Perdic | تهیه اب تهران | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	the water supply of tehran U	تهیه اب تهران

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	the inhabitants of tehran U	ساکنان یا اهالی تهران زیستوران تهران
	residents of tehran U	سکنه تهران اهالی تهران
	laying up U	تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
	residents of tehran U	ساکنین تهران
	the inhabitants of tehran U	سکنه تهران
	domiciled in tehran U	مقیم تهران
	From Thehran to Shiraz. U	از تهران به شیراز
	w.no of tehran U	بخش 2 تهران
	on the skirts of tehran U	د رحومه تهران
	Tehran U	شهر تهران
	domiciled in tehran U	ساکن تهران
	the road to tehran U	راه یا جاده تهران
	Tehran- paris and return ( vice –versa) . U	تهران ـ پاریس وبالعکس
	In busy (crowded) streets of Tehran . U	درخیابانهای شلوغ تهران
	Foreign residents in tehran. U	خارجیان مقیم تهران
	proceed at once to tehran U	بی درنگ به تهران رهسپارشوید
	I know Tehran like the back of my hand . U	تهران رامثل کف دستم می شناسم
	to live outside Tehran U	در حومه تهران زندگی کردن
	to live outside Tehran U	بیرون از تهران زندگی کردن
	the strangers in tehran U	بیگانگان یاخارجی هایی که در تهران هستند
	the rose of tehran U	زیباترین زن یادختردرتهران ملکه وجاهت تهران
	Which is the best way to Tehran ? U	بهترین راه به تهران کدام است ؟
	I know Tehran like the palm of my hand. U	تمام سوراخ سنبه های تهران رابلدم
	After his discharge from the army, he came to Tehran .	پس از اینکه از خدمت ارتش مرخص شد آمد تهران.
	purveying U	تهیه اذوقه تهیه سورسات
	purvey U	تهیه اذوقه تهیه سورسات
	purveyed U	تهیه اذوقه تهیه سورسات
	purveys U	تهیه اذوقه تهیه سورسات
	skeletonizer U	تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
	map compilation U	تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
	projections U	سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
	projection U	سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
	purveyed U	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
	purveys U	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
	purvey U	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
	purveying U	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
	purveys U	تهیه
	seating U	تهیه جا
	provision U	تهیه
	purveyed U	تهیه
	purveying U	تهیه
	housing U	تهیه جا
	purvey U	تهیه
	procurement U	تهیه
	preparations U	تهیه
	ministration U	تهیه
	counter preparation U	ضد تهیه
	supplied U	تهیه
	supplying U	تهیه
	supply U	تهیه
	preparation U	تهیه
	off hand U	بی تهیه
	procures U	تهیه کردن
	cater U	تهیه کردن
	catering U	تهیه کردن
	prepare mortar U	تهیه ملات
	catered U	تهیه کردن
	procuring U	تهیه کردن
	provisionment U	تهیه خواربار
	purveyance U	تهیه خواربار
	photo imagery U	تهیه عکس
	preparatorily U	بعنوان تهیه
	preparator U	تهیه کننده
	lighting feeder U	تهیه روشنایی
	prepare U	تهیه کردن
	prepares U	تهیه کردن
	preparing U	تهیه کردن
	victualage U	تهیه اذوقه
	on the stocks U	د رشرف تهیه
	preparation fire U	تیر تهیه
	victual U	تهیه اذوقه
	triplicity U	تهیه در سه نسخه
	preparation fire U	اتش تهیه
	procure U	تهیه کردن
	to make provision U	تهیه دیدن
	caters U	تهیه کردن
	procured U	تهیه کردن
	preparation of food U	تهیه خوراک
	preparation time U	زمان تهیه
	fabricator U	تهیه کننده
	supplier U	تهیه کننده
	processes U	تهیه کردن
	process U	تهیه کردن
	placements U	تهیه شغل
	afford U	تهیه کردن
	placements U	تهیه کار
	afforded U	تهیه کردن
	affording U	تهیه کردن
