English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
imitative of U تقلید کننده از
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
Other Matches
infringements U تقلید
imitation U تقلید
imitations U تقلید
mimesis U تقلید
mimicry U تقلید
infringement U تقلید
apery U تقلید
imitativeness U تقلید
emulation U تقلید
faked U تقلید
sequacity U تقلید
fake U تقلید
fakes U تقلید
mimetic U وابسته به تقلید
pantomime U تقلید در اوردن
pantomimes U تقلید در اوردن
mimics U تقلید کردن
mimicking <adj.> <pres-p.> U تقلید کردن
mimicked U تقلید کردن
mimic U تقلید کردن
simulafe U تقلید کردن
mock up U تقلید کردن
impressionist U تقلید درآور
impressionists U تقلید درآور
mocks U تقلید دراوردن
mocking U تقلید دراوردن
take for granted <idiom> U تقلید از چیزی
mocked U تقلید دراوردن
mimed U تقلید دراوردن
terminal emulation U تقلید ترمینالی
mime U تقلید دراوردن
farce U تقلید لودگی
farces U تقلید لودگی
mimes U تقلید دراوردن
miming U تقلید دراوردن
stereotyped U تقلید شده
copyright U چاپ و تقلید
copyright U حق چاپ و تقلید
copyrights U چاپ و تقلید
copyrights U حق چاپ و تقلید
mimesis U تقلید واگیری
mimetism U تقلید حفافتی
mimetism U تقلید استتاری
patterning U تقلید کردن
exemplary U شایان تقلید
fabricate U تقلید کردن
simulation U تقلید تمارض
fabricated U تقلید کردن
simulations U تقلید تمارض
fabricates U تقلید کردن
imitable U قابل تقلید
imitability U قابلیت تقلید
fabricating U تقلید کردن
monkey U تقلید دراوردن
emulate U تقلید کردن
emulating <adj.> <pres-p.> U تقلید کردن
emulated U تقلید کردن
imitativeness U استعداد تقلید
mock U تقلید دراوردن
personate U تقلید کردن از
burlesques U تقلید و هجوکردن
emulates U تقلید کردن
pantomiming <adj.> <pres-p.> U تقلید کردن
hokeypokey U تقلید واداواصول
imitatively U از روی تقلید
burlesque U تقلید و هجوکردن
monkeys U تقلید دراوردن
mimesis U تقلید هنر از واقعیات
adopting the opinion U تقلید در مسائل شرعی
birdcall U تقلید صدای پرنده
parodies U تقلید مسخره امیزکردن
burlesque U تقلید رقص لخت
burlesques U تقلید رقص لخت
parody U تقلید مسخره امیزکردن
inimitable U غیر قابل تقلید
copycat <idiom> U تقلید از شخص دیگری
sequacious U اهل تقلید تابع
it is copyright U حق چاپ و تقلید محفوظ است
mimes U تقلید نمایش بدون گفتگو
travesty U تقلید مسخره امیز کردن
miming U تقلید نمایش بدون گفتگو
to go to school to U یاد گرفتن یا تقلید کردن از
pastiche U تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
travesties U تقلید مسخره امیز کردن
pastiches U تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
to copyright U حق چاپ و تقلید را محفوظ کردن
mimed U تقلید نمایش بدون گفتگو
mime U تقلید نمایش بدون گفتگو
inimitably U چنانکه نتوان انرا تقلید کرد
onomatopoeic U به تقلید صدغا درست شده تقلیدی
simulates U تقلید نشان دادن وانمود کردن
simulating U تقلید نشان دادن وانمود کردن
simulate U تقلید نشان دادن وانمود کردن
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
parody U نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
transvestism U تقلید از روش و طرز لباس جنس مخالف
parodies U نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
cults U هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
cult U هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
emulation U نرم افزار یا سخت افزاری که از سیستم دیگر تقلید میکند
echolalia U تکرار و تقلید سخنان دیگران که گاهی نوعی مرض میشود
transvestites U کسی که در لباس ورفتار ازجنس مخالف خود تقلید میکند
all right reserved U هرگونه حقی محفوظ است اعم از چاپ یا تقلید یاترجمه
transvestite U کسی که در لباس ورفتار ازجنس مخالف خود تقلید میکند
extracode U توابع کوتاه در سیستم عامل که یک تابع سخت افزاری را تقلید میکند
machine U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machined U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machines U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
mocking bird U یکجور پرنده درامریکای شمالی که صدای مرغان دیگر رابخوبی تقلید میکند
Biomimicry U تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
simulation U عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
simulations U عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
positive U که متن و گرافیک به رنگ سیاه ری زمینه سفید نشان داده میشود تا از صفحه چاپ شده تقلید کند
in circuit emulator U ای که وسیله یا مدار مجتمع را تقلید میکند و وارد یک سیستم جدید یا خطادار میشود برای بررسی صحت کار ان
frostwork U نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
plotter U چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
plotters U چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
imit ative deception U فریب ایستگاههای گیرنده دشمن با تقلید امواج ایستگاههای ان
piracy U چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
AI U طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
cybernetics U مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
assumes U تظاهر کردن تقلید کردن
assume U تظاهر کردن تقلید کردن
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com