Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (23 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
exercise
U
تمرین دادن
exercised
U
تمرین دادن
exercises
U
تمرین دادن
experience
U
تمرین دادن
experiences
U
تمرین دادن
experiencing
U
تمرین دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
breeze
U
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezed
U
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezes
U
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezing
U
تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
legg press
U
تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
Other Matches
dry sum
U
تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
emergency drill
U
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
trains
U
تمرین
action
U
تمرین
exercise
U
تمرین
practice
U
تمرین
use
U
تمرین
rehearsal
U
تمرین
uses
U
تمرین
exercises
U
تمرین
work out
U
تمرین
exercised
U
تمرین
rehearsals
U
تمرین
actions
U
تمرین
trained
U
تمرین
train
U
تمرین
drill
U
تمرین
drilling
U
تمرین
ure
U
تمرین
drilled
U
تمرین
drills
U
تمرین
gunning
U
تمرین تیراندازی
mobilization exercise
U
تمرین بسیج
pratique
U
تمرین عملی
practise
U
ورزش تمرین
rehearsals
U
تمرین نمایش
practises
U
ورزش تمرین
training time
U
زمان تمرین
rehearsal
U
تمرین از بر خواندن
practising
U
ورزش تمرین
unspaced practice
U
تمرین بی فاصله
staging
U
تمرین اب خاکی
rehearsal
U
تمرین نمایش
staging
U
تمرین کردن
practicing
U
ورزش تمرین
rehearsing
U
تمرین کردن
massed practice
U
تمرین بی وقفه
dry run
U
تمرین جنگی
mass practice
U
تمرین فشرده
maneuver
U
تمرین نظامی
rehearses
U
تمرین کردن
rehearsed
U
تمرین کردن
wind sprint
U
تمرین دو سریع
warm down
U
تمرین سبک
joint exercise
U
تمرین مشترک
battle drill
U
تمرین رزم
practice period
U
دوره تمرین
rehearse
U
تمرین کردن
rehearsals
U
تمرین از بر خواندن
practice effect
U
اثر تمرین
field exercise
U
تمرین رزمی
practice
U
تمرین کردن
evolution
U
تمرین عالی
drilled
U
تمرین کردن
work out
<idiom>
U
تمرین کردن
field exercise
U
تمرین صحرایی
woodsheds
U
تمرین کردن
woodshed
U
تمرین کردن
practice teaching
U
تمرین معلمی
practice
U
ورزش تمرین
drilling
U
تمرین نظامی
drill
U
تمرین مته
exercisable
U
قابل تمرین
fartlek
U
تمرین دو استقامت
workouts
U
تمرین شدید
workout
U
تمرین شدید
try-outs
U
تمرین نهایی
try-out
U
تمرین نهایی
drill
U
تمرین کردن
exercise term
U
اسم تمرین
exercize
U
تمرین تکلیف
exercise code word
U
رمز تمرین
formal exercise
U
تمرین صوری
circuit training
U
تمرین دایرهای
physical exercise
U
تمرین بدنی
rehearser
U
تمرین کننده
combatdrill
U
تمرین رزمی
drills
U
تمرین کردن
fore exercise
U
تمرین مقدماتی
workshop practice
U
تمرین کارگاهی
training
U
تعلیم و تمرین
behavior rehearsal
U
تمرین رفتار
drilled
U
تمرین مته
work out
U
تمرین امادگی
gymnastical
U
تمرین زورخانهای
training distance
U
مسافت تمرین
physical exercise
U
تمرین ورزشی
combat exercise
U
تمرین رزمی
overtrain
U
تمرین بیش از حد
mules
U
اتومبیل تمرین
mule
U
اتومبیل تمرین
drills
U
تمرین مته
service practice
U
تمرین اموزشی
negative practice
U
تمرین منفی
command post exercise
U
تمرین پاسگاه فرماندهی
practise
U
ممارست تمرین کردن
practicing
U
ممارست تمرین کردن
fire drills
U
تمرین اطفاء حریق
practising
U
ممارست تمرین کردن
practises
U
ممارست تمرین کردن
fire drill
U
تمرین اطفاء حریق
rehearsal
U
تمرین کردن عملیات
shadow ball
U
تمرین گوی اندازی
combat firing
U
تمرین تیراندازی رزمی
controlled exercise
U
تمرین کنترل شده
rehearsals
U
تمرین کردن عملیات
big bag
U
کیسه شن تمرین بوکس
heavy bag
U
کیسه شن تمرین بوکس
sand bag
U
سستی عمدی در تمرین
headharness
U
کلاه تمرین بوکس
headguard
U
کلاه تمرین بوکس
triceps extension
U
تمرین تقویت ماهیچه سه سر
head gear
U
کلاه تمرین بوکس
skeet
U
انداختن تمرین تیراندازی
practice
U
ممارست تمرین کردن
speedbag
U
گلابی تمرین بوکس
punch ball
U
گلابی تمرین بوکس
limber
U
تمرین نرمش کردن
toss ball against a wall
U
تمرین ابشار با دیوار
mass practice
U
تمرین بدون استراحت
