Perdic | توزیع دو متغیری نرمال | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	normal bivariate distribution U	توزیع دو متغیری نرمال

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	normal distribution U	توزیع نرمال
	normal plane U	توزیع نرمال
	gaussian distribution U	توزیع نرمال
	normal distribution U	توزیع نرمال [ریاضی]
	normal distribution curve U	منحنی توزیع نرمال
	functional distribution U	توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
	gini coefficient U	شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
	normal U	نرمال
	regular section U	پروفیل نرمال
	angle ti the normal U	زاویه نرمال
	normal curve U	منحنی نرمال
	standard costs U	هزینههای نرمال
	normal hydrocarbon U	هیدروکربن نرمال
	normal stress U	تنش نرمال
	normal state U	حالت نرمال
	normal solution U	محلول نرمال
	orthonormal functions U	توابع نرمال ارتو
	normal opening U	گشایش نرمال یا فرانسوی
	normalization U	فرآیند یا داده نرمال
	normal error curve U	منحنی خطای نرمال
	poisson distribution U	این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
	univariate U	یک متغیری
	bivariate U	دو متغیری
	functional distribution of income U	توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
	multivariable U	چند متغیری
	multivariate U	چند متغیری
	multiple cut off U	برش چند متغیری
	multiple correlation U	همبستگی چند متغیری
	multivariate analysis U	تحلیل چند متغیری
	multivariate statistics U	امار چند متغیری
	multiple determination coefficient U	ضریب تعین چند متغیری
	multivariable multimethod matrix U	ماتریس چند متغیری- چندروشی
	multiple discriminant function U	تابع تشخیص چند متغیری
	multiple differential prediction U	پیش بینی افتراقی چند متغیری
	emptier U	هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
	empties U	هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
	emptiest U	هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
	empty U	هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
	emptied U	هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
	multiple absolute prediction U	پیش بینی چند متغیری مطلق
	normalizes U	عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
	normalises U	عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
	normalising U	عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
	normalised U	عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
	normalize U	عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
	arguments U	متغیری که یک عملگر یا تابع روی آن اعمال میشود
	types U	متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
	typed U	متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
	argument U	متغیری که یک عملگر یا تابع روی آن اعمال میشود
	type U	متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
	yellow arc U	محدودهای از طیف نمایش الات دقیق که به عنوان احتیاط و بالاتراز حد نرمال نصب شود
	typed U	متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
	types U	متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
	type U	متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
	mvt U	چند برنامه نویسی با تعداد متغیری ازکارهاNumber Wariable a ultiprogrammingwith
	static U	زیر تابعی که از هیچ متغیری جدا از آدرس ها عمودند استفاده نمیکند
	subroutine U	زیر تابعی که از هیچ متغیری حدا از آدرس عملوندها استفاده نمیکند
	scalar U	متغیری که حاوی مقدار ثابت ونه نوع داده مختلط میباشد.
	countered U	1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
	countering U	1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
	supernova U	ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
	supernovae U	ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
	supernovas U	ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
	counter U	1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
	non dedicated server U	کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
	local U	متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است
	locals U	متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است
	dummies U	متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
	dummy U	متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
	distributions U	پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
	distribution U	پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
	mode U	عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
