Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 153 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
telecommunication technique
U
تکنیک ارتباطات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
communication engineering
U
تکنیک مخابرات تکنیک جریان ضعیف
voice grade channel
U
ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
hydrotechnics
U
تکنیک اب
technique
U
تکنیک
technic
U
تکنیک
practice
U
تکنیک
techniques
U
تکنیک
lubrication technology
U
تکنیک روغنکاری
motoring
U
تکنیک اتومبیل
illuminating engineering
U
تکنیک روشنایی
kihon
U
تکنیک کاراته
measuring technique
U
تکنیک سنجش
lighting
U
تکنیک نور
radio engineering
U
تکنیک رادیو
high vaccum engineering
U
تکنیک خلاء
gei
U
تکنیک تکواندو
telegraph engineering
U
تکنیک تلگراف
telecommunication technique
U
تکنیک مخابرات
lighting engineering
U
تکنیک روشنایی
highway engineering
U
تکنیک جاده سازی
foundry practice
U
تکنیک ریخته گری
low frequency engineering
U
تکنیک فرکانس پایین
telephone engineering
U
تکنیک یا مهندسی تلفن
signal engineering
U
تکنیک جریان ضعیف
reference count technique
U
تکنیک شمارش ارجاعات
bangoe gei
U
تکنیک دفاعی تکواندو
precision engineering
U
تکنیک ابزار دقیق
kempo
U
تکنیک قدیم کاراته
low voltage engineering
U
تکنیک فشار ضعیف
safety interlock
U
قفل ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
railroad engineering
U
مهندسی یا تکنیک راه اهن
telephone switching technique
U
تکنیک مراکز تلفن خودکار
machining practice
U
تکنیک و روش براده برداری
safety locking device
U
قفل ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
boxless molding
U
تکنیک فرم دهی بدون جعبه
bit parallel
U
طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
safety locking devices
U
قفل های ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
safety interlocks
U
قفل های ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
materiel
U
قسمت مادی یا مکانیکی هنر تکنیک
comms
U
ارتباطات
communication
U
ارتباطات
telecommunication
U
ارتباطات
communications
U
ارتباطات
heian sandan
U
اجرای هم زمان دو تکنیک اوچی اوکه و گدان باری
voice communications
U
ارتباطات صوتی
communication chief
U
رئیس ارتباطات
communication theory
U
نظریه ارتباطات
communications program
U
برنامه ارتباطات
communications protocol
U
پروتکل ارتباطات
comunications parameters
U
پارامترهای ارتباطات
electrical communications
U
ارتباطات الکترونیکی
digital communications
U
ارتباطات دیجیتالی
communication
U
ارتباطات مواصلات
telecommunications
U
ارتباطات از دور
optical communications
U
ارتباطات نوری
telecommunication installation
U
تاسیسات ارتباطات
telecommunication engineer
U
مهندس ارتباطات
agency of communications
U
شعبه ارتباطات
avionics
U
ارتباطات فضایی
avionics
U
ارتباطات هوایی
telecommunication traffic
U
ترافیک ارتباطات
telecommunication network
U
پبکه ارتباطات
telecommunication tower
U
برج ارتباطات
signal communications
U
ارتباطات مخابراتی
Industrialized building
U
[تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
data communication system
U
سیستم ارتباطات داده
main center office
U
مرکز اصلی ارتباطات
telecommunication
U
ارتباطات از راه دور
communications
U
خطوط مواصلاتی ارتباطات
logic
U
مراحل و تصمیمات و ارتباطات
telecommunications
U
ارتباطات راه دور
data communications equipment
U
تجهیزات ارتباطات داده ها
binary synchronous communication
U
ارتباطات همزمان دودویی
communications controller
U
کنترل کننده ارتباطات
data communications processor
U
پردازنده ارتباطات داده ها
signal security
U
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
telemedicine
U
استفاده از ارتباطات راه دور
tcam
U
TelecommunicationsAccessروش دستیابی ارتباطات دورethod
logical
U
مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
dce
U
CommunicationsEquipment Dataتجهیزات ارتباطات داده
telecommunications specialist
U
متخصص ارتباطات راه دور
selective clock stetching
U
تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم
hot dog skiing
U
اسکی کردن با سرعت در میان پستی و بلندی یا بوس و تابع تکنیک خاصی هم نیست
telecommunications access method
U
روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
combined communication board
U
هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
tariff
U
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
tariffs
U
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
adccp
U
پروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات داده
We are living in the age of mass communication.
U
ما در دوران ارتباطات جمعی زندگی می کنیم.
micro
U
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
micros
U
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
basic telecommunications access method
U
روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی
advanced
U
Protocol CommunicationControl Dataپروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات
microcomputer
U
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
demand
U
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demands
U
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demanded
U
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
office of the future
U
ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
frameworks
U
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
Ergonomics
U
[مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی]
fcc
U
CommunicationCommision Federalسازمان امریکایی مسئول منظم کردن ارتباطات
ack
U
علامتی در ارتباطات و بی سیم و تلفن که بجای حرف A بکارمیرود
EDAC
U
سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
framework
U
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
charted
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charting
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
chart
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
integral controller
U
واحد ارتباطات که درون یک کامپیوتر قرار داده شده است
transborder
U
ارتباطات میان سیستمهای کامپیوتری که در کنارمرزهای ملی قرار دارند
Manchester coding
U
روش کدگذاری داده و سیگنالهای زمانی که در ارتباطات به کار می رود
btam
U
BasicTelecommunicationsAccess روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی ethod
charts
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
basics
U
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
pact
U
نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک
teleinformatic services
U
هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
basic
U
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
pacts
U
نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک
ccitt v.
U
در ارتباطات داده سری ای ازاستانداردها است که خصوصیات رابط را توصیف میکند
bytes
U
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
byte
U
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
architecture
U
فاهر و اتصالات سخت افزار داخلی کامپیوتر و ارتباطات منط قی بین CPU
down line processor
U
پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
high resolution bit mapped display
U
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
coalitions
U
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
coalition
U
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
cluster bombs
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
clusters
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bomb
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
multimedia
U
قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
sna
U
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند ونیز سخت افزارهای مختلف برای ارتباط
internal telecommunications unions
U
یک دفتر نمایندگی با 156عضو متخصص از ملل متحدکه مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد میباشد
antialiasing
U
تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
dual
U
حافظه با دو مجموعه از داده و خط وط حافظه که ارتباطات بین CPU ها را ممکن می سازد
processor
U
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
db/dc
U
DataCommunication/Base Data پایگاه داده- ارتباطات داده
MMX
U
قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
systems network architecture
U
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
data scope
U
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
regenerator
U
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
axis of signal communication
U
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
Intel
U
محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
aux
U
در DOS اختصار پورت یادرگاه کمکی است که پورت ارتباطات را در DOS به عنوان پیش فرض استفاده میکند
framing
U
یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
collision detection
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
paching central
U
سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
carrier
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carriers
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
external
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
rs c
U
استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com