exercise
U
ورزش تمرین کردن
gym
U
محل تمرین بوکس
mobilization exercise
U
تمرین بسیج نیروها
multiple drill
U
تمرین چندکاره یا مختلط
drill marching
U
تمرین پیاده روی
dojang
U
سالن تمرین تکواندو
punching bag
U
کیسه شن تمرین بوکس
punching bags
U
کیسه شن تمرین بوکس
drilling
U
تمرین نظامی کردن
weight program
U
تمرین وزنه برداری
map exercise
U
تمرین روی نقشه
flash card
U
ورقه تمرین بصری
exercises
U
ورزش تمرین کردن
exercised
U
ورزش تمرین کردن
live exercise
U
تمرین با تیر جنگی
distributed practice
U
تمرین فاصله دار
moom poolgi
U
تمرین کردن تکواندو
directed exercise
U
تمرین هدایت شده
multiple drill
U
تمرین چند یکانی
live exercise
U
تمرین رزمی حقیقی
backboard
U
دیوار تمرین تنیس
work out
U
برنامه یک جلسه تمرین
gyms
U
محل تمرین بوکس
grinders
U
میدان مشق و تمرین صف جمع
cavalletto
U
تیر پرش در تمرین با اسب
net
U
محوطه تمرین محصوربا تور
singlestick
U
چوب مخصوص تمرین شمشیربازی
batting practice
U
تمرین ضربه زدن به توپ
practice ammunition
U
مهمات مخصوص تمرین هدف
nets
U
محوطه تمرین محصوربا تور
road work
U
دویدن جادهای در تمرین بوکس
triangle exercise
U
تمرین مثلث گیری درتیراندازی
combatdrill
U
تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
grinder
U
میدان مشق و تمرین صف جمع
string walking
U
تمرین تیراندازی با تیر وکمان
nett
U
محوطه تمرین محصوربا تور
interval trailing
U
تمرین استقامت و اماده سازی
drillmaster
U
فرمانده تمرین نظامی سردسته
reducing
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
solvent abuse
تمرین تنفس درمحیط های خفه
donkey raise
U
تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
patches
U
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
joint exercise
U
تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
dummy run
U
تمرین بدون استفاده ازمهمات جنگی
dummy runs
U
تمرین بدون استفاده ازمهمات جنگی
patch
U
محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
haute ecole
U
تمرین اسب سواری از روی مانع
movement off-the-ball
U
بازی بدون توپ
[تمرین ورزش فوتبال]
morning glory
U
اسب تندرو در تمرین ولی کنددر مسابقه
nutcracker
U
تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
bench
U
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
benches
U
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
batting cage
U
حصار توری برای تمرین بیس بال
nutcrackers
U
تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
lateral raise
U
تمرین تقویت عضلههای پشت و شانه با دنبل
sponsor
U
سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
paddock
U
میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
toe raise
U
تمرین ایستادن و بلند کردن بدن روی نوک پا
paddocks
U
میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
dummies
U
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
sled
U
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
roadwork
U
تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
sponsors
U
سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
sponsoring
U
سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
dummy
U
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
service practice
U
مشق پای قبضه جنگ افزار تمرین عملی
sleds
U
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
pop up
U
ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
front raise
U
تمرین با دنبل از ناحیه ران تاشانه و ساعد روی بازو
terrain exercise
U
تمرین یک وضعیت نظامی فقط از نظر بررسی وضع زمین
scrimmage
U
بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
pop-up
U
ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
scrimmages
U
بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
practice plug
U
وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
consenting
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consents
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consent
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consented
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com