English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
distributed practices U تمرینهای توزیعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
distributed practices U تمرینهای پراکنده
reaction drills U تمرینهای واکنشی
interval exercises U تمرینهای متناوب
free exercise U تمرینهای نرمش ازاد
pre game drills U تمرینهای قبل از اغاز مسابقه
spring practice U دوره تمرینهای بهاری دانشگاه
circuit training U انجام تمرینهای مختلف ورنه برداری
distributary U توزیعی
distributive U توزیعی
distributed design U طرح توزیعی
flattening test U ازمایش توزیعی
distrubuted processing U پردازش توزیعی
distributed network U شبکه توزیعی
scatter plot U ترسیم توزیعی
distributive sort U مرتب کردن توزیعی
distributed data base U پایگاه داده توزیعی
distributed data processing U داده پردازی توزیعی
ddp U پردازش داده توزیعی
scatter read gather write U خواندن توزیعی و نوشتن تجمعی
dispersed data processing U پردازش اطلاعات به صورت توزیعی
bus network U سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
distributed processing system U سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com