English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
weld bead U تکه فلزی که درامتداد اتصال جوش قراردارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
connector U وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
joggled U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggling U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggles U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggle U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
drip-joint U [اتصال بین دو ورق فلزی]
edges U اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
edge U اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
fusion welding U اتصال دولبه فلزی به یکدیگرکه با ذوب کردن مستقیم انهاصورت میگیرد و دو فلز درهم نفوذ میکنند
wiring U ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
jointer U [بست فلزی برای اتصال سنگ ها در سنگ چینی]
male connector U ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
ashkenazim U قراردارد
ball bearings U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearing U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter U پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
along the river U درامتداد رودخانه
coastwards U درامتداد ساحل
coastward U درامتداد ساحل
ahead U درامتداد حرکت کسی
line of engagement U ناحیهای از سینه که روبروی شمشیر قراردارد
teethridge U برجستگی استخوان فک که حفرههای دندانها بر ان قراردارد
putting greens U قسمت چمن نرم که در اخرهر بخش سوراخ در ان قراردارد
putting green U قسمت چمن نرم که در اخرهر بخش سوراخ در ان قراردارد
cirrocumulus U قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
centure of pressure travel U جابجایی خطی مرکز فشار درامتداد وتر
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
dish rag U حالت افقی بدن ژیمناست درامتداد چوب موازنه
dielectric heating U گرمای ایجاد شده در یک دی الکتریک که تحت تاثیر میدان فرکانسهای زیاد اچ اف قراردارد
birdcage U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcages U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
lightening hole U سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
away U بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
layers U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patches U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layer U لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patch U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
scotland yard U نام کوچهای در لندن که اداره مرکزی شهربانی لندن در ان قراردارد
PPP U پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fibre U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres U نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contacted U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact U یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings U سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector U اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
plate U : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plates U : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
wing spar U عضو سازهای اصلی بال درامتداد خط واصل دو سر بال
bed levels U نقاط ارتفاعی کف کانال درامتداد محور کانال
swivelled U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivels U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel U اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkages U مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkage U مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
drawbar U بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
RJ connector U نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
slip road U سینه کش اتصال فراز اتصال
terminals U محل اتصال پیچ اتصال
ramp U سینه کش اتصال فراز اتصال
terminal U محل اتصال پیچ اتصال
ramps U سینه کش اتصال فراز اتصال
cascade connection U اتصال کاسکاد اتصال پلهای
lead U قطب اتصال سیم اتصال
leads U قطب اتصال سیم اتصال
reaganomics U اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
T connector U اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line U اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
bimetallic U دو فلزی
metal rule U خط کش فلزی
cladding U اب فلزی
metallic U فلزی
metalloid U فلزی
monometallism U یک فلزی
hard ware U فروف فلزی
sheet piling U سپر فلزی
titanium U عنصر فلزی
metallic electrode U الکترود فلزی
buckled U تسمه فلزی
buckles U تسمه فلزی
metal ware آلات فلزی
shim U لایی فلزی
metallic circuit U مدار فلزی
galvanizes U اب فلزی دادن
strategic concentration by rail U نشرمسکوکات فلزی
galvanize U اب فلزی دادن
galvanising U اب فلزی دادن
metallic arc U قوس فلزی
metallic bond U پیوند فلزی
galvanises U اب فلزی دادن
galvanised U اب فلزی دادن
flitter U پولک فلزی
straps U تسمه فلزی
strap U تسمه فلزی
ribbon U نوار فلزی
metallic currency U پول فلزی
metallic conduction U رسانش فلزی
metallic filament U افروزه فلزی
metallic luster U جلای فلزی
metals U جسم فلزی
metal U فلزی کردن
ladder scaffold U داربست فلزی
lapping head U سمبه فلزی
metal جسم فلزی
metal ornament پولک فلزی
metal lath U شبکه فلزی
metal lamp U لامپ فلزی
metal ware ضرف فلزی
pannikin U فنجان فلزی
metal industries U صنایع فلزی
non metallic U غیر فلزی
marlinspike U پاروی فلزی
metal coat U روکش فلزی
clasp U گره فلزی
buckle U تسمه فلزی
clasped U گره فلزی
metallic packing U لایی فلزی
metallic packing U پوشش فلزی
gratling U نرده فلزی
ribbons U نوار فلزی
metallic paints U رنگهای فلزی
metallic soap U صابون فلزی
metallizo U فلزی کردن
hollow ware U ادوات فلزی
metal spraying تزریق فلزی
protective plating U حفاظ فلزی
minted money U پول فلزی
clasps U گره فلزی
metals U فلزی کردن
clasping U گره فلزی
nonmetallic U غیر فلزی
scaffold U داربست فلزی
metal type tube U لامپ فلزی
aneroid U جوسنج فلزی
carcase U اسکلت فلزی
sheets U ورق فلزی
aneroid barometer U جوسنج فلزی
armature U میله فلزی
try square U گونیای فلزی
truss bridge U پل اسکلت فلزی
sheet U ورق فلزی
metal rod میله فلزی
thimble eye U چشمی فلزی
scaffolds U داربست فلزی
wire mesh U شبکه فلزی
lockers U کابینت فلزی
stave U نوار فلزی
thimbles U چشمی فلزی
cladding U روکش فلزی
all metal type tube U لامپ فلزی
cleat U تسمه فلزی
locker U کابینت فلزی
thimble U چشمی فلزی
cabled U طناب فلزی
bimetalism U سیستم دو فلزی
tip staff U عصای سر فلزی
bimetallic wire U سیم دو فلزی
brummagem U مسکوک فلزی
elephant shelter U پناهگاه فلزی
cable U طناب فلزی
luggage net U باربند فلزی مشبک
reinforced grillage U ارماتور مشبک فلزی
intermetallic compounds U ترکیبات بین فلزی
mesh reinforcement U ارماتور مشبک فلزی
invar struts U قطعات فلزی ضد انبساط
billies U نوعی کتری فلزی
perforated metal basket U سبد فلزی مشبک
cabled U مفتول فلزی بافته
washers U انواع واشر فلزی
washer U انواع واشر فلزی
cable U مفتول فلزی بافته
billy U نوعی کتری فلزی
organometallic compound U ترکیب الی فلزی
metal cone tube U لامپ مخروطی فلزی
ferrules U بست فلزی زدن
building steel lathing U اسکلت فلزی ساختمان
Crittal windows U [پنجره لولادار فلزی]
metal stamping قالب گیری فلزی
bemetallic thermometer U گرماسنج زوج فلزی
templates U قالب چوبی یا فلزی
template U قالب چوبی یا فلزی
bimetallic standard U پایه پولی دو فلزی
bimetallism U نظام پولی دو فلزی
metallography U مطالعه الیاژهای فلزی
bushing U استر برنجی یا فلزی
metal filament [رشته مارپیچ فلزی]
metal foil ورق نازک فلزی
oarlock U جایگاه فلزی پارو
metal gauze U بافت توری فلزی
chock U چشمی فلزی روی پل
metal sheathing U پوشش کاری فلزی
accessory shoe صفحه فلزی ضمائم
aglet U نوک فلزی بندکفش
metal planting U روکش کاری فلزی
metal sheathing U روکش کاری فلزی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com