English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dispatcher U توزیع کننده امکانات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dispatching U توزیع امکانات
dispatch U توزیع امکانات
despatched U توزیع امکانات
dispatches U توزیع امکانات
despatches U توزیع امکانات
despatching U توزیع امکانات
dispatched U توزیع امکانات
dispatcher U اعزام کننده امکانات
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dispensator U توزیع کننده
distributor U توزیع کننده
distributors U توزیع کننده
reseller U توزیع کننده
mark-ups U سود توزیع کننده
mark-up U سود توزیع کننده
distributing tee U سه راهی توزیع کننده
distributor duct U کانال توزیع کننده
distributors U تقسیم برق توزیع کننده
distributor U تقسیم برق توزیع کننده
mark up U سود توزیع کننده کالا
radio sheck U یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
functional distribution U توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
poisson distribution U این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
functional distribution of income U توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
possibilities line U خط امکانات
facilities U امکانات
capabilities U امکانات
employment opportunities U امکانات اشتغال
upgrade U بهبود امکانات
upgrades U بهبود امکانات
actions U لیست امکانات
upgrading U بهبود امکانات
action U لیست امکانات
consumption possibility line U خط امکانات مصرف
facilities management U مدیریت امکانات
upgraded U بهبود امکانات
production possibility bondary U مرز امکانات تولید
production possibility curve U منحنی امکانات تولید
utility possibility frontier U مرز امکانات مطلوبیت
investment opportunities U امکانات سرمایه گذاری
utility possibility curve U منحنی امکانات مطلوبیت
production possibility frontier U مرز امکانات تولید
diagnostics U امکانات عیب شناسی
out of <prep.> U بیرون از [فضایی یا فاصله ای] [امکانات]
system diagnostics U امکانات عیب شناسی سیستم
threat study U بررسی امکانات رزمی دشمن
ate U امکانات بررسی کنترل کامپیوتر
inverter U دروازه منط قی برای امکانات بر عکس کردن
saunters U در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
saunter U در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
sauntering U در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
interface human machine interface U امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
sauntered U در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
human computer U امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
texts U نرم افزاری که برای کاربر امکانات ویرایش متن را فراهم میکند
newsgroup U خصوصیتی در اینترنت که امکانات ای که برای همه مسیر است را فراهم میکند
text U نرم افزاری که برای کاربر امکانات ویرایش متن را فراهم میکند
topology U که کابل بندی و واسط های لازم و امکانات موجود درشبکه را مشخص میکند
Windows . U اولین نسل جدید ویندوز که حاوی امکانات OLE و کشیدن و قراردادن بود
unix U امکانات نرم افزاری که کپی کردن داده را برای کاربر از یک کامپیوتر ساده تر میکند.
foreground processing U اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند
centralized U امکانات پردازش داده که در یک محل متمرکز و قابل دستیابی توسط سایر کاربران انجام می شوند
input/output U پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
common carrier U شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
distributions U پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
distribution U پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
interrupt U اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupting U اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupts U اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
system diagnostics U امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
automatics U کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatic U کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
background program U برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
Video for Windows U مجموعه درایورهای نرم افزاری و امکانات ویندوز ماکروسافت . سافت ماکروسافت که به فایلهای با فرمت AVI امکان نمایش روی یک پنجره می دهند
dispensation U توزیع
