English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (39 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
strike out U تمام کردن بازی با سه استرایک پی در پی در بخش دهم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
frame U مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
the game is up U بازی تمام شد
open frame U هر بخش از بازی بولینگ باناتوانی در انداختن تمام میله ها
turkeys U 3 امتیاز کامل استرایک پی درپی
turkey U 3 امتیاز کامل استرایک پی درپی
adjudicates U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicating U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicate U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
terminated U تمام شدن تمام کردن
terminate U تمام شدن تمام کردن
terminates U تمام شدن تمام کردن
misplay U بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
to make a trick U با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
count U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counted U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counts U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counting U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
lap U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lapped U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
fulfill U تمام کردن
integrate U تمام کردن
fulfilling U تمام کردن
get through U تمام کردن
forth U تمام کردن
fulfilled U تمام کردن
fulfil U تمام کردن
to eat up U تمام کردن
get (something) over with <idiom> U تمام کردن
to finish off U تمام کردن
go through with <idiom> U تمام کردن
to run away with U تمام کردن
to see through U تمام کردن
to fill out U تمام کردن
attain U تمام کردن
attained U تمام کردن
attaining U تمام کردن
fiddle away U تمام کردن
attains U تمام کردن
run out of U تمام کردن
to see out U تمام کردن
use up U تمام کردن
integrates U تمام کردن
fulfills U تمام کردن
fulfils U تمام کردن
integrating U تمام کردن
nip and tuck <idiom> U به سختی تمام کردن
make a day of it <idiom> U تمام روزکار کردن
to apply for written testimony U استشهاد تمام کردن
exhaust U تمام کردن بادقت بحث کردن
exhausts U تمام کردن بادقت بحث کردن
harlequinade U بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
dost U بپایان رسانیدن تمام کردن
ended U تمام کردن خاتمه دادن
ends U تمام کردن خاتمه دادن
end U تمام کردن خاتمه دادن
for all one is worth <idiom> U تمام سعی خودرا کردن
unquote U نقل قول را تمام کردن
do one's best <idiom> U تمام تلاش خودرا کردن
call it quits <idiom> U متوقف کردن تمام کار
use up U تمام شدن مصرف کردن
done with <idiom> U تمام کردن استفاده از چیزی
to get done with U خاتمه دادن تمام کردن
cease U بند امدن تمام کردن
put one's foot down <idiom> U با تمام وجود اعتراض کردن
shoot one's wad <idiom> U تمام پول را خرج کردن
see out <idiom> U تمام کردن وخارج شدن
process U بانجام رساندن تمام کردن
ceasing U بند امدن تمام کردن
ceased U بند امدن تمام کردن
processes U بانجام رساندن تمام کردن
ceases U بند امدن تمام کردن
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat U بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
fire fight U ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
kiss in the ring U بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
dib U ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fish out U تمام کردن ذخیره ماهی یک منطقه
finish U تمام کردن رنگ وروغن زدن
finishes U تمام کردن رنگ وروغن زدن
polish off U از جلو کسی درامدن تمام کردن
To consume all ones energy . U تمام نیروی خودرا مصرف کردن
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
erased U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erasing U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erase U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
speeding U مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speeds U مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
erases U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
speed U مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
zapped U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zap U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapping U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zaps U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
to play fair U مردانه و سر راست معامله کردن یا بازی کردن
quibble U زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
quibbled U زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
quibbles U زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
quibbling U زبان بازی کردن ایهام گویی کردن
to make an end of U موقوف کردن تمام کردن
harlepuinade U نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game U بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
charlatanic U امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
to listen with rapt attention U با مجذوبیت تمام گوش کردن با ششدانگ حواس وغیره
To sell at coast price . U مایه کاری حساب کردن ( به قیمت تمام شده )
clear U آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
clears U آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
zero in on <idiom> U تمام توجه شخصی را جلب کردن(میخ کسی شدن)
clearer U آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
clearest U آزاد کردن خط ارتباطی وقتی ارسال تمام شده است
bump U بازی کردن
twiddles U بازی کردن
plays U رل بازی کردن
moved U بازی کردن
twiddled U بازی کردن
moves U بازی کردن
playact U رل بازی کردن
twiddle U بازی کردن
headwork U با سر بازی کردن
move U بازی کردن
plays U بازی کردن
play U رل بازی کردن
play U بازی کردن
playing U بازی کردن
play-acting U بازی کردن
toy U بازی کردن
toys U بازی کردن
played U رل بازی کردن
rinks U یخ بازی کردن
playing U رل بازی کردن
rink U یخ بازی کردن
actuble U بازی کردن
To be acting. To put it on . U رل بازی کردن
miscast U بد بازی کردن
played U بازی کردن
play-act U بازی کردن
twiddling U بازی کردن
play-acts U بازی کردن
play-acted U بازی کردن
gallant U زن بازی کردن
fox U روباه بازی کردن تزویر کردن
foxes U روباه بازی کردن تزویر کردن
foxing U روباه بازی کردن تزویر کردن
to play football U فوتبال بازی کردن
shinney U شینی بازی کردن
to make love U عشق بازی کردن
mountebank U حقه بازی کردن
mountebanks U حقه بازی کردن
war game U بازی جنگ کردن
showboat U نمایشی بازی کردن
start up <idiom> U بازی را شروع کردن
thimblerig U شعبده بازی کردن
to play soccer U فوتبال بازی کردن
shinny U شینی بازی کردن
gamble U سفته بازی کردن
gambles U سفته بازی کردن
personified U رل دیگری بازی کردن
fornicating U : فاحشه بازی کردن
personifies U رل دیگری بازی کردن
personify U رل دیگری بازی کردن
personifying U رل دیگری بازی کردن
bowl U باتوپ بازی کردن
fornicates U : فاحشه بازی کردن
to bill and coo U بوسه بازی کردن
bowls U باتوپ بازی کردن
fornicated U : فاحشه بازی کردن
fornicate U : فاحشه بازی کردن
to play marbles U مهره بازی کردن
gambled U سفته بازی کردن
To play cards . U ورق بازی کردن
playact U در تاتر بازی کردن
playing U تفریح بازی کردن
kite U سفته بازی کردن
favouritism U پارتی بازی کردن
palter U زبان بازی کردن
kites U سفته بازی کردن
skates U اسکیت بازی کردن
play out U تا اخر بازی کردن
play fair U مردانه بازی کردن
drabbest U جنده بازی کردن
drabber U جنده بازی کردن
drab U جنده بازی کردن
to fly a kite U سفته بازی کردن
taw U تیله بازی کردن
tricking U حقه بازی کردن
piddles U باخوراک بازی کردن
piddled U باخوراک بازی کردن
to look oneself again U پشم بازی کردن
spars U مشت بازی کردن
sparred U مشت بازی کردن
spar U مشت بازی کردن
plays U تفریح بازی کردن
trick U حقه بازی کردن
prevaricates U زبان بازی کردن
prevaricated U زبان بازی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com