Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
raid
U
تک ناگهانی حمله هوایی
raided
U
تک ناگهانی حمله هوایی
raiding
U
تک ناگهانی حمله هوایی
raids
U
تک ناگهانی حمله هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vortex breakdown/brust
U
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
raids
U
حمله ناگهانی
sorties
U
حمله ناگهانی
canvasses
U
حمله ناگهانی
canvassed
U
حمله ناگهانی
canvass
U
حمله ناگهانی
sortie
U
حمله ناگهانی
raid
U
حمله ناگهانی
raiding
U
حمله ناگهانی
lunge
U
حمله ناگهانی
lunged
U
حمله ناگهانی
lunging
U
حمله ناگهانی
lunges
U
حمله ناگهانی
raided
U
حمله ناگهانی
canvassing
U
حمله ناگهانی
inruption
U
استیلا حمله ناگهانی
paroxysm
U
حمله ناگهانی مرض
paroxysms
U
حمله ناگهانی مرض
thrust line
U
خط شروع حمله ناگهانی
kink
U
حمله ناگهانی پیچیدن
inburst
U
استیلا حمله ناگهانی
seizures
U
حمله ناگهانی مرض
lash out
<idiom>
U
ناگهانی حمله به کسی
bust
[colloquial]
U
حمله ناگهانی پلیس
round-up
U
حمله ناگهانی پلیس
police raid
U
حمله ناگهانی پلیس
seizure
U
حمله ناگهانی مرض
coup de main
U
حمله ناگهانی با تمام قوا
ictus
U
تپش حمله ناگهانی بیهوشی
large scale raid
U
حمله ناگهانی تعداد زیاد پلیس
shock action
U
غافلگیری حمله ناگهانی غافلگیر کردن دشمن
lunging
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunge
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunged
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunges
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
air attack
U
حمله هوایی
air strike
U
حمله هوایی
an air raid
U
حمله هوایی
dimout
U
خاموشی چراغ ها در موقع حمله هوایی
mush
U
افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود
deep stall
U
وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
ambivalence
U
توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
nose dive
U
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
flurry
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurries
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
surges
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
velimirovic attack
U
حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
hysterics
U
حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
spurting
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurts
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurted
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurt
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
counter riposte
U
حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
rio treaty
U
اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
hysterogenic
U
حمله تشنجی شبیه حمله
hysteroid
U
حمله تشنجی شبیه حمله
ond shot
U
بیک حمله دریک حمله
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
front line
U
خط حمله خط حمله یادفاع
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air photographic
U
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
target date
U
زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
photogrammetry
U
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
airlift capacity
U
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
air search attack unit
U
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
channel airlift
U
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
trimetrogon
U
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
air survey photography
U
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
trunkair route
U
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
combat airlift support
U
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
airlift control element
U
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
country cover diagram
U
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
chalk commander
U
فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
chalk number
U
شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
tactical air control center
U
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
post attack
U
بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
air position
U
موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
sudden
U
ناگهانی
abrupt
U
ناگهانی
surprise attack
U
تک ناگهانی
precipitating
U
ناگهانی
precipitates
U
ناگهانی
precipitated
U
ناگهانی
precipitate
U
ناگهانی
all at once
<idiom>
U
ناگهانی
on the spur of the moment
<idiom>
U
ناگهانی
strike
U
تک ناگهانی
instantaneous
U
ناگهانی
strikes
U
تک ناگهانی
snaps
U
ناگهانی
snapped
U
ناگهانی
spontaneity
U
ناگهانی
snap
U
ناگهانی
snapping
U
ناگهانی
flicked
U
تکان ناگهانی
peripeteia
U
تغییر ناگهانی
spurting
U
افزایش ناگهانی
break down
U
سقوط ناگهانی
blow out
U
خروج ناگهانی
spurting
U
خروج ناگهانی
flick
U
تکان ناگهانی
flicks
U
تکان ناگهانی
flicking
U
تکان ناگهانی
spurted
U
افزایش ناگهانی
spurts
U
خروج ناگهانی
screams
U
ناگهانی گفتن
accident
U
مصیبت ناگهانی
clap
U
صدای ناگهانی
saltation
U
جنبش ناگهانی
saltus
U
انتقال ناگهانی
opportunity target
U
هدف ناگهانی
clapping
U
صدای ناگهانی
claps
U
صدای ناگهانی
an abrupt departure
U
حرکت ناگهانی
accidents
U
مصیبت ناگهانی
bump
U
تکان ناگهانی
screamed
U
ناگهانی گفتن
scream
U
ناگهانی گفتن
spurts
U
افزایش ناگهانی
catastrophes
U
بلای ناگهانی
power surge
U
برق ناگهانی
killing
U
توفیق ناگهانی
killings
U
توفیق ناگهانی
sudden death
U
مرگ ناگهانی
spurted
U
خروج ناگهانی
twitches
U
انقباض ناگهانی
twitching
U
تکان ناگهانی
twitching
U
انقباض ناگهانی
catastrophe
U
بلای ناگهانی
flaws
U
اشوب ناگهانی
he acted from impluse
U
نیروی ناگهانی یا
flare up
U
غضب ناگهانی
flare up
U
اشتعال ناگهانی
to bolt
U
ناگهانی جهیدن
boom
U
ترقی ناگهانی
boomed
U
ترقی ناگهانی
booming
U
ترقی ناگهانی
booms
U
ترقی ناگهانی
twitches
U
تکان ناگهانی
twitched
U
انقباض ناگهانی
twitched
U
تکان ناگهانی
burst force
U
نیروی ناگهانی
spurt
U
افزایش ناگهانی
spurt
U
خروج ناگهانی
shocks
U
هراس ناگهانی
shocked
U
هراس ناگهانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com