English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gunnery U توپخانه دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
air and naval gunfire U اتش توپخانه دریایی و هوایی
air and naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
spotter U دیدبان توپخانه دریایی
spotting board U طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
spotting line U خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
stargauge U وسیله کالیبرسنجی در توپخانه دریایی
Other Matches
pack artillery U توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
fire capabilities U چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
artillery U توپخانه
ordnace U توپخانه
ordnance U توپخانه
gunnery U توپخانه
division artillery U توپخانه لشگری
gunnery U علم توپخانه
gunner U جمعی توپخانه
artillery U توپخانه صحرایی
artillery U رسته توپخانه
towed artillery U توپخانه کششی
corps artillery U توپخانه سپاه
division artillery U توپخانه لشگر
artillery corps U رسته توپخانه
flak U توپخانه ضد هوایی
artillery brigade U تیپ توپخانه
anti aircraft artillery U توپخانه ضد هوایی
battering train U توپخانه محاصره
artillery annex U پیوست توپخانه
artillery battalion U گردان توپخانه
artillery piece U قبضه توپخانه
artillery mount U سکوی توپخانه
artillery mount U قنداق توپخانه
artillery branch U رسته توپخانه
artillery corps U قسمت توپخانه
artillery ammunition U مهمات توپخانه
cannonry U توپ و توپخانه
antitank artillery U توپخانه ضد تانک
armored artillery U توپخانه زرهدار
armored artillery U توپخانه زرهی
artillery group U گروه توپخانه
army artillery U توپخانه ارتش
coastal artillery U توپخانه ساحلی
artillerist U متخصص توپخانه
self propelled U توپخانه خودکششی
gunners U جمعی توپخانه
medium artillery U توپخانه متوسط
fieldartillery U توپخانه صحرایی
turrets U برج توپخانه
turret U برج توپخانه
hostile artillery U توپخانه دشمن
light artillery U توپخانه سبک
heavy artillery U توپخانه سنگین
field atrillery U توپخانه صحرایی
field artillery U توپخانه صحرائی
gunner's party U گروه توپخانه
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
artillery preparation U تیر تهیه توپخانه
flak U توپخانه پدافند هوایی
firing chart U طرح تیر توپخانه
active status U خط مشی فعال توپخانه
artillery carriage U قنداق سلاح توپخانه
artillery chart U طرح تیر توپخانه
corps artillery U توپخانه همراه سپاه
no fire line U خط منع اتش توپخانه
artillery preparation U اتش تهیه توپخانه
artillery fire plan U طرح اتش توپخانه
gunnery ship U ناو اموزشی توپخانه
artillery liaison officer U افسر رابط توپخانه
gunnery U قوانین تیر توپخانه
aerial field artillery U توپخانه محمول هوایی
air defense artillery fire unit U سکوی توپخانه پدافندهوایی
army artillery U توپخانه نیروی زمینی
all available U تمام توپخانه موجود
air defense artillery U توپخانه پدافند هوایی
anti aircraft artillery U توپخانه پدافند هوایی
rolling barrage U سد اتش غلطان توپخانه
fire plan U طرح اتش توپخانه
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
all available U کلیه توپخانه حاضر به تیر
jato unit U موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
ask ask U توپخانه یا اتش توپخانهء ضد هوایی
batteries U حمله با توپخانه ضرب و جرح
fire control U دستگاه کنترل اتش توپخانه
contingent zone of fire U منطقه اتش احتمالی توپخانه
battery U حمله با توپخانه ضرب و جرح
air defense artillery fire unit U یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
plotting room U مرکز هدایت اتش توپخانه ناو
engagement control U کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
surface mission U پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
air defense artillery controller U مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions . U توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
towed U توپخانه کششی حمل شونده به وسیله یدک کش
air spot U تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
crash position indicator U برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
survey information center U مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
gun salute U سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
mobile employment U استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
bombardments U گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
bombardment U گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
fire unit U یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
crash locator beacon U برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
calibration card U کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
static employment U کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
observer U نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
observers U نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
counterflak U اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
limber chest U جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
cannon U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
mid range U موشک بردمتوسط یا توپخانه بردمتوسط
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
offset plottin U روش استفاده از تصحیحات مخصوص در توپخانه روش محاسبه توپ به توپ
sea born U دریایی
naval U دریایی
sea U دریایی
shark U سگ دریایی
maritime U دریایی
sea pier U سد دریایی
marine U دریایی
thalassic U دریایی
seas U دریایی
sharks U سگ دریایی
benthic U ته دریایی
salty U دریایی
thalaesic U دریایی
saltiest U دریایی
saltier U دریایی
dogfish U سگ دریایی
pelagian U دریایی
nautical U دریایی
marines U دریایی
pelagic U دریایی دریانشین
naval stores U کالای دریایی
navy U نیروی دریایی
pigboat U زیر دریایی
pharos U فانوس دریایی
notice to mariner U اگهی دریایی
light house U چراغ دریایی
marine railway U ریل دریایی
navy U ناوگان دریایی
light house U فار دریایی
admiralty law U قوانین دریایی
sill U برامدگی دریایی
osprey U عقاب دریایی
marine insurance U بیمه دریایی
marines U تفنگدار دریایی
ossifrage U عقاب دریایی
marine forces U تفنگداران دریایی
marine climate U اب و هوای دریایی
paravane U اژدرمخرب دریایی
pelagian U جانور دریایی
sills U برامدگی دریایی
on shore winds U باد دریایی
oceanophyte U گیاه دریایی
ocean current U جریان دریایی
jellyfish عروس دریایی
marine U تفنگدار دریایی
ocean manifest U بارنامه دریایی
actinia U کیسه تن دریایی
marines U تکاور دریایی
marine U تکاور دریایی
oceanid U حوری دریایی
acaleph U گزنه دریایی
kelp U اشنه دریایی
commercial marine U ناوگان دریایی
naval base U پایگاه دریایی
creeping attack U تک غافلگیرانه دریایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com