Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
octal notation
U
توان هشت مربوط به محل هر رقم در عدد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
power meter
U
دستگاه اندازه گیری توان توان سنج وات متر
eight bit system
U
کم توان که CPU آن می توان کلمات هشت بیتی را پردازش کند
ratings
U
توان نامی توان قدرت
rating
U
توان نامی توان قدرت
lsb
U
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
A jars mouth may be stopped ,a mans cannot.
<proverb>
U
در کوزه را مى توان بست اما دهان آدمى را نمى توان بست.
volt ampere meter
U
دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
mini
U
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
vigor
U
توان
power
U
توان
powering
U
توان
high-powered
U
پر توان
vim
U
توان
ambidextral
U
دو سو توان
equipotent
U
هم توان
powered
U
توان
potential
U
توان
throughput
U
توان
low power
U
توان کم
powers
U
توان
exponent
U
توان
capacitance
U
توان
exponents
U
توان
p
U
توان
potency
U
توان
vigour
U
توان
ambidextrous
U
دو سو توان
isoelectric
U
هم توان
oligotrophic
U
کم توان
electric power
U
توان برقی
aerobic power
U
توان هوازی
idle current wattmeter
U
توان کورسنج
out put
U
توان دستگاهها
engine performance
U
توان موتور
active power
U
توان موثر
idle power
U
توان کور
horsepower
U
توان اسب
thermal power
U
توان حرارتی
wattles power
U
توان کور
valence
U
توان ارزش
increase of output
U
افزایش توان
albedo
U
توان بازتاب
purchasing power
U
توان خرید
discriminating power
U
توان افتراق
input power
U
توان ورودی
paces
U
حفظ توان
instantaneous power
U
توان لحظهای
pace
U
حفظ توان
apparent power
U
توان فاهری
wattless power
U
توان هرز
wattmeter
U
توان سنج
dispersive power
U
توان پاشندگی
light output ratio
U
توان نور
indicated horsepower
U
توان فاهری
effective power
U
توان موثر
true power
U
توان حقیقی
true power
U
توان متوسط
true power
U
توان واقعی
useful power
U
توان مفید
vector power
U
توان برداری
maximum available powere
U
توان حداکثر
dynomometer
U
توان سنج
low power
U
توان کوچک
rehabilitation
U
توان بخشی
power factor
U
ضریب توان
power output
U
توان خروجی
recruitment
U
توان گیری
physical medicine
U
طب توان بخشی
puissance
U
توان قدرت
h.p.
U
توان اسب
rated output
U
توان نامی
reactive power
U
توان هرز
reactive power
U
توان واکنشی
heating power
U
توان حرارتی
reactive volt amperes
U
توان هرز
power loss
U
اتلاف توان
power endurance
U
توان استقامت
power function
U
تابع توان
interference power
U
توان پارازیت
simple circuit
U
مدار توان
power level
U
تراز توان
power level indicator
U
توان نما
power circuit
U
مدار توان
ratings
U
سنجش توان
potential energy
U
نهان توان
rating
U
سنجش توان
reactor output
U
توان راکتور
real power
U
توان حقیقی
output power
U
توان خروجی
tensile strength
U
توان کششی
omnipotent
U
همه توان
explosive power
U
توان انفجاری
horse power
U
توان موتور
motor output
U
توان موتور
engine rating
U
توان موتور
inputted
U
توان اولیه
microcomputer
U
کامپیوتر کم توان
i. and evdevolution
U
توان یابی
reactive power
U
توان راکتیو
inputted
U
توان ورودی
real power
U
توان موثر
received power
U
توان دریافتی
resolution power
U
توان تفکیک
potency
U
توان جنسی
fluctuating power
U
توان نوشی
input
U
توان ورودی
flexural strength
U
توان خمشی
input
U
توان اولیه
sounp power
U
توان صوتی
exponentiation
U
به توان رساندن
i^ r loss
U
اتلاف توان
constant power
U
توان ثابت
cube
U
توان سوم
perhaps
U
توان بود
micros
U
کامپیوتر کم توان
micro
U
کامپیوتر کم توان
powers
U
قوه یا توان
capacity range
U
حیطه توان
powers
U
توان برقی
constant power
U
توان دائمی
powered
U
توان نیرو
powers
U
توان نیرو
circuit breaking capacity
U
توان قطع
cubes
U
توان سوم
paced
U
حفظ توان
power
U
قوه یا توان
power
U
توان نیرو
connected load
U
توان اتصال
complex power
U
توان موهومی
powering
U
قوه یا توان
throughput
U
توان عملیاتی
power
U
توان برقی
exponent
U
توان
[ریاضی]
biological potential
U
توان زیستی
powered
U
توان برقی
power
U
توان
[ریاضی]
powering
U
توان نیرو
cosine meter
U
توان سنج
to the power of
[three]
U
به توان
[سه]
[ریاضی]
compression strength
U
توان فشاری
powering
U
توان برقی
complex power
U
توان مختلط
powered
U
قوه یا توان
brake horsepower
U
توان مفید
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
tera
U
پیشوندی برای 01 به توان 21
output per unit of displacement
U
توان در واحد جابجایی
powering
U
حذف توان کامپیوتر
resolving power
U
توان تفکیک تلسکوپ
parameters
U
ولتاژ یا توان یک سیستم
parameter
U
ولتاژ یا توان یک سیستم
powered
U
حذف توان کامپیوتر
powers
U
توان از دست رفته
transmission dynamometer
U
توان سنج انتقالی
octillion
U
توان هشتم میلیون
powered
U
توان از دست رفته
horsepower hour
U
توان اسب در ساعت
squaring
U
مربع توان دوم
powering
U
توان از دست رفته
original
U
که از آن می توان کپی گرفت
hecto
U
پیشوندی معادل 01 به توان 2
power
U
توان از دست رفته
square means second p
U
مجذوریعنی توان دوم
specific rotatory power
U
توان چرخشی ویژه
power
U
حذف توان کامپیوتر
powers
U
حذف توان کامپیوتر
electrode dissipation
U
اتلاف توان الکترد
absorption dynamometer
U
توان سنج جذبی
square
U
مربع توان دوم
grid driving power
U
توان کنترل شبکه
squared
U
مربع توان دوم
originals
U
که از آن می توان کپی گرفت
squares
U
مربع توان دوم
acid base balance
U
توان اسیدی- بازی
maxvo
U
حداکثر توان هوازی
electrodynamometer
U
توان سنج برقی
kickback power supply
U
توان اور بازگشت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com