English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
recapitulation U تکرار رشدو نمو
recapitulations U تکرار رشدو نمو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
geotropism U رشدو نمو گیاه تحت تاثیر قوه جاذبه زمین
quote U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quoted U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quotes U تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
repeater coil U سیم پیچ تکرار کننده صدا کوبیل تکرار
recidivism U تکرار جرم یا تکرار عمل ضداجتماعی
repeat U تکرار کردن تکرار شدن
repeats U تکرار کردن تکرار شدن
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
recidivism U تکرار
repeat U تکرار
renewal U تکرار
duplication U تکرار
reduplication U تکرار
frequency U تکرار
frequencies U تکرار
iteration U تکرار
repeats U تکرار
renewals U تکرار
reiteration U تکرار
practising U تکرار
practises U تکرار
practise U تکرار
practicing U تکرار
tautologies U تکرار
tautology U تکرار
epanalepsis U تکرار
frequence U تکرار
frequentation U تکرار
frequentness U تکرار
ingemination U تکرار
iterance U تکرار
on any number of occasions <adv.> U به تکرار
oft [archaic, literary] <adv.> U به تکرار
often <adv.> U به تکرار
many times <adv.> U به تکرار
rehearsal U تکرار
frequently <adv.> U به تکرار
a lot of times <adv.> U به تکرار
rehearsals U تکرار
replication U تکرار
practice U تکرار
recapitulation U تکرار
recapitulations U تکرار
repetition U تکرار
repetitions U تکرار
regularly [often] <adv.> U به تکرار
circular frequency U تکرار دورانی
frequency of vibration U تکرار ارتعاش
auto repeat U خود تکرار
replicates U تکرار کردن
replicating U تکرار کردن
recur U تکرار شدن
recurred U تکرار شدن
recurs U تکرار شدن
repeat counter U شمارنده تکرار
Come again <idiom> دوباره تکرار کن.
ibidem U تکرار میشود
palilogy U تکرار تاکیدی
pleonasm U تکرار بیمورد
pulse repetition U تکرار تپش
pulse repetition U تکرار ضربان
repetition of an act U تکرار کاری
repetition instruction U دستورالعمل تکرار
repetition instruction U دستوالعمل تکرار
recidivism U تکرار جرم
repeater U تکرار کننده
repeat key کلید تکرار
typematic key کلید تکرار
repeatability U قابلیت تکرار
merism U تکرار متشابهات
repetition of position U تکرار وضعیت
ingeminate U تکرار کردن
to repeat oneself U تکرار شدن
iterable U تکرار کردنی
tautologic U بیهوده تکرار کن
iterant U تکرار کننده
reptition compulstion U وسواس تکرار
iterate U تکرار کردن
replication U پاسخگویی تکرار
iterative U تکرار کننده
repetitous U تکرار کننده
iterative U تکرار شده
repeatable U قابل تکرار
replicated U تکرار کردن
rehearsal U تکرار مجدد
rehearsals U تکرار عملیات
repeat U تکرار تجدید
rehearsals U تکرار مجدد
reiterated U تکرار کردن
reiterate U تکرار کردن
frequent U تکرار شونده
frequented U تکرار شونده
frequenting U تکرار شونده
repetitions U باز گو تکرار
frequents U تکرار شونده
use U تکرار ممارست
repetition U باز گو تکرار
rehearsal U تکرار عملیات
repeat U تکرار کنید
renews U تکرار کردن
repeats U تکرار تجدید
renewing U تکرار کردن
renew U تکرار کردن
reiterating U تکرار کردن
reiterates U تکرار کردن
repeats U تکرار کنید
uses U تکرار ممارست
repeat U تکرار کردن
repeats U تکرار کردن
replicate U تکرار کردن
duplication check U مقابله از راه تکرار
ingeminate U تکرار و تاکید کردن
repeat action key U کلید تکرار عمل
regenerative repeater U تکرار کننده باززا
reduplicate U تکرار کردن دوچندان
recidivation U بازگشت به تکرار جنایات
recurring costs U هزینههای تکرار شونده
overeun error U خطای تکرار شده
polysyndeton U تکرار حرف ربط
recidivism U بازگشت به تکرار جنایات
recapitulations U تکرار رئوس مطالب
recapitulation U تکرار رئوس مطالب
frequency function U تابع تکرار [ریاضی]
recidivist U عامل تکرار جرم
recidivist U تکرار کننده جرم
recidivists U عامل تکرار جرم
recidivists U تکرار کننده جرم
over and over <idiom> U مکرا تکرار کردن
to make repeat U وادار به تکرار کردن
spaced repetition U تکرار فاصله دار
autorepeat key U کلید تکرار خودکار
