English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
software development U توسعه نرم افزاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
interactive U ابزار توسعه یافته نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد برنامه را تحت کنترل اجرا کند
Borland U شرکت نرم افزاری که زبانهای برنامه نویسی زیادی را توسعه داده است و نیز سیتمهای پایگاه داده ها و برنامههای صفحه گسترده
enhancements U توسعه سخت افزاری و نرم افزاری تکمیل کردن یا به روز در اوردن یک کامپیوتر یاسیستم نرم افزاری
toolkit software U بسته نرم افزاری که به شخص امکان توسعه کاربردهای خاص خود رابسیار ساده تر از حالتی که شخصا" تمام یک برنامه رامی نویسد فراهم می اورد
Other Matches
enhancing U در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhances U در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
developments U رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
development U رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
enhanced U در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhance U در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
characteristics of underdeveloping U مشخصات کشورهای در حال توسعه ویژگیهای توسعه نیافتگی
crashingly U توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashing U توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashes U توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashed U توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crash U توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
generic U که با کل وسایل سخت افزاری و نرم افزاری یک تولید کننده سازگار باشد
diagnostic U وسیله سخت افزاری یانرم افزاری که کمک به یافتن خطاها میکند
troubleshooters U شخصی که مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری را رفع میکند
troubleshooter U شخصی که مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری را رفع میکند
diagnostic U محل و دلایل خطا نرم افزاری یا مشکل سخت افزاری
assembled U قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assembles U قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
unrecoverable error U خطای سخت افزاری یا نرم افزاری کامپیوتر که باعث آسیب برنامه میشود
assemble U قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
diagnostics U تعوابع یا آزمایشاتی که به کاربر کمک میکند خطاهای سخت افزاری یا نرم افزاری را پیداکند
tunes U تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
processor U وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که قادر به تغییر داده طبق دستورات است
tune U تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
vendors U مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
vendor U مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
generals U کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
floppy disk U ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppies U ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
general U کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
floppy discs U ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
safety net U وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
floppy disks U ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
safety nets U وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
floppy U ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
OS U نرم افزاری که عملیات سخت افزاری ابتدایی و سطح پایین را انجام میدهد و مدیریت فایل بدون نیاز به کاربر
equipment U خطای سخت افزاری و نه نرم افزاری
kluge U 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
kludge U 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
international development association U مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
diagnoses U یافتن خطا یا کشف علامت خطا. نتایج تشخیص خطای سخت افزاری یا نرم افزاری
diagnosis U یافتن خطا یا کشف علامت خطا. نتایج تشخیص خطای سخت افزاری یا نرم افزاری
language U ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
languages U ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
plug compatible manufacurer U شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
Intel U فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
outreach U توسعه یافتن توسعه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
hard failure U نارسایی سخت افزاری خرابی سخت افزاری
enlarged U توسعه
enlarges U توسعه
enlarging U توسعه
enlarge U توسعه
enlargement U توسعه
increments U توسعه
enlargements U توسعه
increment U توسعه
promotion U توسعه
promotions U توسعه
development U توسعه
developments U توسعه