	modes U	عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
	charring U	نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
	char U	نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
	chars U	نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
	allotments U	توزیع
	dissemination U	توزیع
	t distribution U	توزیع تی
	dispensation U	توزیع
	dispensations U	توزیع
	repartition U	توزیع
	marketing U	توزیع
	distributions U	توزیع
	distribution U	توزیع
	issue U	توزیع
	allotment U	توزیع
	issues U	توزیع
	issued U	توزیع
	random distribution U	توزیع تصادفی
	load distribution U	توزیع بار
	rectangular distribution U	توزیع مستطیلی
	distribution law U	قانون توزیع
	distribution function U	تابع توزیع
	distribution free U	نابسته به توزیع
	gauaaian distribution U	توزیع گوسی
	distributing point U	نقطه توزیع
	distribution factors U	ضرایب توزیع
	distribution factor U	ضریب توزیع
	qualitative distribution U	توزیع کیفی
	land distribution U	توزیع اراضی
	random distribution U	توزیع بی نظم
	distributable U	قابل توزیع
	dispensator U	توزیع کننده
	marketing channel U	مجرای توزیع
	dealing arrangments U	نحوه توزیع
	normal distribution U	توزیع بهنجار
	decile U	توزیع دهگانه
	cumulative distribution U	توزیع تجمعی
	revolving top U	استوانه توزیع
	demotic distribution U	توزیع جمعیت
	sample distribution U	توزیع نمونه
	reseller U	توزیع کننده
	reinforcement distribution U	توزیع ارماتورها
	income distribution U	توزیع درامد
	market channels U	مجاری توزیع
	cost of distribution U	هزینه توزیع
	continuous distributions U	توزیع پیوسته
	rotation system U	توزیع تناوبی
	distribution of income U	توزیع درامد
	exponential distribution U	توزیع نمایی
	poissan distribution U	توزیع پواسن
	planck distribution U	توزیع پلانک
	Excess Distribution U	توزیع فراوانی
	fire distribution U	توزیع اتش
	pareto distribution U	توزیع پاراتو
	fixed system U	توزیع ثابت اب
	frequency distribution U	توزیع فراوانی
	frequency distribution U	توزیع بسامد
	functional distribution U	توزیع اساسی
	indistributable U	غیرقابل توزیع
	hypergeometric distribution U	توزیع فراهندسی
	normalized distribution U	توزیع بهنجار
	poisson distribution U	توزیع پواسون
	equalizing basin U	حوضچه توزیع اب
	energy distribution U	توزیع انرژی
	distribution of wealth U	توزیع ثروت
	wealth distribution U	توزیع ثروت
	distribution panel U	تابلوی توزیع
	probability distribution U	توزیع احتمال
	distribution ratio U	نسبت توزیع
	distribution system U	شبکه توزیع
	distribution system U	سیستم توزیع
	issue commissary U	مسئول توزیع
	distribution time U	زمان توزیع
	distributively U	بشکل توزیع
	distributivity U	توزیع پذیری
	population distribution U	توزیع جمعیت
	optimal distribution U	توزیع بهینه
	spatial distribution U	توزیع فضائی
	unfair distribution U	توزیع ناعادلانه
	allotments U	تخصیص توزیع
	allotment U	تخصیص توزیع
	unissued <adj.> U	توزیع نشده
	issues U	توزیع کردن
	issue U	توزیع کردن
	deals U	توزیع کردن
	uniform distribution U	توزیع یکنواخت
	unit of issue U	واحد توزیع
	unit of issue U	مبنای توزیع
	dealt U	توزیع کردن
	dispensing U	توزیع کردن
	dispenses U	توزیع کردن
	dispense U	توزیع کردن
	deal U	توزیع کردن
	dispensed U	توزیع کردن
	distributing U	توزیع کردن
	distributes U	توزیع کردن
	distribute U	توزیع کردن
	Distribution U	توزیع [ریاضی]
	dispatching U	توزیع امکانات
	marketing U	بازاریابی و توزیع
	issued U	توزیع کردن
	redistribution U	توزیع مجدد
	dispatches U	توزیع امکانات
	dispatched U	توزیع امکانات
	dispatch U	توزیع امکانات
	despatching U	توزیع امکانات
	despatches U	توزیع امکانات
	despatched U	توزیع امکانات
	generalized function U	توزیع [ریاضی]
	administer U	توزیع کردن
	stress distribution U	توزیع تنش
	table of distribution U	جدول توزیع
	basic of issue U	مبنای توزیع
	the two o'clock d. U	توزیع ساعت دو
	arrengement of the reonforcement U	توزیع اماتور
	stresses distribution U	توزیع تنشها
	angular distribution U	توزیع زاویهای
	trade channel U	مجرای توزیع
	truncated distribution U	توزیع ناقص
	distribution curve U	منحنی توزیع
	bernoulli distribution U	توزیع برنولی
	chi square distribution U	توزیع مربع خی
	canonical distribution U	توزیع بندادی
	symmetrical distribution U	توزیع متقارن
	bose distribution U	توزیع بوز
	boltzmann distribution U	توزیع بولتزمن
	binomial distribution U	توزیع دو جملهای
	administering U	توزیع کردن