Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
horseback archery
U
تیراندازی سواره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
firing position
U
موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
rifle clasp
U
نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
firing range
U
برد تیراندازی مسافت تیراندازی
fire lane
U
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
live fire
U
تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
roadways
U
سواره رو
roadway
U
سواره رو
mounted
U
سواره
dragoon
U
سواره نظام
cavalry
U
سواره نظام
to ride one down
U
سواره بکسی
overrides
U
سواره گذشتن از
override
U
سواره گذشتن از
overridden
U
سواره گذشتن از
foot infantry
U
غیر سواره
horse
U
سواره نظام
overrode
U
سواره گذشتن از
mounted messenger
U
پیک سواره
dismounted
U
به طورغیر سواره
horseman
U
سواره نظام
dismounted
U
غیر سواره
rides
U
گردش سواره
ride
U
گردش سواره
yeomanry
U
سواره نظام
dragoons
U
سواره نظام
cavalcades
U
سواری گردش سواره
phylarch
U
فرمانده سواره نظام
jousts
U
نیزه بازی سواره
ironside
U
نام سواره نظام
jousting
U
نیزه بازی سواره
joust
U
نیزه بازی سواره
jousted
U
نیزه بازی سواره
he rolled them by
U
سواره از پهلوی انها رد شد
cavalcade
U
سواری گردش سواره
dragonnades
U
بوسیله سواره نظام
cornetcy
U
پرچم داری سواره نظام
dragoons
U
سواره نظام راهدایت کردن
dragoon
U
سواره نظام راهدایت کردن
equites
U
سواره نظام صاحب امتیاز
bucks
U
دولادولا رفتن سواره نظام
buck
U
دولادولا رفتن سواره نظام
yeomanry
U
سواره نظام سرباز داوطلب
rangers
U
تفنگ دار سواره هنگ سوار
hussar
U
سرباز سواره نظام سبک اسلحه
chevalier
U
سرباز سواره نظام و مسلح سوار
ranger
U
تفنگ دار سواره هنگ سوار
pindari
U
غارتگر سواره درهندوستان درسدههای 71و 81
stag hunting
U
شکار اهو با حالت سواره وکمک تازیها
mounted
U
به طور سواره سوار شده روی وسیله دیگر
petronel
U
یکجور تپانچه بزرگ که سواره نظام شدههای 61و 71بکارمیبردند
shelling report
U
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
tilted
U
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilt
U
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilts
U
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
sabretache
U
خرجین یاکیسه چرمی پهن که بکمر بند سرباز سواره نظام اویخته است
pop
U
تیراندازی
pops
U
تیراندازی
popped
U
تیراندازی
shooting
U
تیراندازی
shootings
U
تیراندازی
gunning
U
تیراندازی
musketry
U
تیراندازی
gunnery
U
تیراندازی
archery
U
تیراندازی
school shooting
U
تیراندازی در مدرسه
dry sum
U
مشق تیراندازی
field archery
U
تیراندازی صحرایی
ready position
U
حاضربه تیراندازی
delivery error
U
اشتباه در تیراندازی
conduct of fire
U
اجرای تیراندازی
combat firing
U
تیراندازی جنگی
order of fire
U
روش تیراندازی
automatic fire
U
تیراندازی خودکار
offhand
U
تیراندازی ایستاده
riflery
U
تیراندازی تفنگداری
fire
U
تیراندازی کردن
firing area
U
منطقه تیراندازی
firing line
U
خط شروع تیراندازی
verification fire
U
تیراندازی ازمایشی
firing table
U
جدول تیراندازی
fire bay
U
دهلیز تیراندازی
the butts
U
میدان تیراندازی
fire power
U
قدرت تیراندازی
fire trench
U
سنگر تیراندازی
methode of fire
U
روش تیراندازی
scheme of fire
U
طرح تیراندازی
handbow
U
کمان تیراندازی
conduct of fire
U
هدایت تیراندازی
guns
U
تیراندازی کردن
fired
U
تیراندازی کردن
gunnery
U
قوانین تیراندازی
fires
U
تیراندازی کردن
live
U
تیراندازی جنگی
shoots
U
تیراندازی کردن
shoot
U
تیراندازی کردن
gun
U
تیراندازی کردن
lived
U
تیراندازی جنگی
gunning
U
تمرین تیراندازی
target arrow
U
تیر مخصوص تیراندازی
shots
U
تیراندازی تیرانداز ماهر
squeeze off
U
تیراندازی با فشار ماشه
time fire
U
تیراندازی با گلوله زمانی
passives
U
دفاع بدون تیراندازی
firing line
U
خط تیراندازی مدار اتش
trap shoot
U
تیراندازی به هدفهای متحرک
firing data
U
عناصر مربوط به تیراندازی
squatting position
U
وضعیت چمباتمه در تیراندازی
skeet
U
انداختن تمرین تیراندازی
gun fire
U
توپ بامدادیاشام تیراندازی
open fire
U
شروع به تیراندازی کردن
pit detail
U
کمک مربی تیراندازی
methode of fire
U
روش اجرای تیراندازی
main fire
U
سیستم تیراندازی اصلی
field roving course
U
مسابقه تیراندازی جنگلی
archery
U
تیراندازی با تیر و کمان
qualification badge
U
نشان مهارت در تیراندازی
range firing
U
تیراندازی در میدان تیر
range correction
U
تصحیح برد تیراندازی
set up
U
اماده تیراندازی کردن
shootoff
U
مسابقه اضافی تیراندازی
passive
U
دفاع بدون تیراندازی
firing battery
U
اتشبار تیراندازی کننده
expert badge
U
نشان مهارت در تیراندازی
