Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
biparous
U
توام زا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
twin
U
توام کردن
twin
U
توام
twinned
U
توام کردن
twinned
U
توام
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
joint
U
توام
High Mass
U
عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
hypocritical
U
توام با تدلیس و تزویر
mixed
U
توام
gall
U
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
galls
U
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
melodrama
U
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodramas
U
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
accompanied
U
توام کردن
accompanies
U
توام کردن
accompany
U
توام کردن
integrate
U
توام کردن
integrates
U
توام کردن
integrating
U
توام کردن
amalgamate
U
توام کردن
amalgamated
U
توام کردن
amalgamates
U
توام کردن
amalgamating
U
توام کردن
blizzard
U
بادشدید توام بابرف
blizzards
U
بادشدید توام بابرف
object lesson
U
درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
object lessons
U
درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
adnate
U
توام
adnate
U
مربوط باعضاء تناسلی توام
aluminum coating by spraying amalgamate
U
توام کردن
androgyny
U
وجود دو حالت زنانگی ومردانگی توام
armstand dive
U
شیرجه توام با بالانس
auxesis
U
رشد توام باعدم تقسیم یاخته
charge coupled device
U
دستگاه توام با بار
conjugate
U
درهم امیختن توام
duad
U
توام
easeful
U
توام باراحتی
effective faith
U
ایمان توام باعمل
gemel
U
توام
geminate
U
توام
geminate
U
توام کردن
gemini
U
توام
integrated defense
U
پدافند هوایی توام
integrated defense
U
پدافند ازمناطق توام دفاعی
integrated reservoir operation
U
بهره برداری توام از چندمخزن
integrated staff
U
ستاد توام
integrated training
U
اموزش توام
intergrowth
U
رویش توام
kleptolagnia
U
تحریک جنسی توام با دزدی
malicious prosecution
U
پیگرد یا دستگیری توام با سوء نیت
masque
U
نمایش توام با موسیقی ورقص
mixed air
U
توام هوا
mixed graze
U
توام زمین
participant observation
U
مشاهده توام با مشارکت
pleuropneumonia
U
ذات الجنب توام با سینه پهلو
poll degree
U
درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
rainsquall
U
باران توام باتوفان
reatrain
U
عملکرد توام
rule of reason
U
تفسیر قانونی توام با سوء نیت
stealing from a protected palce
U
سرقت توام با هتک حرز دزدی توام با هتک حرز
synergism
U
کار توام ودسته جمعی
synergy
U
کار توام اشتراک مساعی
tinged with cnvy
U
حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
to wed one quality to onether
U
دوصفت راباهم توام کردن
twain
U
توام دوقلو
twin bill
U
دو مسابقه توام در یک برنامه
twin check
U
مقابله توام
twin check
U
بررسی توام
vaude
U
نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
work relief
U
استراحت توام با کار
deprived
U
توام با محرومیت
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com