English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 169 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
finger thumb opposition U تقابل شست و انگشت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mittens U دستکش دارای یک جابرای چهار انگشت ویکجابرای انگشت شست
mitten U دستکش دارای یک جابرای چهار انگشت ویکجابرای انگشت شست
opposition U تقابل
contrasts U تقابل
contrasted U تقابل
contrast U تقابل
reciprocity U تقابل
contrasting U تقابل
mutualism U تقابل
mutuality U تقابل
contrast U تقابل کنتراست
in opposition U تقابل فاز
brightness contrast U تقابل درخشندگی
chromatic contrast U تقابل فامی
contrasts U تقابل کنتراست
opposability U قابلیت تقابل
contrasted U تقابل کنتراست
contrasting U تقابل کنتراست
opposition jupiter to the sun U تقابل بر جیس با خورشید
thermal crossover U تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
opposition U حرکت شمشیرباز ضمن تماس با شمشیر حریف تقابل
fingerprint U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinted U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprints U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinting U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
adactylous U بی انگشت
dactyl U انگشت
fingers U انگشت
finger U انگشت
digit U انگشت
digits U انگشت
monodactylous U تک انگشت
cinquefoil U پنج انگشت
cinqfoil U پنج انگشت
to become a byword U انگشت نماشدن
index finger U انگشت نشان
finger painting U نقاشی با انگشت
agnail U میخچهء پا یا انگشت پا
the middle finger U انگشت میانه
the ring finger U انگشت حلقه
index fingers U انگشت نشان
notoriety U انگشت نمایی
dactylagraphy U انگشت نگاری
dactylitis U اماس انگشت
dactyloscopy U انگشت نگاری
sawison keut U نوک دو انگشت
rule of thumb U حساب انگشت
potentilla U پنج انگشت
pinky U انگشت کوچک
marplot U انگشت به شیر زن
medius U انگشت میان
pinkie U انگشت کوچک
medius U انگشت وسطی
middle finger U انگشت میان
gazing stock U انگشت نما
five finger U پنج انگشت
pollex U انگشت شست
digitate U انگشت دار
digitiform U انگشت مانند
egregious U انگشت نما
the little finger U انگشت کهین
finger mark U اثر انگشت
syndacty U چسبیده انگشت
finger print U اثر انگشت
soon koot U نوک انگشت
soleprint U انگشت نگاری از پا
phalange U بند انگشت
little fingers U انگشت کوچک
toenails U ناخن انگشت پا
toenail U ناخن انگشت پا
fingering U استفاده از انگشت
fingerprint U اثر انگشت
fingerprinted U اثر انگشت
fingerprinting U اثر انگشت
the first or index finger U انگشت شهادت
the first or index finger U انگشت نشان
ring fingers U انگشت انگشتر
forefinger U انگشت نشان
forefinger U انگشت شهادت
forefingers U انگشت نشان
forefingers U انگشت شهادت
fingerprints U اثر انگشت
ring finger U انگشت انگشتر
fingered U انگشت دار
fingers U انگشت زدن
finger U انگشت زدن
conspicuous U انگشت نما
knuckle U بند انگشت
fingertips U نوک انگشت
knuckles U بند انگشت
fingertip U نوک انگشت
fingered U انگشت مانند
To finger something. U به چیزی انگشت زدن
nose-picking U انگشت کردن در بینی
little finger U انگشت کوچک دست
To take fingerprints. U انگشت نگاری کردن
pinkie U انگشت کوچک دست
the little finger U انگشت کوچک کلنج
tap the door with your fingers U انگشت بزنید بدر
to run over U تند انگشت گذاشتن
proverbialize U انگشت نما کردن
polydactyl U چند انگشتی پر انگشت
phalange U استخوان انگشت یاپنجه
pettitoes U چیز بی ارزش انگشت پا
finger play U استفاده از انگشت درشمشیربازی
ring fingers U انگشت چهارم دست چپ
flagrant U انگشت نما رسوا
finger mark U با انگشت چرک کردن
finger glass U فرف انگشت شوئی
index U نمودار انگشت سبابه
phalanges U استخوان انگشت گروه
indexed U نمودار انگشت سبابه
indexes U نمودار انگشت سبابه
notoriously U بطور انگشت نما
finger print department U اداره انگشت نگاری
finger tapping U ضربه زنی با انگشت
ring finger U انگشت چهارم دست چپ
his hand want's two fingers U دستش دو انگشت ندارد
his hand lack one finger U دستش یک انگشت ندارد
hitsu shiubi U مفصل انگشت وسط
knucklebone U استخوان بند انگشت
lumbrical U ماهیچه انگشت یا پنجه
a man's best friends are his ten fingers <proverb> U کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من
poke U فشار با نوک انگشت حرکت
poked U فشار با نوک انگشت حرکت
to make an e. of oneself U خود را انگشت نما کردن
pokes U فشار با نوک انگشت حرکت
fingers U باندازه یک انگشت میله برامدگی
poking U فشار با نوک انگشت حرکت
finger U باندازه یک انگشت میله برامدگی
fingering U پنجه گذاری انگشت کاری
jam U گرفتن شکاف کوه با انگشت
pizzicato U با ضرب نوک انگشت یاناخن
lumbrical U ماهیچهای که با انگشت یاپمجه را می جنباند
phalangeal U وابسته به استخوان انگشت یاپنجه
finger hold U خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
jams U گرفتن شکاف کوه با انگشت
agnus castus U پنج انگشت فلفل بری
toes U با انگشت پا زدن یاراه رفتن
jammed U گرفتن شکاف کوه با انگشت
toe U با انگشت پا زدن یاراه رفتن
to gouge out a persons eye U چشم کسیرابا انگشت بیرون اوردن
syndactyl U دارای دو یاچند انگشت بهم چسبیده
two U دو انگشت داور به معنی دودقیقه اخراج
to poke somebody U کسی را با نوک انگشت فشار دادن
to prod somebody U کسی را با نوک انگشت فشار دادن
twos U دو انگشت داور به معنی دودقیقه اخراج
toes U انگشت پای مهره داران جای پا
toe U انگشت پای مهره داران جای پا
To be conspicuous. U انگشت نما بودن ( مشخص یا سر شناس )
To be flabbergasted (bewildered). U انگشت به دهان ماندن ( مبهوت شدن )
hang ten U سواری تخته موج درحال جلوبودن 01 انگشت پا
ageum son U قسمت بین شصت و انگشت بیرونی دست
percuss U بازدن انگشت یا الت دیگری چیزی را ازمودن
to queer the pitch for any one U نقشه کسی رابرهم زدن انگشت توی شیرزدن
to cross self U با گذاردن انگشت برپیشانی ودوطرف بدن نشان صلیب
moulage U انگشت نگاری یا نگارش اثر چیزی برای کشف جرم
lifting U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lift U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifted U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifts U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
parmakli U لوزی پنجه ای [این طرح در گلیم های ترکیه بکار رفته و در اصطلاح محلی به معنی انگشت می باشد.]
To be very conspicuous . To stick out a mile . To be a marked person . U مثل گاو پیشانی سفید بودن ( انگشت نما ومشخص بودن )
free stroke U کشیدن ساده سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه منتقل می شود]
rest stroke U کشیدن سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
dump U رها کردن گوی بولینگ از انگشت و شست باهم بطوریکه گوی پیچ نخورد کشیدن طناب یا سیم بازکننده چتر
toe loop jump U پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
tap loop jump U پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com