shooting gallery
U
میدان تیراندازی تمرینی
dwell at
U
به تیراندازی ادامه دادن
shot
U
تیراندازی شده تیرخورده
recoiled
U
دفع ضربت تیراندازی
shot
U
تیراندازی تیرانداز ماهر
shot
U
گلوله تیراندازی شده
recoils
U
دفع ضربت تیراندازی
shooting galleries
U
میدان تیراندازی تمرینی
combat firing
U
تمرین تیراندازی رزمی
field arrow
U
تیرهای تیراندازی صحرایی
absolute error
U
اشتباه مطلق تیراندازی
shots
U
گلوله تیراندازی شده
shots
U
تیراندازی شده تیرخورده
recoiling
U
دفع ضربت تیراندازی
columbia round
U
تیراندازی مخصوص زنان
recoil
U
دفع ضربت تیراندازی
field round
U
یک دور تیراندازی صحرایی
plane of fire
U
سطح مبنای مسیر تیراندازی
point bland
U
تیراندازی بدون نشانه روی
target rifle
U
تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
toxophily
U
علم تیراندازی باتیر وکمان
plinking
U
تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
power form
U
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
step through method
U
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
wingshooting
U
تیراندازی به پرنده در حال پرواز
x ring
U
دایره مرکزی هدف تیراندازی
target round
U
یک دور تیراندازی با تیر وکمان
string walking
U
تمرین تیراندازی با تیر وکمان
skeet gun
U
تفنگ مخصوص تیراندازی 8وضعی
shooting position
U
حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
string
U
یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
sector of fire
U
قطاع اتش منطقه تیراندازی
repeat range
U
با همین مسافت تیراندازی کنید
power head
U
نوک نیزه تیراندازی به ماهی
natural form
U
وضع بدن هنگام تیراندازی
firing mechanism
U
چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
port
U
حمل کردن مزغل تیراندازی
gun shy
U
کسی که از صدای تیراندازی می ترسد
air and naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
double barreled shotgun
U
تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
slow fire
U
یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
ground fire
U
تیراندازی باسلاحهای کوچک از زمین به هواپیما
trap gun
U
تفنگ مخصوص تیراندازی به هدفهای متحرک
error
U
خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
sleeve
U
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
fire restriction
U
محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
freestyle
U
شنای ازادمسابقه تیراندازی با روش ازاد
shooting
U
تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
shootings
U
تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
sleeves
U
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
errors
U
خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
intermittent
U
اجرای تیراندازی بینابین حملات دیگر
preparatory
U
تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
ready rack
U
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
lady paramount
U
بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
armpits
U
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
armpit
U
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
target archery
U
مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
sniping
U
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
howlers
U
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
springing teal
U
تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
outshoot
U
تعداد بیشتر و بهتر تیراندازی نسبت به حریف
howler
U
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
flight arrow
U
تیر مخصوص تیراندازی باپرواز منحنی و طویل
hip shoot
U
تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
olympic trench shooting
U
مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
roving gun
U
توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
sniped
U
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
shoot
U
زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
battle clout
U
نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
shoots
U
زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
high pheasant
U
تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
snipes
U
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
gunnery
U
توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
snipe
U
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
hereford round
U
مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
captive firing
U
ازمایش سریع سیستم تیراندازی موشک در روی سکو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com