English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
budget balance U توازن بودجه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
appropriation U بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
parity U توازن
poise U توازن
equilibrium U توازن
harmony U توازن
harmonies U توازن
equipoise U توازن
balance U توازن
balances U توازن
parity checking U توازن سنج
parity checking U مقابله توازن
parity check U مقابله توازن
parity check U بررسی توازن
parity bit U ذره توازن
balance theory U نظریه توازن
odd parity U توازن فرد
no parity U عدم توازن
balance of power U توازن قوا
even parity U توازن زوج
heat balance U توازن گرمایی
parity checking U بررسی توازن
unbalances U عدم توازن
beam scale U توازن تیر
parity bit U بیت توازن
static balance U توازن ایستا
parity U بیت توازن
unbalancing U عدم توازن
unbalance U عدم توازن
even parity check U بررسی توازن زوج
air parity U توازن قوای هوایی
demographic balance U توازن گروههای سنی
passive trade balance U توازن تجارتی منفی
dynamic balance U تعادل و توازن حرکتی
parity U توازن قوای نظامی
imbalance U عدم توازن ناهماهنگی
imbalances U عدم توازن ناهماهنگی
unfavorable balance of trade U توازن نامطلوب تجارتی
parity check U مقابله کردن توازن
odd parity check U بررسی توازن فرد
parity error U اشتباه مقایسه خطای توازن
equilibrium price U قیمت در حالت توازن و تعادل
make ends meet U دخل و خرج را در توازن نگه داشتن
dissymetry U درجه عدم توازن یک مدار سه فاز
degrees of unbalance in a three phase sy U درجه عدم توازن یک مدار سه فاز
asymetry U درجه عدم توازن یک مدار سه فاز
bobble U برای لحظهای توازن رااز دست دادن
bobbles U برای لحظهای توازن رااز دست دادن
budget line U خط بودجه
unfunded U بی بودجه
possibilities line U خط بودجه
budgeted U بودجه
budgets U بودجه
appropriation symbol U کد بودجه
budget U بودجه
government budget U بودجه دولت
state budget U بودجه دولت
annual budget U بودجه سالانه
government dificit surplus U کسر بودجه
household budget U بودجه خانوار
flexible budget U بودجه متغیر
fixed budget U بودجه ثابت
financial budget U بودجه مالی
administrative budget U بودجه اداری
deficits U کسر بودجه
family budget U بودجه خانواده
family budget U بودجه خانوار
military funds U بودجه نظامی
municipal budget U بودجه شهرداری
budgetary U مربوط به بودجه
variable budget U بودجه متغیر
unbalanced budget U بودجه نامتوازن
program budget U بودجه برنامهای
preliminary budget U بودجه مقدماتی
preliminary budget U بودجه ابتدائی
unified budget U بودجه واحد
operating budget U بودجه عملیاتی
margin U بودجه احتیاطی
budgeting U بودجه ریزی
deficit U کسر بودجه
national budget U بودجه ملی
margins U بودجه احتیاطی
development budget U بودجه عمرانی
budgetary control U کنترل بودجه
budget constraint U محدودیت بودجه
budget credit U اعتبار بودجه
budget cycle U گردش بودجه
budgetary appropriations U تخصیص بودجه
budget surplus U اضافه بودجه
appropriation U اختصاص بودجه
budget cycle U مراحل بودجه
budget surplus U مازاد بودجه
budget process U مراحل بودجه
budget process U فرایند بودجه
budget period U زمان بودجه
budget period U دوره بودجه
budget data U اطلاعات بودجه
budget expenditures U مخارج بودجه
budget execution U اجرای بودجه
budget deficit U کسری بودجه
budget comittee U گروه بودجه
budget determinant U تعیین بودجه
balanced budget U بودجه متوازن
cyclical budget U بودجه دورانی
cyclical budget U بودجه ادواری
current budget U بودجه جاری
budget deficit U کسر بودجه
budget balance U تعادل بودجه
cash budget U بودجه نقدی
budget ceiling U سقف بودجه
budget bureau U دفتر بودجه
capital budget U بودجه سرمایهای
capital budget U بودجه تاسیساتی
appropriation limitation U محدودیت بودجه
operating budget U بودجه بهره برداری
The budget deficit of 1980 . U کسر بودجه سا ل1980
balanced budget theorem U قضیه بودجه متوازن
budget classification U طبقه بندی بودجه
command budget estimate U براورد بودجه یکان
budget directive U دستورالعمل تهیه بودجه
budgeteer U تهیه کننده بودجه
apportionment U واگذاری سهمیه بودجه
cyclically balanced budget U بودجه متوازن ادواری
flexible budget U بودجه انعطاف پذیر
capital budgeting U بودجه بندی سرمایه
budgeter U تهیه کننده بودجه
national economic budget U بودجه اقتصادی ملی
naval appropriation bill U بودجه نیروی دریایی
deficit financing U تامین کسر بودجه
provide for in the budget U در بودجه پیش بینی کردن
financing U بودجه چیزی را تهیه کردن
finances U بودجه چیزی را تهیه کردن
financed U بودجه چیزی را تهیه کردن
finance U بودجه چیزی را تهیه کردن
preliminary budget forecast U پیش بینی مقدماتی بودجه
balanced budget multiplier U ضریب بهم فزاینده بودجه متوازن
planning programming budgetting U نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
appropriation language U شرح جزئیات بودجه و منظوراز تخصیص ان
to p for a sum in the budget U مبلغی را بودجه پیش بینی کردن
budgetary control U کنترل اجرای بودجه در واحدهای مملکتی
multiplier effect of a balanced budget U اثر بهم فزاینده بودجه متوازن
deficit financing U تامین مالی از راه کسر بودجه
capital budget U بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
The welfare budget has been cut down. U از بودجه رفاهی مقداری زده اند
competroller U سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
peace dividend U ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
slush fund U بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush funds U بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
break even point U نقطه توازن دخل وخرج دخل و خرج سر به سر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com