Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
air adjustment
U
تنظیم ترکش هوایی
airburst ranging
U
تنظیم ترکش هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
high airburst
U
ترکش هوایی در ارتفاع زیاد ترکش بالای افسر تیر
low airburst
U
ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
air burst
U
ترکش هوایی
aerial burst
U
ترکش هوایی
atomic air burst
U
ترکش هوایی اتمی
camera station
U
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
air register
U
تنظیم حرکات هوایی
air spot
U
تنظیم تیربا دیدبانی هوایی
high burst ranging
U
تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
air spot
U
تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
calibrated air speed
U
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
sight adjustment
U
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
tunes
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
tune
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting
U
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tunes
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
blasts
U
ترکش
quivered
U
ترکش
quivers
U
ترکش
burst
U
ترکش
bursts
U
ترکش
blast
U
ترکش
splashes
U
ترکش
splash
U
ترکش
detonations
U
ترکش
detonation
U
ترکش
splinter
U
ترکش
splintered
U
ترکش
splintering
U
ترکش
splinters
U
ترکش
quiver
U
ترکش
quivering
U
ترکش
splashing
U
ترکش
burst range
U
برد ترکش
ricochet burst
U
ترکش کمانهای
blasting machine
U
دستگاه ترکش
impact burst
U
ترکش ضربتی
impact burst
U
ترکش سطحی
burst wave
U
موج ترکش
impact action
U
عمل ترکش
height of burst
U
ارتفاع ترکش
surface burst
U
ترکش سطحی
burst range
U
مسافت ترکش
burst center
U
مرکز ترکش
hight of burst
U
ارتفاع ترکش
types of burst
U
نوع ترکش
sonic booms
U
ترکش اوا
sonic boom
U
ترکش اوا
high burst
U
ترکش بالا
graze burst
U
ترکش زمینی
page
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
weapon debries
U
بقایای ترکش اتمی
exoatmosphere
U
ترکش فوق جوی
splinterproof
U
سنگر ضد ترکش گلوله
impact
U
اثر ترکش انفجار
impacts
U
اثر ترکش انفجار
impact point
U
نقطه ترکش گلوله
graze burst
U
ترکش روی زمین
atomic underground burst
U
ترکش زیرزمینی اتمی
center of burst
U
مرکز ترکش گلوله
craters
U
چاله ترکش گلوله ها
exoatmosphere
U
ترکش اتمی بالای جو
crater
U
چاله ترکش گلوله ها
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
calibration
U
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
impact pressure
U
نیروی اصابت فشار ترکش
impact action
U
عمل انفجار نیروی ترکش
explosion
U
ترکش منفجر کردن ترکیدن
explosions
U
ترکش منفجر کردن ترکیدن
graze sensitive
U
ماسوره مخصوص ترکش کمانهای
burst interval
U
فاصله ترکش گلوله ها در یک رگبار
center of impact
U
مرکز ترکش گلوله مرکزاصابت
surface burst
U
ترکش روی سطح زمین
desired ground zone
U
نقطه ترکش اتمی مطلوب
doubtful
U
ترکش مشکوک مورد تردید
To play ones last card
U
آخرین تیر ترکش رارها کردن
flash burns
U
سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
kopfring
U
حلقه مخصوص ترکش سطحی بمب
hard base
U
سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
hard missile base
U
سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
base surge
U
ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
flash burn
U
سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
sight alinement
U
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
troop safety
U
حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
air photographic
U
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
variation
U
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
flash blindness
U
کوری حاصله از نگاه کردن به برق ترکش اتمی
variations
U
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
splash scale
U
طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
photogrammetry
U
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air search attack unit
U
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airlift capacity
U
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
channel airlift
U
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
sidelay
U
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
go no go
U
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon
U
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography
U
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
airlift control element
U
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
combat airlift support
U
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
trunkair route
U
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
country cover diagram
U
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
sensing
U
تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
muzzle burst
U
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
trimsize
U
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
chalk commander
U
فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
chalk number
U
شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
tactical air control center
U
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
air position
U
موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
air defense readiness
U
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
air distant support
U
پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
pressure front
U
جبهه موج ضربتی ترکش گلوله اتمی میدان موج ضربتی
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
controlled fragmentation
U
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
heavy lift
U
حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
air alert warning
U
اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
regularization
U
تنظیم
regulation
U
تنظیم
set out
U
تنظیم
alignment
U
تنظیم
alignments
U
تنظیم
formulation
U
تنظیم
spreading
U
تنظیم
adjustment
تنظیم
shaping regulating
U
تنظیم
timing
U
تنظیم
calibration
U
تنظیم
adjustments
U
تنظیم
family planning
U
تنظیم خانواده
adjustable
U
قابل تنظیم
frame
U
تنظیم کردن
adjusted
U
تنظیم شده
regularizes
U
تنظیم کردن
adjustable
U
تنظیم پذیر
regulator
U
تنظیم کننده
hand regulation
U
تنظیم با دست
regularizing
U
تنظیم کردن
regiment
U
تنظیم کردن
regiments
U
تنظیم کردن
caliper setting
U
تنظیم پرگار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com