Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
drilling
U
تمرین نظامی
maneuver
U
تمرین نظامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
maneuvred
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring
U
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
drilling
U
تمرین نظامی کردن
drill sergeant
U
گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
drillmaster
U
فرمانده تمرین نظامی سردسته
terrain exercise
U
تمرین یک وضعیت نظامی فقط از نظر بررسی وضع زمین
Other Matches
dry sum
U
تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
militarism
U
روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate
U
دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facing
U
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings
U
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
terminal command
U
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
terminal
U
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file
U
صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminals
U
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
emergency drill
U
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
phantom order
U
قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military channel
U
چانل نظامی مجرای نظامی
military government
U
حکومت نظامی فرمانداری نظامی
army terminals
U
باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta
U
شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
hand salute
U
سلام نظامی دادن سلام نظامی
court martial
U
محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
martial law
U
مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
train
U
تمرین
exercised
U
تمرین
rehearsals
U
تمرین
drills
U
تمرین
rehearsal
U
تمرین
drilled
U
تمرین
trained
U
تمرین
trains
U
تمرین
drill
U
تمرین
exercises
U
تمرین
ure
U
تمرین
drilling
U
تمرین
practice
U
تمرین
use
U
تمرین
work out
U
تمرین
action
U
تمرین
actions
U
تمرین
uses
U
تمرین
exercise
U
تمرین
mobilization exercise
U
تمرین بسیج
rehearsed
U
تمرین کردن
rehearse
U
تمرین کردن
rehearses
U
تمرین کردن
rehearsals
U
تمرین از بر خواندن
rehearsing
U
تمرین کردن
field exercise
U
تمرین صحرایی
experiences
U
تمرین دادن
experiencing
U
تمرین دادن
rehearsal
U
تمرین از بر خواندن
rehearsals
U
تمرین نمایش
mule
U
اتومبیل تمرین
mules
U
اتومبیل تمرین
gunning
U
تمرین تیراندازی
training
U
تعلیم و تمرین
rehearsal
U
تمرین نمایش
woodsheds
U
تمرین کردن
woodshed
U
تمرین کردن
practising
U
ورزش تمرین
fartlek
U
تمرین دو استقامت
formal exercise
U
تمرین صوری
fore exercise
U
تمرین مقدماتی
field exercise
U
تمرین رزمی
experience
U
تمرین دادن
evolution
U
تمرین عالی
dry run
U
تمرین جنگی
exercisable
U
قابل تمرین
exercise code word
U
رمز تمرین
exercise term
U
اسم تمرین
gymnastical
U
تمرین زورخانهای
joint exercise
U
تمرین مشترک
practises
U
ورزش تمرین
practise
U
ورزش تمرین
practicing
U
ورزش تمرین
battle drill
U
تمرین رزم
behavior rehearsal
U
تمرین رفتار
massed practice
U
تمرین بی وقفه
mass practice
U
تمرین فشرده
circuit training
U
تمرین دایرهای
combat exercise
U
تمرین رزمی
combatdrill
U
تمرین رزمی
exercize
U
تمرین تکلیف
staging
U
تمرین کردن
exercises
U
تمرین دادن
pratique
U
تمرین عملی
workshop practice
U
تمرین کارگاهی
try-out
U
تمرین نهایی
try-outs
U
تمرین نهایی
workout
U
تمرین شدید
practice teaching
U
تمرین معلمی
workouts
U
تمرین شدید
work out
<idiom>
U
تمرین کردن
work out
U
تمرین امادگی
wind sprint
U
تمرین دو سریع
warm down
U
تمرین سبک
training distance
U
مسافت تمرین
training time
U
زمان تمرین
unspaced practice
U
تمرین بی فاصله
practice
U
تمرین کردن
service practice
U
تمرین اموزشی
exercise
U
تمرین دادن
rehearser
U
تمرین کننده
practice
U
ورزش تمرین
exercised
U
تمرین دادن
practice period
U
دوره تمرین
physical exercise
U
تمرین ورزشی
negative practice
U
تمرین منفی
overtrain
U
تمرین بیش از حد
drilled