	affords U	تهیه کردن
	placement U	تهیه شغل
	to find in U	تهیه کردن
	to bargain for U	تهیه دیدن
	administers U	تهیه کردن
	administering U	تهیه کردن
	administer U	تهیه کردن
	suppliers U	تهیه کننده
	counter preparation U	تیر ضد تهیه
	parasceve U	روز تهیه
	triplication U	تهیه در سه نسخه
	base development U	تهیه پایگاه
	provide U	تهیه دیدن
	provide U	تهیه کردن
	provides U	تهیه دیدن
	provides U	تهیه کردن
	the preparation day U	روز تهیه
	placement U	تهیه کار
	pitched U	تهیه دیده
	administered U	تهیه کردن
	appropriated <adj.> <past-p.> U	تهیه شده
	supply U	تهیه کردن
	weaponry U	تهیه سلاح
	supplied U	تهیه کردن
	blend U	تهیه کردن
	supplying U	تهیه کردن
	provided <adj.> <past-p.> U	تهیه شده
	provided [that] <conj.> U	تهیه شده
	vacuum-packed	تهیه شده
	preparation U	اتش تهیه
	preparation U	تهیه و ارایش
	furtherance U	تهیه وسایل
	preparations U	تهیه مقدمات
	preparations U	تهیه و ارایش
	blends U	تهیه کردن
	preparations U	اتش تهیه
	preparation U	تهیه مقدمات
	data processing U	تهیه اطلاعات
	data processing U	تهیه و تولیداطلاعات
	provision U	تهیه کردن
	laid on <past-p.> U	تهیه شده
	advances U	قبلا تهیه شده
	duplicator U	ماشین تهیه رونوشت
	programmers U	تهیه کننده برنامه
	enables U	تهیه کردن برای
	programmer U	تهیه کننده برنامه
	acetylene generator U	دستگاه تهیه استیلن
	programmes U	برنامه تهیه کردن
	artillery preparation U	تیر تهیه توپخانه
	topography U	تهیه نقشه از عوارض
	get U	تهیه کردن فهمیدن
	processes U	تهیه و تولید کردن
	preparation U	تهیه کردن اتش
	prearranged U	از پیش تهیه شده
	getting U	تهیه کردن فهمیدن
	gets U	تهیه کردن فهمیدن
	duplicators U	ماشین تهیه رونوشت
	process U	تهیه و تولید کردن
	advancing U	قبلا تهیه شده
	aggregate flow diagram U	نمودار تهیه مصالح
	hydrography U	تهیه نقشه دریایی
	program section U	بخش تهیه برنامه ها
	information providers U	تهیه کنندگان اطلاعات
	it is in preparation U	در دست تهیه است
	preparatory students U	شاگردان تهیه یا مقدماتی
	programs U	برنامه تهیه کردن
	program U	برنامه تهیه کردن
	enabling U	تهیه کردن برای
	enabled U	تهیه کردن برای
	lyonnaise U	باپیاز تهیه شده
	enable U	تهیه کردن برای
	melinite U	مخصوص تهیه چاشنی
	precontract preparations U	تهیه اسناد قرارداد
	prearrange U	قبلا تهیه کردن
	polychromy U	فن تهیه نقوش الوان
	he is an adequate provider U	برای تهیه خواربار
	project section U	بخش تهیه پروژه ها
	project section U	بخش تهیه طرحها
	area projection U	تهیه نقشه از منطقه
	area projection U	تهیه تصویر منطقه
	artillery preparation U	اتش تهیه توپخانه
	stenciller U	تهیه کننده استنسیل
	barrier tactics U	تاکتیک تهیه موانع
	beach unit U	یکان تهیه بارانداز
	stenciler U	تهیه کننده استنسیل
	budget directive U	دستورالعمل تهیه بودجه
	budgeteer U	تهیه کننده بودجه
	budgeter U	تهیه کننده بودجه
	scripting U	تهیه فایل اغازگر
	quadruplication U	تهیه چیزی درچهارنسخه
	rotogravure U	تهیه گراور غلتکی
	funded U	تهیه وجه کردن
	furred U	تهیه شده باخز
	polychrome U	تهیه عکسهای رنگی
	programme U	برنامه تهیه کردن
	procurement U	تهیه و تحویل اماد
	extemporizes U	فورا تهیه کردن
	extemporized U	فورا تهیه کردن
	advance U	قبلا تهیه شده
	extemporize U	فورا تهیه کردن
	extemporising U	فورا تهیه کردن
	extemporises U	فورا تهیه کردن
	extemporised U	فورا تهیه کردن
	host U	تهیه تسهیلات ورزشی
	hosted U	تهیه تسهیلات ورزشی
	foresees U	قبلا تهیه دیدن
	foresee U	قبلا تهیه دیدن
	harness U	اشیاء تهیه کردن
	harnessed U	اشیاء تهیه کردن
	harnessing U	اشیاء تهیه کردن
	procuring U	تهیه و تحویل اماد
	triplicate U	در سه نسخه تهیه کردن