English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
artillery preparation U تیر تهیه توپخانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
artillery preparation U اتش تهیه توپخانه
Other Matches
pack artillery U توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
fire capabilities U چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
laying up U تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
purveying U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey U تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
spotting board U طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
gunnery U توپخانه
artillery U توپخانه
ordnance U توپخانه
ordnace U توپخانه
artillery mount U سکوی توپخانه
artillery piece U قبضه توپخانه
artillery mount U قنداق توپخانه
artillery branch U رسته توپخانه
heavy artillery U توپخانه سنگین
division artillery U توپخانه لشگری
gunner's party U گروه توپخانه
corps artillery U توپخانه سپاه
division artillery U توپخانه لشگر
coastal artillery U توپخانه ساحلی
field artillery U توپخانه صحرائی
field atrillery U توپخانه صحرایی
battering train U توپخانه محاصره
fieldartillery U توپخانه صحرایی
towed artillery U توپخانه کششی
cannonry U توپ و توپخانه
hostile artillery U توپخانه دشمن
artillery group U گروه توپخانه
armored artillery U توپخانه زرهی
gunnery U علم توپخانه
self propelled U توپخانه خودکششی
gunnery U توپخانه دریایی
flak U توپخانه ضد هوایی
armored artillery U توپخانه زرهدار
antitank artillery U توپخانه ضد تانک
anti aircraft artillery U توپخانه ضد هوایی
gunners U جمعی توپخانه
gunner U جمعی توپخانه
artillery U توپخانه صحرایی
artillery U رسته توپخانه
army artillery U توپخانه ارتش
artillery corps U قسمت توپخانه
artillery corps U رسته توپخانه
light artillery U توپخانه سبک
medium artillery U توپخانه متوسط
turret U برج توپخانه
turrets U برج توپخانه
artillery brigade U تیپ توپخانه
artillery battalion U گردان توپخانه
artillery annex U پیوست توپخانه
artillery ammunition U مهمات توپخانه
artillerist U متخصص توپخانه
anti aircraft artillery U توپخانه پدافند هوایی
firing chart U طرح تیر توپخانه
gunnery ship U ناو اموزشی توپخانه
spotter U دیدبان توپخانه دریایی
rolling barrage U سد اتش غلطان توپخانه
no fire line U خط منع اتش توپخانه
flak U توپخانه پدافند هوایی
air defense artillery fire unit U سکوی توپخانه پدافندهوایی
active status U خط مشی فعال توپخانه
artillery fire plan U طرح اتش توپخانه
fire plan U طرح اتش توپخانه
aerial field artillery U توپخانه محمول هوایی
artillery carriage U قنداق سلاح توپخانه
gunnery U قوانین تیر توپخانه
artillery liaison officer U افسر رابط توپخانه
corps artillery U توپخانه همراه سپاه
air defense artillery U توپخانه پدافند هوایی
all available U تمام توپخانه موجود
artillery chart U طرح تیر توپخانه
army artillery U توپخانه نیروی زمینی
stargauge U وسیله کالیبرسنجی در توپخانه دریایی
air defense artillery fire unit U یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
air and naval gunfire U اتش توپخانه دریایی و هوایی
jato unit U موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
battery U حمله با توپخانه ضرب و جرح
air and naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
batteries U حمله با توپخانه ضرب و جرح
contingent zone of fire U منطقه اتش احتمالی توپخانه
ask ask U توپخانه یا اتش توپخانهء ضد هوایی
all available U کلیه توپخانه حاضر به تیر
fire control U دستگاه کنترل اتش توپخانه
surface mission U پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
plotting room U مرکز هدایت اتش توپخانه ناو
engagement control U کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
towed U توپخانه کششی حمل شونده به وسیله یدک کش
air defense artillery controller U مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions . U توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
air spot U تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
survey information center U مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
gun salute U سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
purveying U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
mobile employment U استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
spotting line U خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
bombardments U گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
bombardment U گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
fire unit U یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
calibration card U کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
observer U نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
observers U نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
static employment U کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
counterflak U اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
limber chest U جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
cannon U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
counter preparation U ضد تهیه
purveys U تهیه
ministration U تهیه
purvey U تهیه
housing U تهیه جا
purveying U تهیه
purveyed U تهیه
off hand U بی تهیه
seating U تهیه جا
provision U تهیه
procurement U تهیه
supplying U تهیه
supplied U تهیه
preparation U تهیه
supply U تهیه
preparations U تهیه
afford U تهیه کردن
afforded U تهیه کردن
preparations U اتش تهیه
fabricator U تهیه کننده
provides U تهیه دیدن
affording U تهیه کردن
affords U تهیه کردن
provide U تهیه دیدن
preparations U تهیه مقدمات
preparation U تهیه و ارایش
preparation U اتش تهیه
provides U تهیه کردن
counter preparation U تیر ضد تهیه
provide U تهیه کردن
administered U تهیه کردن
preparation U تهیه مقدمات
furtherance U تهیه وسایل
supply U تهیه کردن
administer U تهیه کردن
caters U تهیه کردن
administers U تهیه کردن
placement U تهیه کار
placement U تهیه شغل
placements U تهیه کار
placements U تهیه شغل
supplied U تهیه کردن
base development U تهیه پایگاه
supplying U تهیه کردن
provision U تهیه کردن
administering U تهیه کردن
cater U تهیه کردن
catered U تهیه کردن
catering U تهیه کردن
provisionment U تهیه خواربار
laid on <past-p.> U تهیه شده
purveyance U تهیه خواربار
lighting feeder U تهیه روشنایی
prepare U تهیه کردن
prepares U تهیه کردن
preparing U تهیه کردن
pitched U تهیه دیده
blend U تهیه کردن
photo imagery U تهیه عکس
preparation fire U تیر تهیه
preparation fire U اتش تهیه
preparation of food U تهیه خوراک
data processing U تهیه اطلاعات
data processing U تهیه و تولیداطلاعات
parasceve U روز تهیه
preparation time U زمان تهیه
preparator U تهیه کننده
on the stocks U د رشرف تهیه
preparatorily U بعنوان تهیه
weaponry U تهیه سلاح
prepare mortar U تهیه ملات
suppliers U تهیه کننده
supplier U تهیه کننده
procuring U تهیه کردن
blends U تهیه کردن
to find in U تهیه کردن
process U تهیه کردن
to make provision U تهیه دیدن
triplication U تهیه در سه نسخه
triplicity U تهیه در سه نسخه
victual U تهیه اذوقه
victualage U تهیه اذوقه
provided [that] <conj.> U تهیه شده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com