English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ant hill U تپهی کوچک دور سوراخ مورچه
ant hills U تپهی کوچک دور سوراخ مورچه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pharaoh ant U مورچه قرمز کوچک
ostiole U سوراخ یا دهانه کوچک
duckpin U بولینگ با گویهای کوچک بی سوراخ
slot U سوراخ کردن شکاف کوچک
slotting U سوراخ کردن شکاف کوچک
slots U سوراخ کردن شکاف کوچک
candlepins U بازی بولینگ با گویهای کوچک بی سوراخ
pin U فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود
pinned U فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود
pinning U فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود
pilloried U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillories U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillorying U نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
helmzhold resonator U محفظه توخالی که تنها با یک سوراخ کوچک به محیط خارج مرتبط است و در ازای فرکانس معینی به تشدید درمی اید
sprocket holes U مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
compacts U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacting U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacted U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compact U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
Formica U مورچه
pismire U مورچه
emmet U مورچه
ants U : مورچه
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
slave ant U مورچه کارگر
formic acid U جوهر مورچه
ant eater U مورچه خوار
formic acid U حامض مورچه
myrmecophagous U مورچه خوار
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
dilly bag U کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
pangolin U مورچه خوارفلس دار
ant مورچه [حشره شناسی]
formyl U اصل جوهر مورچه
anteater U اردوارک پرندهء مورچه خوار
The kids stamped on the ants . U بچه ها مورچه را با لگه له می کردند
anteaters U اردوارک پرندهء مورچه خوار
black ant U مورچه سیاه [حشره شناسی]
perforation U عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
sights U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
fenestration U چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sight U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cancellate U سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
giant pandas U مورچه خوار فلس دار هیمالیا
giant panda U مورچه خوار فلس دار هیمالیا
panda U مورچه خوار فلس دار هیمالیا
pandas U مورچه خوار فلس دار هیمالیا
pinker U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
pinkest U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate U ثقبه دار سوراخ سوراخ
thirl U سوراخ سوراخ کردن دریدن
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
grids U دریچه سوراخ سوراخ
grid U دریچه سوراخ سوراخ
riddle U سوراخ سوراخ کردن
swage block U قالب سوراخ سوراخ
cancellated U سوراخ سوراخ اسفنجی
riddles U سوراخ سوراخ کردن
millepore U مرجان سوراخ سوراخ
cancellate U سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellous U سوراخ سوراخ اسفنجی
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
formicarm U لانه مورچه لانه مور
formicary U لانه مورچه لانه مور
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage U 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
broacher U سوراخ کن
slot U سوراخ
leaks U سوراخ
broach U سوراخ کن
punched U سوراخ کن
leaked U سوراخ
slots U سوراخ
leak U سوراخ
drill hole U سوراخ
slotting U سوراخ
lace U پر از سوراخ
waterhole U سوراخ
waterholes U سوراخ
foraminated U سوراخ سوراخ
foraminiferous U سوراخ سوراخ
taphole U سوراخ
columbarium U سوراخ
fenestra U سوراخ
foramen U سوراخ
finger hole U سوراخ
overture U سوراخ
outage U سوراخ
edge perforated U لب سوراخ
punches U سوراخ کن
boring U سوراخ
borehole U سوراخ
cribriform U سوراخ سوراخ
boreholes U سوراخ
overtures U سوراخ
laces U پر از سوراخ
outages U سوراخ
thirl U سوراخ
openings U سوراخ
puncture U سوراخ
pigenhole U سوراخ
meshing U سوراخ
holes U سوراخ
abroach U سوراخ
alveolar U سوراخ سوراخ
pinking U سوراخ
punctured U سوراخ
mesh U سوراخ
loops U سوراخ
punctures U سوراخ
pitting U سوراخ سوراخ
meshes U سوراخ
pecker U سوراخ کن
holed U سوراخ
perforator U سوراخ کن
orifice U سوراخ
orifices U سوراخ
awl U سوراخ کن
pertusion U سوراخ
piercer U سوراخ کن
perforation U سوراخ
punch U سوراخ کن
hole U سوراخ
eyelets U سوراخ
eyelet U سوراخ
holing U سوراخ
mure U سوراخ
tap U سوراخ
tapped U سوراخ
broached U سوراخ کن
broaches U سوراخ کن
punctulate U سوراخ سوراخ
tapping U سوراخ
broaching U سوراخ کن
peep hole U سوراخ
looped U سوراخ
imperforate U بی سوراخ
pumiceous U سوراخ سوراخ
loop U سوراخ
opening U سوراخ
puncturing U سوراخ
spy hole U سوراخ
of proof U سوراخ نشدنی
to pick a hole in U سوراخ کردن
on tap U سوراخ دار
tunneling U سوراخ کوه
tunneled U سوراخ کوه
wear a hole in U سوراخ کردن
to set abroach U سوراخ کردن
punches U سوراخ کردن
eyebolt U پیچ سر سوراخ
punched U سوراخ کردن
perforate U سوراخ کردن
to punch a hole in U سوراخ کردن
foraminate U سوراخ دار
to pick a hole in U سوراخ کندن در
to poke a hole in any thing U سوراخ کردن
slots U سوراخ طویل
buttonholes U سوراخ دکمه
slot U درج یک شی در سوراخ
buttonholed U سوراخ دکمه
slot U سوراخ طویل
buttonhole U سوراخ دکمه
penetrable U سوراخ شدنی
snuffer U سوراخ بینی
slots U درج یک شی در سوراخ
transfix U سوراخ کردن
foraminate U سوراخ کردن
buttonholing U سوراخ دکمه
f. of the ear U سوراخ گوش
slotting U درج یک شی در سوراخ
feed hole U سوراخ پیش بر
slotting U سوراخ طویل
ventage U سوراخ باد
tunnel U سوراخ کوه
tuyere U سوراخ هوا
to drill through U سوراخ کردن
spat U سوراخ کرد
pory U پر سوراخ پر منفذ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com