English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
settling rounds U تیر استقرار قنداق توپ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
carriage U قنداق توپ یا جنگ افزار قنداق
carriages U قنداق توپ یا جنگ افزار قنداق
preposition U استقرار در محل پیش بینی شده استقرار در محل معین شده
prepositions U استقرار در محل پیش بینی شده استقرار در محل معین شده
butts U کف قنداق
gun butt U کف قنداق
swaddling bands U قنداق
butted U کف قنداق
swaddling clothes U قنداق
wrapping U قنداق
gun stock U قنداق
baby linen U قنداق
wrappings U قنداق
base piece U قنداق
butt U کف قنداق
stock U قنداق تفنگ
gun stock U قنداق تفنگ
stocked U قنداق تفنگ
gun butt U قنداق تفنگ
spade U قنداق خمپاره
spades U قنداق خمپاره
diaper U پارچهء قنداق
artillery carriage U قنداق توپ
artillery mount U قنداق توپخانه
bambino U تصویرمسیح در قنداق
butt U ته قنداق تفنگ
butt plate U صفحه کف قنداق
butt stroke U ضربه با ته قنداق
butt stroke U سخمه ته قنداق
diapers U پارچهء قنداق
buttstock U قنداق تفنگ
inswathe U قنداق کردن
pilch U لچک قنداق
butt U قنداق تفنگ
butts U قنداق تفنگ
butts U ته قنداق تفنگ
butted U قنداق تفنگ
toilet-training U از قنداق درآوردن
top carriage U قنداق بالا
butted U ته قنداق تفنگ
swaddle U در قنداق پیچیدن
swaddle U قنداق کردن
gun carriage U قنداق توپ
pilch U قنداق سه گوش
establishment U استقرار
solidification U استقرار
sessility U استقرار
downloading U استقرار
colony U استقرار
localization U استقرار
stability U استقرار
establishments U استقرار
settlements U استقرار
mounting U استقرار
settlement U استقرار
pitches U استقرار
pitch U استقرار
installations U استقرار
installation U استقرار
butt plate U صفحه ته قنداق تفنگ
swath U قنداق کردن نوار
wrap U قنداق کردن پوشانیدن
swathe U قنداق کردن نوار
wraps U قنداق کردن پوشانیدن
swathes U قنداق کردن نوار
artillery carriage U قنداق سلاح توپخانه
unswathe U از قنداق باز کردن
stationed U استقرار یافتن
lodgment area U منطقه استقرار
permanent emplacement U استقرار دایمی
positioning band U حلقه استقرار
posteriori U ازراه استقرار
tent striking U فرمان ضد استقرار
yoke U دوشاخه استقرار
yoke U پایه استقرار
station U استقرار یافتن
stanchion U سکوی استقرار
stations U استقرار یافتن
restoration U استقرار مجدد
confirmation U تثبیت استقرار
reintegration U استقرار مجدد
angle of repose U زاویه استقرار
centralisation U استقرار درمرکز
crimping groove U شیار استقرار
centralization U استقرار درمرکز
delocalization U عدم استقرار
seated U سکوی استقرار
seat U سکوی استقرار
seats U سکوی استقرار
toe U گوشه انتهایی قنداق تفنگ
toes U گوشه انتهایی قنداق تفنگ
gun butt U ضربه زدن با قنداق تفنگ
automatic font downloading U استقرار خودکار فونت
setting ring U حلقه استقرار یا ثبات
angle of repose U حداکثر شیب استقرار
set up U اماده بکار استقرار
seating U محل استقرار نشیمن
network topology U چگونگی استقرار شبکه
lodgement U منزل گیری استقرار
equatorial mounting U استقرار معدل النهاری
lodgment U منزل گیری استقرار
alt azimuth mounting U استقرار سمت- ارتفاعی
downloading utility U برنامه کمکی استقرار
butt plate U صفحه فلزی روی ته قنداق تفنگ
stocked U قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
tipstock U قنداق جدا شونده تفنگ یااسلحه
stock U قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
make up <idiom> U استقرار وسایل تزئین وآرایش
disposition U استقرار یکانها و اماد درمنطقه
location of industry U تعیین محل استقرار صنعت
anchor line cable U کابل استقرار چتردر هواپیما
downloadable font U فونت قابل استقرار در حافظه
metacenter U نقطه استقرار وثبات یاتوازن
hackbut U نوعی تفنگ شمخال که ته قنداق ان خمیده است
haul defilade U قرار دادن قنداق تانک درپناه سنگر
hagbut U نوعی تفنگ شمخال که ته قنداق ان خمیده است
cant U انحراف قبضیتن توپ زاویه میل قنداق
cannelure U شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
location theory U نظریه تعیین محل استقرار صنعت
settle U مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
settles U مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
cannelure U شیار استقرار پوکه روی گلوله
sponson U سکوی استقرار توپ روی برجک
gun post U سوراخ محل استقرار لوله توپ
steric U وابسته بطرز استقرار اجزاء اتم در فضا
trailer camp U محل استقرار ترایلربااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
trailer court U محل استقرار ترایلر بااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
trailer park U محل استقرار ترایلربا اتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
rack space U محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
staging U سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
sabot U کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
mounts U قنداق سوار کردن بر پا کردن
mount U قنداق سوار کردن بر پا کردن
base piece U پایه پایه استقرار
barbette U ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com