Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 185 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
persistent inflation
U
تورم مداوم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sustained rate
U
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
stagflation
U
تورم + رکود تورم همراه با رکود
continuous
U
مداوم
sequential
U
مداوم
constants
U
مداوم
constant
U
مداوم
unremitting
U
مداوم
continuing
U
مداوم
running
U
مداوم
ongoing
U
مداوم
cyclic
U
مداوم
running fire
U
اتش مداوم
durably
U
بطور مداوم
endurance time
U
سرعت مداوم
continuous illumination
U
روشنایی مداوم
sustaining growth
U
رشد مداوم
continuous fire
U
اتش مداوم
sustained rate
U
نواخت مداوم
sustained illumination
U
روشنایی مداوم
sustained fire
U
تیر مداوم
fluctuate
U
تغییر مداوم
fluctuated
U
تغییر مداوم
discontinuous
U
غیر مداوم
steady state growth
U
رشد مداوم
life long education
U
اموزش مداوم
sustained fire
U
اتش مداوم
halting
U
غیر مداوم
drum rolls
U
ضربات مداوم
persistent
U
پایا مداوم
steadied
U
پی درپی مداوم
stand
U
دفاع مداوم
steadying
U
پی درپی مداوم
steady
U
پی درپی مداوم
drum roll
U
ضربات مداوم
steadiest
U
پی درپی مداوم
fluctuates
U
تغییر مداوم
steadies
U
پی درپی مداوم
steady state
U
وضعیت بارشد مداوم
straight pool billiard
U
بازی مداوم 1/41 بیلیاردکیسهای
stable
U
مداوم محک کردن
stables
U
مداوم محک کردن
assiduity
U
توجه و دقت مداوم
endurance time
U
سرعت حداکثر مداوم
continuous duty
U
کار مداوم یکنواخت
continuously pointed fire
U
اتش روانه شده مداوم
ribbon switch
U
مبدل فشار مداوم به الکتریسیته
yak
U
: بطور مداوم حرف زدن
Constant dripping wear away the stone .
<proverb>
U
قطرات مداوم آب سنگ را مى ساید.
yaks
U
: بطور مداوم حرف زدن
one-night stand
U
رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
uninterrupted duty
U
کار مداوم غیر یکنواخت
continuation
U
حرکت مداوم بسوی سبد
one-night stands
U
رابطهی جنسی یک شبه نه مداوم
memory sniffing
U
ازمایش مداوم حافظه به هنگام پردازش
continuous strip camera
U
دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
lindy
U
رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم
tumidness
U
تورم
tumescence
U
تورم
turgescence
U
تورم
goutiness
U
تورم
unemployment inflation dilemma
U
تورم
protuberancy
U
تورم
cumulative inflation
U
تورم
bulge
U
تورم
inflation
U
تورم
bulges
U
تورم
antinode
U
تورم
inflationary
U
تورم
bulging
U
تورم
bulged
U
تورم
deflation
U
ضد تورم
protuberance
U
تورم
swellings
U
تورم
protuberances
U
تورم
swelling
U
تورم
continuous strip photography
U
عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
turgidity
U
بادکردگی تورم
tumidity
U
تورم
[آماس]
inflation
U
تورم پول
struma
U
گواتر تورم
gas inflation
U
تورم گاز
undersirable inflation
U
تورم نامطلوب
turgor
U
برامدگی
[تورم]
reflation
U
بازآوری تورم
reflation
U
تورم عمدی
hepatitis
U
تورم کبد
tumescence
U
بادکردگی
[تورم]
tumidity
U
بادکردگی
[تورم]
turgor
U
بادکردگی
[تورم]
bulge
U
برامدگی
[تورم]
lump
U
برامدگی
[تورم]
protuberance
U
برامدگی
[تورم]
swelling
U
برامدگی
[تورم]
tumescence
U
برامدگی
[تورم]
swelling
U
بادکردگی
[تورم]
protuberance
U
بادکردگی
[تورم]
lump
U
بادکردگی
[تورم]
bulge
U
تورم
[آماس]
lump
U
تورم
[آماس]
protuberance
U
تورم
[آماس]
swelling
U
تورم
[آماس]
tumescence
U
تورم
[آماس]
turgor
U
تورم
[آماس]
bulge
U
بادکردگی
[تورم]
tumidity
U
برامدگی
[تورم]
stagflation
U
تورم رکود
secular inflation
U
تورم قرنی
hidden inflation
U
تورم خزنده
secular inflation
U
تورم مزمن
galloping inflation
U
تورم چهارنعل
galloping inflation
U
تورم افسارگسیخته
galloping inflation
