Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Germanic
U
توتونیک وابسته به المان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
locarno treaty
U
بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
cells
U
المان
elements
U
المان
cell
U
المان
element
U
المان
Germany
U
المان
germanism
U
المان گرایی
germanism
U
طرفداری از المان
germanophil
U
المان دوست
locarno treaty
U
پیمان منعقدبین المان
teutonize
U
ساکن المان کردن
heating element
U
المان یا عنصر حرارتی
finite element method
U
روش المان محدود
reich
U
کشور و امپراطوری المان
siegfried
U
پهلوان افسانهای المان
germanomania
U
جنون المان مابی
reichstay
U
نام مجلس قانونی المان
storm trooper
U
گارد حمله المان نازی
jute
U
طایفهای از مردم سفلای المان
teutonism
U
عقیده برتری نژادی المان
swastika
U
صلیب شکسته المان نازی
low dutch
U
زبان شمال المان و هلندی
singspiel
U
نمایش کمدی موزیکال قرن 81 المان
e c s c (european coal & steel commissio
U
فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
qualities
U
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
nazi
U
عضو حزب نازی المان هیتلری
quality
U
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
sturm und drang
U
نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
herr
U
اقا) لقبی که پیش ازنام مردان المان ی بکارمیرودوبرابربااست
rontgen
U
نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
landwehr
U
بخشی از ارتش المان وکشورهای دیگر که خدمت زیرپرچم را انجام دادند
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
western european union
U
ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
Common Market
U
بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
rapallo treaty
U
قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
potsdom agreement
U
موافقتنامه پوتسدام موافقتنامه منعقده بین امریکاو شوروی و انگلیس پس ازپایان جنگ جهانی دوم به سال 5491 که در ان سه دولت خط مشی خود را نبست به المان اشغال شده
european atomic energy community
U
جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
tour de france
U
مسابقه تور دو فرانس بمسافت 0004 کیلومتر در12 روز که دوچرخه سواران از کشورهای فرانسه بلژیک اسپانیا ایتالیا المان و سویس می گذرند و از سال 3091پایه گذاری شده و اغلب مسیرکوهستانی است
dunkrik treaty
U
معاهده منعقده بین انگلستان وفرانسه به سال 7491 که هدف ان تشریک مساعی دودولت در صورت تجاوز یاتهدید به تجاوز از طرف المان و نیز برقراری تماس اقتصادی دایم بود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
ems dispatch
U
تلگراف امس عنوان واقعه مشهور ملاقات سفیر فرانسه با ویلهم اول در سال 0781 در امس که بیسمارک صدراعظم وقت المان با تحریف مفاد تلگرافی که از موضوع این ملاقات حکایت می کرد باعث بروزجنگ فرانسه و پروس شد
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
subordinating
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
riverrine
U
وابسته به
pyretic
U
وابسته به تب
pyrexial
U
وابسته به تب
commissarial
U
وابسته به
comprador
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
attendant
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
cantabrigian
U
وابسته به
pertaining
U
وابسته
pyrexic
U
وابسته به تب
hanger on
U
وابسته
federated
U
وابسته
levitical
U
وابسته به
israelitish
U
وابسته به
cephalic
U
وابسته به سر
syncop
U
وابسته به غش
congenerous
U
وابسته
carpal
U
وابسته به مچ
aquatic
U
وابسته به اب
akin
U
وابسته
attendants
U
وابسته
dependants
U
وابسته
belonging
U
وابسته ها
related
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
affiliate
U
وابسته
federates
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
relative
U
وابسته
federating
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
federate
U
وابسته
diphtheric
U
وابسته به
febile
U
وابسته به تب
of kin
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
plantar
U
وابسته به کف پا
dependent
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
dependant
U
وابسته
germane
U
وابسته
relevant
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
thereof
U
وابسته به ان
contingent
U
وابسته
contingents
U
وابسته
attached
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
attache
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
adjective
U
وابسته
wedded
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
correspondent
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
elysian
U
وابسته به
adjectives
U
وابسته
subordinate class
U
طبقه وابسته
soudanese
U
وابسته به soudan
darky
U
وابسته به نژادسیاه
subunits
U
یکانهای وابسته
sudanese
U
وابسته به سودان
congestive
U
وابسته به تراکم
eleemosinary
U
وابسته به صدقه
sorcerous
U
وابسته به جادوگری
cycloidal
U
وابسته به دایره
eleemosynary
U
وابسته به صدقه
compunctious
U
وابسته به پشیمانی
dramaturgic
U
وابسته به فن نمایش
specie
U
وابسته بسکه
diaconal
U
وابسته بشماس
device dependent
U
وابسته به دستگاه
stomatal
U
وابسته به دهان
dermatic
U
وابسته به زیرپوست
stimulus bound
U
محرک- وابسته
deathy
U
وابسته بمردن
dependent variable
U
متغیر وابسته
dependant variable
U
متغیر وابسته
cuttural attache
U
وابسته فرهنگی
diametral
U
وابسته بقطر
dominical
U
وابسته بخداوند
corneal
U
وابسته به قرنیه
dipteran
U
وابسته به دوبالان
stomatic
U
وابسته بدهان
diphtheritic
U
وابسته به خناق
hypochondriacal
U
وابسته به تهیگاه
dioecious
U
وابسته به مگ س گیران
cufic
U
وابسته به کوفه
cuticular
U
وابسته به پوست
deltaic
U
وابسته به دلتا
anginal
U
وابسته به گلودرد
pancreatic
U
وابسته به لوزالمعده
emotive
U
وابسته به احساسات
totemistic
U
وابسته به توتم
landed
U
وابسته بزمین
generic
U
وابسته به تیره
trachean
U
وابسته به نای
paralytics
U
وابسته به فلج
paralytic
U
وابسته به فلج
materialistic
U
وابسته به مادیات
connubial
U
وابسته به زناشویی
degenerative
U
وابسته به انحطاط
totemic
U
وابسته به توتم
toplogic
U
وابسته به مکانشناسی
analphabetic
U
وابسته به بیسوادی
altitudinal
U
وابسته به اوج
air attache
U
وابسته هوایی
affiliated company
U
شرکت وابسته
tutelary
U
وابسته بقیمومت
aesculapian
U
وابسته به دارگونه طب
aerological
U
وابسته بهواشناسی
adipic
U
وابسته به چربی
acoustical
U
وابسته به شنوایی
marines
U
وابسته به دریانوردی
marine
U
وابسته به دریانوردی
maritime
U
وابسته بدریانوردی
planetary
U
وابسته به سیاره
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com