Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
full
U
تماس کامل قسمت مخصوص ضربه زدن چوب گلف با گوی
fullest
U
تماس کامل قسمت مخصوص ضربه زدن چوب گلف با گوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
stalder circle
U
چرخش کامل بدورمیله بدون تماس پاها بامیله
ground stroke
U
ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین
split the uprights
U
امتیاز ضربه با پا را پس ازامتیاز تماس بدست اوردن
stop shot
U
ضربه با چرخش که گوی اصلی بیلیارد بعد از تماس می ایستد
three cushion billiards
U
بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
hack knife
U
چاقوی مخصوص برش کامل
finisher
U
ضربه اخر کامل کننده
nose hit
U
ضربه کامل به میله شماره 1بولینگ
adhocism
U
[طراحی کامل و جداگانه قسمت های مختلف یک ساختمان]
wood shot
U
ضربه با قسمت چوبی راکت
punt
U
توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
punts
U
توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
punted
U
توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
embarkation team
U
تیم یا قسمت مخصوص کمک به سوار شدن یا بارگیری
bloop
U
ضربه به توپ به قسمت داخلی محوطه بیس بال
faces
U
قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
face
U
قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
de bounce
U
جلوگیری از تماس با یک کلید که باعث چندین تماس میشود
touches
U
دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
touch
U
دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
Thanks for calling back.
U
با تشکر برای تماس.
[به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
contact point
U
وسیله تماس نقطه اخذ تماس
croquet
U
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
service peculiar
U
امور اختصاصی یک قسمت یایک نیرو مخصوص یک نیرو
ring
U
سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد.
amplifying report
U
گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
hits
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
originating
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originate
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
full mobilization
U
تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل
completed case
U
جعبه کامل خشاب کامل
full scale
U
باندازه کامل بمقیاس کامل
full annealing
U
بازپخت کامل تاباندن کامل
lutes
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
punt
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
writes
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
U
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
impluse response
U
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
ecphora
U
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terne
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terneplate
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw
U
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
shuttling
U
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank
U
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone
U
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
typefaces
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
cross disbursing
U
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
graphics
U
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
sections
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
imago
U
حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
thorough
U
بطور کامل کامل
crosses
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
registers
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
fanfold
U
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle
U
حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency
U
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
sclaff
U
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
deleted
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
embedded code
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
shank
U
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps
U
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
throttled
U
عبور قسمت به قسمت
throttling
U
عبور قسمت به قسمت
to sell in lots
U
قسمت قسمت فروختن
shuttled
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled
U
بمباران قسمت به قسمت
p.p.m
U
قسمت در یک میلیون قسمت
parts per million
U
قسمت در میلیون قسمت
throttle
U
عبور قسمت به قسمت
throttles
U
عبور قسمت به قسمت
shuttle
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttles
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttles
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
impacts
U
تماس
contact line
U
خط تماس
contacting
U
تماس
contacts
U
تماس
tangency
U
تماس
taction
U
تماس
contingence
U
تماس
line of contact
U
خط تماس
contacted
U
تماس
impact
U
تماس
tangent
U
تماس
tangents
U
تماس
contact
U
تماس
impinging
U
تماس
ding
U
تماس
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
placekick
U
ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
zone of contact
U
ناحیه تماس
contact ratio
U
نسبت تماس
contact party
U
گروه تماس
contact lost
U
تماس قطع شد
interactional points
U
نقاط تماس
tuch
U
تماس دادن با
contact area
U
منطقه تماس
to be in contact
U
تماس داشتن
area contact
U
سطح تماس
contact patrol
U
گشتی تماس
contact point
U
قطب تماس
contact diameter
U
قطر تماس
contact pressure
U
فشار تماس
going on
U
نزدیکی تماس
contact area
U
سطح تماس
angle of contact
U
زاویه تماس
contact flange
U
فلانژ تماس
point of contact
U
نقطه تماس
contact surface
U
سطح تماس
to bring into contact
U
تماس دادن
line to line fault
U
تماس خطوط
to be in rapport
U
تماس داشتن
corps a corps
U
تماس بدنی
point contact
U
تماس نقطهای
shock hazard
U
خطر تماس
finishes
U
تماس انتهایی
skims
U
تماس اندک
communicator
U
شخص در تماس
finish
U
تماس انتهایی
skim
U
تماس اندک
contiguity
U
برخورد تماس
Keep in touch!
<idiom>
در تماس باش!
movement to contact
U
حرکت به تماس
skimmed
U
تماس اندک
contact angle
U
زاویه تماس
forward overlap
U
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
contact fire
U
انفجار در اثر تماس
contact behavior
U
رفتار تماس جویانه
phone
U
پاسخ به تماس در تلفن
galvanism
U
تماس برق بابدن
to keep in touch with any one
U
باکسی تماس داشتن
contacts
U
تماس یافتن تماسی
contact backlash
U
دنده کور تماس
look in on
<idiom>
U
تماس حاصل کردن
get in touch with someone
<idiom>
U
باکسی تماس گرفتن
contacting
U
تماس یافتن تماسی
action on the blade
U
تماس با شمشیر حریف
osculation
U
تماس اشتراک صفات
osculatory
U
وابسته به بوسه یا تماس
contact report
U
گزارش اخذ تماس
touch sensitive tablet
U
تابلو حساس به تماس
phoning
U
پاسخ به تماس در تلفن
phones
U
پاسخ به تماس در تلفن
phoned
U
پاسخ به تماس در تلفن
youch sensitive screen
U
صفحه حساس به تماس
touch sensitive panel
U
صفحه حساس به تماس
flat
U
تماس دو لبه اسکیت
break off
U
قطع تماس با دشمن
movement to contact
U
حرکت به اخذ تماس
contacted
U
تماس یافتن تماسی
synapse
U
محل تماس دوعصب
contact print
U
چاپ به طریقه تماس
touch panel
U
صفحه حساس به تماس
tuch
U
سر زدن تماس داشتن
contact
U
تماس یافتن تماسی
grazing point
U
نقطه تماس با مانع
telebrief
U
تماس مستقیم تلفنی
flattest
U
تماس دو لبه اسکیت
caller
U
شخصی که تقاضای تماس دارد
callers
U
شخصی که تقاضای تماس دارد
osculate
U
تماس نزدیک حاصل کردن
advance to contact
U
پیشروی برای اخذ تماس
ground
U
تماس دادن توپ با زمین
contacting
U
محل اتصال تماس گرفتن
engagements
U
تماس دو تیفه شمشیر درگارد
contacted
U
محل اتصال تماس گرفتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com