U
تمرین کردن
drilled
U
تمرین مته
drills
U
تمرین کردن
drills
U
تمرین مته
drill
U
تمرین مته
staging
U
تمرین اب خاکی
practice effect
U
اثر تمرین
physical exercise
U
تمرین بدنی
drill
U
تمرین کردن
controlled exercise
U
تمرین کنترل شده
multiple drill
U
تمرین چندکاره یا مختلط
fire drills
U
تمرین اطفاء حریق
directed exercise
U
تمرین هدایت شده
distributed practice
U
تمرین فاصله دار
drill marching
U
تمرین پیاده روی
triceps extension
U
تمرین تقویت ماهیچه سه سر
command post exercise
U
تمرین پاسگاه فرماندهی
combat firing
U
تمرین تیراندازی رزمی
practises
U
ممارست تمرین کردن
work out
U
برنامه یک جلسه تمرین
practising
U
ممارست تمرین کردن
practicing
U
ممارست تمرین کردن
fire drill
U
تمرین اطفاء حریق
weight program
U
تمرین وزنه برداری
big bag
U
کیسه شن تمرین بوکس
heavy bag
U
کیسه شن تمرین بوکس
dojang
U
سالن تمرین تکواندو
backboard
U
دیوار تمرین تنیس
practise
U
ممارست تمرین کردن
practice
U
ممارست تمرین کردن
toss ball against a wall
U
تمرین ابشار با دیوار
gym
U
محل تمرین بوکس
flash card
U
ورقه تمرین بصری
headharness
U
کلاه تمرین بوکس
headguard
U
کلاه تمرین بوکس
shadow ball
U
تمرین گوی اندازی
sand bag
U
سستی عمدی در تمرین
exercised
U
ورزش تمرین کردن
punching bag
U
کیسه شن تمرین بوکس
punching bags
U
کیسه شن تمرین بوکس
limber
U
تمرین نرمش کردن
exercise
U
ورزش تمرین کردن
punch ball
U
گلابی تمرین بوکس
speedbag
U
گلابی تمرین بوکس
moom poolgi
U
تمرین کردن تکواندو
skeet
U
انداختن تمرین تیراندازی
map exercise
U
تمرین روی نقشه
mass practice
U
تمرین بدون استراحت
mobilization exercise
U
تمرین بسیج نیروها
live exercise
U
تمرین با تیر جنگی
head gear
U
کلاه تمرین بوکس
rehearsals
U
تمرین کردن عملیات
live exercise
U
تمرین رزمی حقیقی
exercises
U
ورزش تمرین کردن
rehearsal
U
تمرین کردن عملیات
multiple drill
U
تمرین چند یکانی
gyms
U
محل تمرین بوکس
practice ammunition
U
مهمات مخصوص تمرین هدف
grinders
U
میدان مشق و تمرین صف جمع
batting practice
U
تمرین ضربه زدن به توپ
grinder
U
میدان مشق و تمرین صف جمع
interval trailing
U
تمرین استقامت و اماده سازی
combatdrill
U
تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
nets
U
محوطه تمرین محصوربا تور
net
U
محوطه تمرین محصوربا تور
string walking
U
تمرین تیراندازی با تیر وکمان
triangle exercise
U
تمرین مثلث گیری درتیراندازی
nett
U
محوطه تمرین محصوربا تور
singlestick
U
چوب مخصوص تمرین شمشیربازی
cavalletto
U
تیر پرش در تمرین با اسب
road work
U
دویدن جادهای در تمرین بوکس
patches
U
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
donkey raise
U
تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
solvent abuse
تمرین تنفس درمحیط های خفه
joint exercise
U
تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
dummy run
U
تمرین بدون استفاده ازمهمات جنگی
patch
U
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
haute ecole
U
تمرین اسب سواری از روی مانع
dummy runs
U
تمرین بدون استفاده ازمهمات جنگی
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
batting cage
U
حصار توری برای تمرین بیس بال
bench
U
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
morning glory
U
اسب تندرو در تمرین ولی کنددر مسابقه
breezes
U
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezing
U
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breeze
U
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
movement off-the-ball
U
بازی بدون توپ
[تمرین ورزش فوتبال]
breezed
U
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
nutcrackers
U
تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
lateral raise
U
تمرین تقویت عضلههای پشت و شانه با دنبل
benches
U
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
nutcracker
U
تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
toe raise
U
تمرین ایستادن و بلند کردن بدن روی نوک پا
sleds
U
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sponsors
U
سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com