English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Keep stI'll. Stay put . Dont move. U تکان نخورید (حرکت نکنید )
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Dont spoil the child . U بچه را خراب نکنید (لوس نکنید )
move U حرکت کردن تکان خوردن
moved U حرکت کردن تکان خوردن
moves U حرکت کردن تکان خوردن
succussatory U وابسته به تکان حرکت کننده باصعوبت
wag U تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wagging U تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wagged U تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wags U تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
shakable U تکان دادنی تکان خوردنی
shakeable U تکان دادنی تکان خوردنی
shog U تکان خوردن تکان دادن
cease loading U پر نکنید
keep at it U ول نکنید
neglected U دیدبانی نکنید
neglects U دیدبانی نکنید
Stop pushing! U عاجز نکنید !
neglecting U دیدبانی نکنید
neglect U دیدبانی نکنید
NO PARKING U پارک نکنید!
hold hard U عجله نکنید
Dont count (bank)on me. U روی من حساب نکنید
if you don't watch it U اگر احتیاط نکنید
Don't cut it too short. زیاد کوتاه نکنید.
exclude me. U من را حساب نکن [نکنید] !
leave me out U من را حساب نکن [نکنید] !
Do not include me U من را حساب نکن [نکنید] !
do not waste your breath U خودتان را بیخود خسته نکنید
please dont forget it U خواهش دارم فراموش نکنید
don't wait the dinner for me U ناهاعرابرای خاطرمن معطل نکنید
Be quiet so as not to wake the others. U ساکت باشید تا دیگران را بیدار نکنید.
There is no hurry , there is plenty of time . U عجله نکنید وقت زیاد داریم
Do not do any thing without due reflection . U بدون فکر قبلی اقدامی نکنید
cease engagement U درگیری قطع هدف را تعقیب نکنید
you must w the signal U ناهار را برای خاطر من معطل نکنید
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
jumble U تکان تکان خوردن
joggle U تکان تکان خوردن
jumbled U تکان تکان خوردن
jumbles U تکان تکان خوردن
jumbling U تکان تکان خوردن
joggled U تکان تکان خوردن
shimmey U تکان تکان خوردن
joggles U تکان تکان خوردن
shimmy U تکان تکان خوردن
joggling U تکان تکان خوردن
skip it U در رهگیری هوایی یعنی تک راقطع کنید یا تک نکنید یارهگیری موقوف
neglecting U این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglects U این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglect U این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
Please be (feel ) at home . Please make yourself at home . U اینجا را منزل خودتان بدانید ( راحت باشید و تعارف نکنید )
neglected U این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
Never spend money before you have earned it. هرگز قبل از پول درآوردن، پول خرج نکنید.
neutralize track U هدف را تعقیب نکنید دررهگیری هوایی تعقیب موقوف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
treading on eggshells <idiom> U [اگر شما روی پوست تخم مرغ راه می روید به این معنیست که شما تمام تلاشتان را می کنید تا کسی را ناراحت نکنید.]
walking on eggshells <idiom> U [اگر شما روی پوست تخم مرغ راه می روید به این معنیست که شما تمام تلاشتان را می کنید تا کسی را ناراحت نکنید.]
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
wag U تکان
smoothed U بی تکان
rocked U تکان
shake U تکان
shock U تکان
movement U تکان
heart quake U تکان دل
rocking U تکان
wags U تکان
smoothest U بی تکان
smooth U بی تکان
wagging U تکان
rocks U تکان
wagged U تکان
smooths U بی تکان
rock U تکان
shocked U تکان
jostled U تکان
motioned U تکان
jolt U تکان
motion U تکان
jolted U تکان
motions U تکان
nodding U تکان سر
nodded U تکان سر
strokes U تکان
stroked U تکان
jostle U تکان
jerked U تکان
jostling U تکان
jerking U تکان
motioning U تکان
jerks U تکان
stroke U تکان
nod U تکان سر
nods U تکان سر
concussion U تکان
jerk U تکان
shocks U تکان
jostles U تکان
jarring U تکان
shakes U تکان
jolts U تکان
stroking U تکان
shaking U تکان
jolting U تکان
concussive U تکان دهنده
convulsing U تکان دادن
rock U تکان دادن
jiggly U تکان خورده
quaking U تکان خوردن
quaked U تکان خوردن
quakes U تکان خوردن
convulses U تکان دادن
hotch U تکان خوردن
moved U تکان دادن
flicking U تکان ناگهانی
concuss U تکان دادن
wagger U تکان دهنده
convulsed U تکان دادن
con cuss U تکان دادن
commove U تکان دادن
flicked U تکان ناگهانی
convulse U تکان دادن
flicks U تکان ناگهانی
moved U جنبش تکان
rocked U تکان دادن
mind-boggling U تکان دهنده
budging U تکان دادن
vibrate U تکان خوردن
vibrated U تکان خوردن
vibrating U تکان خوردن
shocked U ضربه تکان
shocked U تکان دادن
jarring U تکان دهنده
movable U تکان دادنی
tremour U تکان جنبش
mind-blowing U تکان دهنده
shock U تکان دادن
budges U تکان دادن
hitch U تکان دادن
budged U تکان دادن
flick U تکان ناگهانی
hitching U تکان دادن
wood pusher U چوب تکان ده
shocks U ضربه تکان
hitches U تکان دادن
moves U تکان دادن
shocks U تکان دادن
moves U جنبش تکان
budge U تکان دادن
rocks U تکان دادن
convulsive U تکان دهنده
hitched U تکان دادن
shock U ضربه تکان
quake U تکان خوردن
stirrings U تکان دادن
stirs U تکان دادن
shakes U تکان دادن
shaking U تکان دادن
startles U تکان دادن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com