U
تورم تازنده
inflationism
U
تورم گرایی
hyperinflation
U
تورم شدید
hidden inflation
U
تورم پنهان
persistent inflation
U
تورم دائمی
creeping inflation
U
تورم خزنده
hyperinflation
U
تورم حاد
galloping inflation
U
تورم شدید
imported inflation
U
تورم وارداتی
creeping inflation
U
تورم ارام
structural inflation
U
تورم ساختاری
disinflation
U
کاهش تورم
disinflationary
U
کاهنده تورم
rate of inflation
U
نرخ تورم
chronic inflation
U
تورم مزمن
inflation rate
U
نرخ تورم
monetary inflation
U
تورم پولی
anti drumming sheet
U
ورق ضد تورم
runaway inflation
U
تورم افسار گسیخته
reflated
U
تورم ایجاد کردن
reflate
U
تورم ایجاد کردن
enlarged tonsils
U
تورم لوزه ها
[پزشکی]
reflates
U
تورم ایجاد کردن
reflating
U
تورم ایجاد کردن
tumescence
U
ورم حالت تورم
swelling resistant
U
مقاوم در برابر تورم
tumefaction
U
ورم حالت تورم
strumose
U
دارای تورم بالشی
anticipated inflation
U
تورم مورد انتظار
unexpected inflation
U
تورم غیر منتظره
strumous
U
دارای تورم بالشی
cost push inflation
U
تورم ناشی از فشار هزینه
excess demand inflation
U
تورم ناشی از مازاد تقاضا
expectational inflation
U
تورم قابل پیش بینی
expectational inflation
U
تورم پیش بینی شده
frost heave
U
تورم خاک در اثر یخبندان
goiterogenic
U
ایادکننده تورم غده تیروئید
inflationism
U
پیروی از روش تورم اقتصادی
swell
U
باد غرور داشتن تورم
anticipated inflation
U
تورم پیش بینی شده
unexpected inflation
U
تورم پیش بینی نشده
swelled
U
باد غرور داشتن تورم
wage push inflation
U
تورم ناشی از فشار مزد
swells
U
باد غرور داشتن تورم
supply push inflation
U
تورم ناشی از فشار عرضه
demand pull inflation
U
تورم ناشی از فشار تقاضا
ingotism
U
تورم و رشد بیش از حدبلورها
inflatable
U
قابل تورم یا باد کردن
goitrogenic
U
ایجاد کننده تورم غده تیروئید
trade off between inflation and
U
رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری
to be exposed to a constant stream of something
U
در معرض چیزی به طور مداوم بودن
[بدون اینکه مستقیمآ به آن چیز توجه شود]
automatic terminal information service
U
ارسال مداوم اطلاعات غیرکنترلی ثبت شده در مناطق ترمینالهای دذارای ترافیک سنگین
mark up price inflation
U
تورم ناشی از افزایش قیمت نسبت به هزینه
creeps
U
تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
seen fire
U
اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
creep
U
تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
natural rate hypothesis
U
هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
continuous strip imagery
U
عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
phillips curve
U
شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
hot money
U
منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
deflating
U
خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflates
U
خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflated
U
خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflate
U
خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
scans
U
دیدبانی کردن دیدبانی مداوم
scanned
U
دیدبانی کردن دیدبانی مداوم
scan
U
دیدبانی کردن دیدبانی مداوم
inflationary recession
U
رکود همراه باتورم تورم رکود
continuous processor
U
دستگاه چاپ متوالی عکس چاپ کننده مداوم عکس
phillips curve
U
منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
natural rate hypothesis
U
فرضیهای که بر اساس ان یک حداقل نرخ بیکاری وجود دارد که چنانچه میزان بیکاری از این حد کمتر شود در این صورت تورم با شتاب بیشتری افزایش می یابد . در این نرخ طبیعی بیکاری
accelerationists
U
شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com