English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
look after U توجه داشتن به
pay respect to U توجه داشتن به
see after U توجه داشتن به
to drive at U توجه داشتن به
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
screamer U اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
draw attention U توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
favorites U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
questionof interest U پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
favourite U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourites U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
money to burn <idiom> U بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
long U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longed U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long- U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longest U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
to keep down U زیرفرمان خودنگاه داشتن دراطاعت خود داشتن
to keep up U از افسرده شدن نگاه داشتن باذنگاه داشتن
differ U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
proffers U تقدیم داشتن عرضه داشتن
abhorring U بیم داشتن از ترس داشتن از
abhors U بیم داشتن از ترس داشتن از
proffered U تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffer U تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffering U تقدیم داشتن عرضه داشتن
to have by heart U ازحفظ داشتن درسینه داشتن
cost U قیمت داشتن ارزش داشتن
mean U مقصود داشتن هدف داشتن
differs U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
reside U اقامت داشتن مسکن داشتن
meaner U مقصود داشتن هدف داشتن
hoping U انتظار داشتن ارزو داشتن
hoped U انتظار داشتن ارزو داشتن
differed U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differing U اختلاف داشتن تفاوت داشتن
hopes U انتظار داشتن ارزو داشتن
hope U انتظار داشتن ارزو داشتن
abhorred U بیم داشتن از ترس داشتن از
resided U اقامت داشتن مسکن داشتن
resides U اقامت داشتن مسکن داشتن
meanest U مقصود داشتن هدف داشتن
upkeep U بهنگام نگه داشتن . نگه داشتن وسایل در حالت فعال
regards U توجه
regarded U توجه
care U توجه
regard U توجه
listlessly U بی توجه
listless U بی توجه
oblivious U بی توجه
inattentive U بی توجه
NB U توجه!
advertency U توجه
advertence U توجه
adverence U توجه
keeps U توجه
keep U توجه
attention to orders U توجه
attentiveness U توجه
attention U توجه
attendances U توجه
attendance U توجه
unresponsive U بی توجه
unconsidered U بی توجه
attentions U توجه
assiduity U توجه
re U با توجه به
mindfulness U توجه
noting U توجه
mindfully U با توجه
heedfulness U توجه
remark U توجه
remarked U توجه
turn to U توجه
notes U توجه
tendance U توجه
re- U با توجه به
heeds U توجه
heeding U توجه
heeded U توجه
heed U توجه
note U توجه
heedfully U با توجه
cares U توجه
remarks U توجه
cared U توجه
remarking U توجه
attention getting U توجه طلب
attention span U فراخنای توجه
span of attention U فراخنای توجه
regarded U رعایت توجه
to be d. to U توجه نکردن به
perpend U توجه کردن
oyez U توجه کنید
considerable U قابل توجه
attention seeking U توجه طلب
tentless U بی توجه بی دقت
at nurse U در توجه دایه
attention deficit U کاستی توجه
regards U رعایت توجه
mark U توجه کردن
safe keeping U حفافت توجه
substantial U قابل توجه
marks U توجه کردن
observingly U از روی توجه
auspices U حسن توجه
to take keep U توجه کردن
self care U توجه از خود
intentness U سرگرمی توجه
hypoprosexia U فقدان توجه
hypoprosessis U فقدان توجه
remarkable U جالب توجه
eye catcher U چیزجالب توجه
remarkable U قابل توجه
favor U توجه مرحمت
field of attention U میدان توجه
figure on U توجه کردن
attention to orders U توجه کنید
regard U رعایت توجه
auspice U حسن توجه
interests U توجه نظر
interest U توجه نظر
detraction U کاهش توجه
devil may care U بی توجه به مقام
nota bene U توجه شود
nota bene U قابل توجه
to llok U توجه کردن
striking U قابل توجه
cautioned U توجه کنید
caution U اخطار توجه
caution U توجه کنید
get with it <idiom> U توجه کردن
tendency U توجه استعداد
interesting U جالب توجه
engaging U جالب توجه
notables U جالب توجه
inattention U عدم توجه
cautioned U اخطار توجه
cautioning U توجه کنید
unwitting U بی توجه بی هوش
strikingly U قابل توجه
notwithstanding U بدون توجه
wistfully U با دقت و توجه
favors U توجه مرحمت
cautions U اخطار توجه
cautions U توجه کنید
cautioning U اخطار توجه
notable U جالب توجه
tendencies U توجه استعداد
focal point U کانون توجه
as to that <adv.> U با توجه به این
concerning this <adv.> U با توجه به این
for this purpose <adv.> U با توجه به این
hereto <adv.> U با توجه به این
hereunto <adv.> U با توجه به این
on this <adv.> U با توجه به این
favored U توجه مرحمت
favoring U توجه مرحمت
favour U توجه مرحمت
noticeable U قابل توجه
unscrupulous U بی توجه به نیک و بد
pay attention <idiom> U توجه کردن
riding high <idiom> U جالب توجه
noteworthy U قابل توجه
favoured U طرف توجه
favours U توجه مرحمت
favouring U توجه مرحمت
take care of U توجه کردن از
polarities U توجه به قطب
noticing U توجه اطلاع
notices U توجه اطلاع
considerations U توجه مراعات
noticed U توجه اطلاع
attends U توجه کردن
notation U ثبت توجه
notations U ثبت توجه
notice U توجه اطلاع
welfare U توجه کردن
attend U توجه کردن
attending U توجه کردن
inattention U فقدان توجه
wistfulness U توجه دقت
Your attention please. U توجه فرمایید !توجه فرمایید !
to watch over U توجه کردن
Take care of the infant. U از نوزاد توجه کن
liberals U جالب توجه
liberal U جالب توجه
yummy U جالب توجه
tent U توجه کردن
tents U توجه کردن
warning U توجه به خط ر ممکن
considerations U توجه تامل
warnings U توجه به خط ر ممکن
consideration U توجه تامل
polarity U توجه به قطب
consideration U توجه مراعات
introversion U توجه بدرون
long for U اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
lead a dog's life <idiom> U زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
to have something in reserve U چیزی بطوراندوخته داشتن چیزی درپس داشتن
without respect to the result U بدون توجه به نتیجه
under his majesty's patronage U با سرپرستی و توجه اعلیحضرت
to lose interest U جلب توجه نکردن
significant U قابل توجه حاکی از
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com