dispensations U توزیع
allotments U توزیع
allotment U توزیع
issues U توزیع
repartition U توزیع
distributions U توزیع
distribution U توزیع
marketing U توزیع
issued U توزیع
t distribution U توزیع تی
issue U توزیع
dissemination U توزیع
development support library U امکانات خودکار که با ان یک منشی برنامه نویسی فایلهای توسعه برنامه را که شامل نسخههای اصلی مجموعههای تست داده واسناد گزارش میباشدنگهداری میکند
distribution factor U ضریب توزیع
distribution curve U منحنی توزیع
probability distribution U توزیع احتمال
load distribution U توزیع بار
dealt U توزیع کردن
continuous distributions U توزیع پیوسته
gaussian distribution U توزیع نرمال
demotic distribution U توزیع جمعیت
dispenses U توزیع کردن
distribution ratio U نسبت توزیع
distributivity U توزیع پذیری
dispensing U توزیع کردن
distributively U بشکل توزیع
distribution time U زمان توزیع
distribution system U سیستم توزیع
frequency distribution U توزیع فراوانی
frequency distribution U توزیع بسامد
distribution panel U تابلوی توزیع
wealth distribution U توزیع ثروت
dispensed U توزیع کردن
distribution factors U ضرایب توزیع
unissued <adj.> U توزیع نشده
distribution free U نابسته به توزیع
distribution function U تابع توزیع
marketing U بازاریابی و توزیع
distribution law U قانون توزیع
distribution of income U توزیع درامد
distribution of wealth U توزیع ثروت
dispense U توزیع کردن
fixed system U توزیع ثابت اب
issues U توزیع کردن
poissan distribution U توزیع پواسن
poisson distribution U توزیع پواسون
cost of distribution U هزینه توزیع
redistribution U توزیع مجدد
marketing channel U مجرای توزیع
distribution system U شبکه توزیع
market channels U مجاری توزیع
planck distribution U توزیع پلانک
cumulative distribution U توزیع تجمعی
pareto distribution U توزیع پاراتو
issue U توزیع کردن
decile U توزیع دهگانه
dealing arrangments U نحوه توزیع
optimal distribution U توزیع ایده ال
optimal distribution U توزیع بهینه
exponential distribution U توزیع نمایی
issued U توزیع کردن
normalized distribution U توزیع بهنجار
equalizing basin U حوضچه توزیع اب
normal plane U توزیع نرمال
energy distribution U توزیع انرژی
distributing point U نقطه توزیع
distributable U قابل توزیع
income distribution U توزیع درامد
normal distribution U توزیع بهنجار
allotment U تخصیص توزیع
normal distribution U توزیع نرمال
deals U توزیع کردن
population distribution U توزیع جمعیت
deal U توزیع کردن
fire distribution U توزیع اتش
distributes U توزیع کردن
chi square distribution U توزیع مربع خی
distributed U توزیع شده
land distribution U توزیع اراضی
sample distribution U توزیع نمونه
canonical distribution U توزیع بندادی
angular distribution U توزیع زاویهای
truncated distribution U توزیع ناقص
rotation system U توزیع تناوبی
unfair distribution U توزیع ناعادلانه
uniform distribution U توزیع یکنواخت
stress distribution U توزیع تنش
stresses distribution U توزیع تنشها
distribute U توزیع کردن
random distribution U توزیع تصادفی
revolving top U استوانه توزیع
rectangular distribution U توزیع مستطیلی
trade channel U مجرای توزیع
administers U توزیع کردن
the two o'clock d. U توزیع ساعت دو
binomial distribution U توزیع دو جملهای
bernoulli distribution U توزیع برنولی
basic of issue U مبنای توزیع
administer U توزیع کردن
administered U توزیع کردن
hypergeometric distribution U توزیع فراهندسی
arrengement of the reonforcement U توزیع اماتور
reinforcement distribution U توزیع ارماتورها
symmetrical distribution U توزیع متقارن
bose distribution U توزیع بوز
table of distribution U جدول توزیع
boltzmann distribution U توزیع بولتزمن
issue commissary U مسئول توزیع
administering U توزیع کردن
distributing U توزیع کردن
random distribution U توزیع بی نظم
generalized function U توزیع [ریاضی]
functional distribution U توزیع اساسی
Distribution U توزیع [ریاضی]
allotments U تخصیص توزیع
unit of issue U واحد توزیع
unit of issue U مبنای توزیع
gauaaian distribution U توزیع گوسی
qualitative distribution U توزیع کیفی
spatial distribution U توزیع فضائی
Excess Distribution U توزیع فراوانی
indistributable U غیرقابل توزیع
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com