموال ثابت یکان
	pointillism U	شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
	line of vision U	خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
	free drop U	برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
	switching U	مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
	zeroes U	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
	zeros U	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
	zero U	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
	load point U	نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
	azimuth U	موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
	marks U	هدف نقطه اغاز نقطه فرود
	mark U	هدف نقطه اغاز نقطه فرود
	approaches U	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
	approached U	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
	approach U	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
	standing order U	دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
	standing orders U	دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
	pyramid spot U	نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
	ascension U	صعود
	pull up U	صعود
	ascents U	صعود
	ascendance U	صعود
	ascent U	صعود
	climbs U	صعود
	climb U	صعود
	bulging U	صعود
	climbing U	صعود
	bulged U	صعود
	bulge U	صعود
	escalade U	صعود
	climbed U	صعود
	bulges U	صعود
	flash point U	نقطه الوگیری نقطه افروزش
	crossing points U	نقطه تقاطع نقطه تلاقی
	crossing point U	نقطه تقاطع نقطه تلاقی
	holding point U	نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
	mount U	صعود ترفیع
	rises U	خیز صعود
	rises U	صعود طلوع
	rise U	خیز صعود
	rise U	صعود طلوع
	climbing U	صعود کردن
	climbed U	صعود کردن
	mounts U	صعود ترفیع
	artificial climbing U	صعود مصنوعی
	ascending U	صعود کننده
	up U	صعود کردن
	upped U	صعود کردن
	upping U	صعود کردن
	vertical speed U	سرعت صعود
	climb U	صعود کردن
	rate of climb U	میزان صعود
	alpinism U	صعود سبکبار
	climbs U	صعود کردن
	angle of departure U	زاویه صعود
	continuous climbing U	صعود طبیعی
	consecutive climbing U	صعود نوبتی
	mountant U	صعود کننده
	soar U	صعود کردن
	soars U	صعود کردن
	free climbing U	صعود ازاد
	layback U	صعود دولفری
	soared U	صعود کردن
	clear way U	محوطه صعود
	herringbone step U	صعود جناقی
	back and knee climbing U	صعود تنورهای
	balance climbing U	صعود تعادلی
	sampled U	مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
	sample U	مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
	roll in point U	نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
	bring up U	صعود با حمایت از بالا
	sidesteps U	صعود پلهای از پهلو
	sidestepping U	صعود پلهای از پهلو
	aircraft climb corridor U	دالان صعود هواپیما
	sidestep U	صعود پلهای از پهلو
	sidestepped U	صعود پلهای از پهلو
	rising U	درحال ترقی یا صعود
	ups and downs U	صعود وافول اقبال
	climb corridor U	دالان صعود هواپیما
	cloud top height U	ارتفاع صعود قارچ اتمی
	vertical takeoff U	سرعت صعود اولیه هواپیما
	assumption U	جشن صعود مریم باسمان
	vertical speed U	سرعت صعود عمودی هواپیما
	hang off U	مکث کوتاه غواص در زیر اب در صعود
	angle of departure U	زاویه صعود هواپیما از روی باند
	climbing wax U	واکس مخصوص صعود دراسکی نوردیک
	sidestep traverse U	صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
	standing U	ثابت دستورالعمل ثابت
	decompression stop U	مکث غواص کوتاه در عمقهای معین در صعود
	punctuation marks U	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
	punctuation mark U	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
	litter relay point U	نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
	vertical replenishment U	تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
	steadiest U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	steadies U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	steady U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	steadying U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	steadied U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	blast valve U	سوپاپ ازاد کننده هوای گرم برای صعود بالن
	point-to-point connection U	اتصال نقطه به نقطه
	pointillism U	نقاشی نقطه نقطه
	point to point network U	شبکه نقطه به نقطه
	decompression table U	جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
	vent valve U	دریچه روی بالن برای رهاکردن گاز یا هوا و تنظیم صعود
	climber U	پوست یا چرم زیر اسکی تا درهنگام صعود بعقب لیز نخورد
	toss bombing U	نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
	break up point U	نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
	no decompression dive U	غواصی کوتاه مدت یا در عمق کم که به هنگام صعود نیازبه توقف یا مکث در زیر اب ندارد
	scramble U	دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
	scrambled U	دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
	scrambles U	دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
	scrambling U	دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
	bye U	صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
	byes U	صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
	fix U	ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
	fixes U	ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
	lie U	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
	lies U	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
	lied U	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
	elevation guidance U	دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
	increase U	صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
	increases U	صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
	increased U	صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
	speckle U	نقطه نقطه یا خال خال کردن
	polkadot U	طرح نقطه نقطه خال خال
	half sidestep U	روش صعود با اسکی گام به گام
	solids U	ثابت
	solid U	ثابت
	incommutable U	ثابت
	fixed U	ثابت
	sustain U	ثابت
	established U	ثابت
	specifics U	ثابت
	specific U	ثابت
	inalterable U	ثابت
	sustained U	ثابت
	invariable U	ثابت
	steadier U	ثابت تر
	thetical U	ثابت
	sustains U	ثابت
	constants U	ثابت
	leger or ledger U	ثابت
	standstill U	ثابت
	immovable U	ثابت
	fixing U	ثابت
	resolute U	ثابت
	rugged U	ثابت
	constant U	ثابت
	thetic U	ثابت
	fixed bridge U	پل ثابت
	loyal U	ثابت
	pegged U	ثابت
	equable U	ثابت
	stationary U	ثابت
	pats U	ثابت
	firm U	ثابت
	firmer U	ثابت
	firmest U	ثابت
	firms U	ثابت
	changeless U	ثابت
	disputeless U	ثابت
	patting U	ثابت
	patted U	ثابت
	settled U	ثابت
	steadied U	ثابت
	stables U	ثابت
	true U	ثابت
	truest U	ثابت
	stable U	ثابت
	unswerving <adj.> U	ثابت
	hard and fast U	ثابت
	undeviating <adj.> U	ثابت
	indelible U	ثابت
	unshaken U	ثابت
	static U	ثابت
	fix U	ثابت
	steadying U	ثابت
	steady U	ثابت
	permanent U	ثابت