extension U توسعه
stop go policy U توسعه
extensions U توسعه
expansion U توسعه
amplification U توسعه
outspread U توسعه
spread U توسعه
delelopment U توسعه
spreads U توسعه
upgrowth U توسعه
boom U توسعه یافتن
development plan U برنامه توسعه
boom U توسعه عظیم
regional development U توسعه ناحیهای
regional development U توسعه منطقهای
development bank U بانک توسعه
combat development U توسعه رزمی
developement U توسعه دادن
extensible U توسعه پذیر
extensibility U توسعه پذیری
cultural development U توسعه فرهنگی
underdevelopment U توسعه نیافتگی
progation U توسعه تکثیر
development time U زمان توسعه
self development U توسعه نفس
exepandable U قابل توسعه
expandability U قابلیت توسعه
social development U توسعه اجتماعی
expanded , capacity U توسعه فرفیت
expandsionism U توسعه طلبی
rural development U توسعه روستائی
research and development U تحقیق و توسعه
develop U توسعه دادن
development tools U ابزار توسعه
expanses U بسط و توسعه
economic development U توسعه اقتصادی
under development U دردست توسعه
export promotion U توسعه صادرات
expanse U بسط و توسعه
develops U توسعه دادن
development policy U سیاست توسعه
boomed U توسعه عظیم
historical development U توسعه تاریخی
expansionist U توسعه طلبی
path of expansion U مسیر توسعه
uneven development U توسعه نامتوازن
pattern of development U الگوی توسعه
expansionism U توسعه طلبی
underdeveloped U توسعه نیافته
phasess of development U مراحل توسعه
open out U توسعه دادن
technical development U توسعه فنی
increased U توسعه دادن
increase U توسعه دادن
anti development policy U سیاست ضد توسعه
urban renewal U توسعه شهری
to open out U توسعه دادن
internal development U توسعه داخلی
increscent U زیادی توسعه
monetary expansion U توسعه پولی
expansive U متمایل به توسعه
promoting U توسعه دادن
extendable U توسعه پذیر
pole of development U قطب توسعه
booms U توسعه یافتن
booms U توسعه عظیم
booming U توسعه یافتن
booming U توسعه عظیم
boomed U توسعه یافتن
enlarge U توسعه دادن
enlarged U توسعه دادن
promotes U توسعه دادن
promoted U توسعه دادن
promote U توسعه دادن
enriching U توسعه دادن
enriches U توسعه دادن
enrich U توسعه دادن
enlarging U توسعه دادن
enlarges U توسعه دادن
increases U توسعه دادن
spreads U توسعه دادن
expansion U گسترش توسعه
extend U توسعه دادن
amplification U توسعه تقویت
extends U توسعه دادن
spread U توسعه دادن
extending U توسعه دادن
to unfold U توسعه دادن
implemental U افزاری
research and development U تحقیق و توسعه یا بهبودوسایل
inextension U عدم امتداد یا توسعه
development system U سیستم توسعه یافته
development planning U برنامه ریزی توسعه
extended precision U دقت توسعه یافته
developed contries U ممالک توسعه یافته
underdeveloped nations U ملل توسعه نیافته
desired rate of development U نرخ مطلوب توسعه
microcomputer development system U سیستم توسعه ریزکامپیوتر
development countries U کشورهای قابل توسعه
extended memory U حافظه توسعه یافته
extendible U قابل توسعه کش دار
development cost U هزینه توسعه در تولیدمحصول
outstretch U توسعه دادن بسط
regression U بازگشت [به حالت کم توسعه]
developing countries U کشورهای در حال توسعه
increments U افزایش در حقوق توسعه
increment U افزایش در حقوق توسعه
regress U برگشت [به حالت کم توسعه]
extensible language U زبان توسعه پذیر
underdeveloped countries U کشورهای توسعه نیافته
step backwards U بازگشت [به حالت کم توسعه]
regress U بازگشت [به حالت کم توسعه]
top down development U توسعه از بالا به پایین
pullulate U اغاز توسعه نهادن
to grow [into] U توسعه دادن وضعیت [به]
program development tools U ابزار توسعه برنامه
to spread [across] [over] U توسعه یافتن [سرتاسر]
class improvement plan U طرح توسعه ناو
to develop [into] U توسعه دادن وضعیت [به]
develop U توسعه دادن اشکارکردن
characteristics of underdevelopment U ویژگیهای توسعه نیافتگی
step backwards U برگشت [به حالت کم توسعه]
underdeveloped area U منطقه توسعه نیافته
well development U توسعه و شستشوی چاه
corrosive attack U اغاز و توسعه خورندگی
develops U توسعه دادن اشکارکردن
regression U برگشت [به حالت کم توسعه]
hardwired U سخت افزاری
enlarged U توسعه دادن وسیع کردن
expeditionary forces U نیروی توسعه طلب و سرکوبگر
developments U توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
enlarge U توسعه دادن وسیع کردن
enlarging U توسعه دادن وسیع کردن
enlarges U توسعه دادن وسیع کردن
extended character set U مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته
expeditionary force U نیروی توسعه طلب و سرکوبگر
expands U منبسط کردن توسعه دادن
expand U منبسط کردن توسعه دادن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com