English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
batting practice U تمرین ضربه زدن به توپ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pop up U ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
pop-up U ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
nutcracker U تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
nutcrackers U تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
Other Matches
dry sum U تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
emergency drill U تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
punt U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response U پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
crosses U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest U ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser U ضربه هوک پس از ضربه حریف
sclaff U ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
placekick U ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
trained U تمرین
trains U تمرین
drill U تمرین
work out U تمرین
drills U تمرین
drilled U تمرین
train U تمرین
exercise U تمرین
exercises U تمرین
exercised U تمرین
actions U تمرین
action U تمرین
drilling U تمرین
use U تمرین
uses U تمرین
practice U تمرین
ure U تمرین
rehearsals U تمرین
rehearsal U تمرین
practice effect U اثر تمرین
dry run U تمرین جنگی
gymnastical U تمرین زورخانهای
maneuver U تمرین نظامی
service practice U تمرین اموزشی
combatdrill U تمرین رزمی
rehearser U تمرین کننده
combat exercise U تمرین رزمی
drills U تمرین مته
exercises U تمرین دادن
formal exercise U تمرین صوری
fartlek U تمرین دو استقامت
field exercise U تمرین رزمی
exercize U تمرین تکلیف
field exercise U تمرین صحرایی
exercised U تمرین دادن
physical exercise U تمرین ورزشی
exercise term U اسم تمرین
exercise code word U رمز تمرین
exercisable U قابل تمرین
fore exercise U تمرین مقدماتی
drills U تمرین کردن
pratique U تمرین عملی
joint exercise U تمرین مشترک
evolution U تمرین عالی
rehearsal U تمرین از بر خواندن
drill U تمرین کردن
rehearsals U تمرین از بر خواندن
drilled U تمرین کردن
drill U تمرین مته
mass practice U تمرین فشرده
battle drill U تمرین رزم
behavior rehearsal U تمرین رفتار
practice teaching U تمرین معلمی
massed practice U تمرین بی وقفه
practice period U دوره تمرین
circuit training U تمرین دایرهای
rehearsal U تمرین نمایش
physical exercise U تمرین بدنی
drilled U تمرین مته
overtrain U تمرین بیش از حد
negative practice U تمرین منفی
mobilization exercise U تمرین بسیج
rehearsals U تمرین نمایش
workouts U تمرین شدید
wind sprint U تمرین دو سریع
practises U ورزش تمرین
warm down U تمرین سبک
staging U تمرین اب خاکی
unspaced practice U تمرین بی فاصله
experience U تمرین دادن
try-outs U تمرین نهایی
practice U تمرین کردن
practise U ورزش تمرین
practice U ورزش تمرین
training distance U مسافت تمرین
work out U تمرین امادگی
workshop practice U تمرین کارگاهی
workout U تمرین شدید
rehearsing U تمرین کردن
experiencing U تمرین دادن
work out <idiom> U تمرین کردن
rehearses U تمرین کردن
rehearsed U تمرین کردن
try-out U تمرین نهایی
rehearse U تمرین کردن
staging U تمرین کردن
woodsheds U تمرین کردن
woodshed U تمرین کردن
experiences U تمرین دادن
practising U ورزش تمرین
practicing U ورزش تمرین
mule U اتومبیل تمرین
mules U اتومبیل تمرین
training time U زمان تمرین
gunning U تمرین تیراندازی
drilling U تمرین نظامی
exercise U تمرین دادن
training U تعلیم و تمرین
practises U ممارست تمرین کردن
shadow ball U تمرین گوی اندازی
weight program U تمرین وزنه برداری
multiple drill U تمرین چند یکانی
moom poolgi U تمرین کردن تکواندو
practise U ممارست تمرین کردن
backboard U دیوار تمرین تنیس
fire drills U تمرین اطفاء حریق
fire drill U تمرین اطفاء حریق
mobilization exercise U تمرین بسیج نیروها
limber U تمرین نرمش کردن
work out U برنامه یک جلسه تمرین
rehearsal U تمرین کردن عملیات
live exercise U تمرین رزمی حقیقی
live exercise U تمرین با تیر جنگی
rehearsals U تمرین کردن عملیات
map exercise U تمرین روی نقشه
mass practice U تمرین بدون استراحت
drilling U تمرین نظامی کردن
big bag U کیسه شن تمرین بوکس
exercised U ورزش تمرین کردن
skeet U انداختن تمرین تیراندازی
punching bags U کیسه شن تمرین بوکس
practising U ممارست تمرین کردن
exercises U ورزش تمرین کردن
flash card U ورقه تمرین بصری
multiple drill U تمرین چندکاره یا مختلط
gyms U محل تمرین بوکس
distributed practice U تمرین فاصله دار
practice U ممارست تمرین کردن
directed exercise U تمرین هدایت شده
combat firing U تمرین تیراندازی رزمی
headharness U کلاه تمرین بوکس
punching bag U کیسه شن تمرین بوکس
practicing U ممارست تمرین کردن
controlled exercise U تمرین کنترل شده
command post exercise U تمرین پاسگاه فرماندهی
toss ball against a wall U تمرین ابشار با دیوار
punch ball U گلابی تمرین بوکس
speedbag U گلابی تمرین بوکس
sand bag U سستی عمدی در تمرین
headguard U کلاه تمرین بوکس
exercise U ورزش تمرین کردن
drill marching U تمرین پیاده روی
heavy bag U کیسه شن تمرین بوکس
dojang U سالن تمرین تکواندو
gym U محل تمرین بوکس
head gear U کلاه تمرین بوکس
triceps extension U تمرین تقویت ماهیچه سه سر
singlestick U چوب مخصوص تمرین شمشیربازی
grinder U میدان مشق و تمرین صف جمع
triangle exercise U تمرین مثلث گیری درتیراندازی
string walking U تمرین تیراندازی با تیر وکمان
interval trailing U تمرین استقامت و اماده سازی
nett U محوطه تمرین محصوربا تور
cavalletto U تیر پرش در تمرین با اسب
nets U محوطه تمرین محصوربا تور
net U محوطه تمرین محصوربا تور
road work U دویدن جادهای در تمرین بوکس
combatdrill U تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
practice ammunition U مهمات مخصوص تمرین هدف
drillmaster U فرمانده تمرین نظامی سردسته
grinders U میدان مشق و تمرین صف جمع
donkey raise U تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
solvent abuse تمرین تنفس درمحیط های خفه
haute ecole U تمرین اسب سواری از روی مانع
dummy run U تمرین بدون استفاده ازمهمات جنگی
joint exercise U تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
dummy runs U تمرین بدون استفاده ازمهمات جنگی
patches U محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
patch U محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
movement off-the-ball U بازی بدون توپ [تمرین ورزش فوتبال]
breezed U تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
batting cage U حصار توری برای تمرین بیس بال
lateral raise U تمرین تقویت عضلههای پشت و شانه با دنبل
breeze U تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezes U تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
morning glory U اسب تندرو در تمرین ولی کنددر مسابقه
bench U تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
benches U تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
breezing U تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
paddocks U میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
service practice U مشق پای قبضه جنگ افزار تمرین عملی
sponsors U سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
toe raise U تمرین ایستادن و بلند کردن بدن روی نوک پا
dummies U کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com