cumulative distribution function U تابع تکرار تجمعی [ریاضی]
repeat U مکرر کردن تکرار شدن
name plugging U تکرار نام یا علامت تجارتی
cyclic U عملی که مرتب تکرار میشود
rehashed U تکرار مکررات چیز تکراری
iteration U تکرار یک برنامه برای حل مشکل
that will be the day <idiom> U چیزی که هرگز تکرار نخواهد شد
unfrequented U دور افتاده تکرار نشدنی
repeats U مکرر کردن تکرار شدن
cycled U تعداد دفعات تکرار یک حلقه
rehashes U تکرار مکررات چیز تکراری
cycle U تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cycles U تعداد دفعات تکرار یک حلقه
recapitulating U رئوس مطالب را تکرار کردن
anaphora U تکرار یک یا چند عبارت متوالی
recapitulates U رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulated U رئوس مطالب را تکرار کردن
monotone U صدای یکنواخت تکرار هماهنگ
recapitulate U رئوس مطالب را تکرار کردن
rehash U تکرار مکررات چیز تکراری
to repeat oneself U کاریا گفته خودرا تکرار کردن
looped U برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
backtell U رله کردن دستورات تکرار فرامین
loop U برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
lets U ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
letting U ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
let U ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
superfix U تکرار مرتب ومداوم موضوعی درسخن
iterative process U فرآیندی که تکرار میشود تا به شرطی برسد
loops U برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
to haunt U به تکرار ظاهر شدن روحی به محلی
to walk U به تکرار ظاهر شدن روحی به محلی
theme song U ملودی یا قطعه موسیقی تکرار شونده
force U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
loops U ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
demand frequency U نواخت تکرار درخواستها تعداد درخواستهای رسیده
forcing U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
brush up on something <idiom> U تکرار(مرور)چیزی که ازقبل یادگرفته شده
forces U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
raise a fuss <idiom> U قول برای تکرار دعوت درتاریخی دیگر
looped U ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
patterns U مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
loop U ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
pattern U مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
looped U ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
drop repeat U واگیره [تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
loops U ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
repeating key روش رمزی که همراه با تکرار یک کلید رمز میباشد
wait loop U پردازندهای که یک حلقه برنامه را تکرار میکند تا عملی رخ دهد
Could you repeat what you said, please? U میشود لطفا آن چیزی را که گفتید دوباره تکرار کنید؟
loop U ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
cycle U تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycled U تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
pseudo random U رشته تولید شده تصادفی که در مدت طولانی تکرار بشود
cycles U تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
echolalia U تکرار و تقلید سخنان دیگران که گاهی نوعی مرض میشود
typematic U هر کاراکتر صفحه کلید که تاوقتی بر ان فشار وارد میشود تکرار می گردد
repeats U کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند
repeat U کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند
nowel U کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
for next loop U حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
autos U امکان تکرار مجدد حرف در صورتی که کلید پایین نگه داشته شود
auto U امکان تکرار مجدد حرف در صورتی که کلید پایین نگه داشته شود
endless U بخش متمادی نواز ضبط یا چندین دستور کامپیوتری که پیامی تکرار میشود
overlap U روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
overlapped U روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
frequency U تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
frequencies U تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com