Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
qualities
U
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
quality
U
تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
e c s c (european coal & steel commissio
U
فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
locarno treaty
U
بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
tour de france
U
مسابقه تور دو فرانس بمسافت 0004 کیلومتر در12 روز که دوچرخه سواران از کشورهای فرانسه بلژیک اسپانیا ایتالیا المان و سویس می گذرند و از سال 3091پایه گذاری شده و اغلب مسیرکوهستانی است
ems dispatch
U
تلگراف امس عنوان واقعه مشهور ملاقات سفیر فرانسه با ویلهم اول در سال 0781 در امس که بیسمارک صدراعظم وقت المان با تحریف مفاد تلگرافی که از موضوع این ملاقات حکایت می کرد باعث بروزجنگ فرانسه و پروس شد
sturm und drang
U
نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
western european union
U
ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
Common Market
U
بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
rapallo treaty
U
قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
european atomic energy community
U
جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
he does not know french
U
او زبان فرانسه نمیداند فرانسه بلد نیست
French
U
فرانسه زبان فرانسه
sicilian attack
U
حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
element
U
المان
cells
U
المان
elements
U
المان
cell
U
المان
Germany
U
المان
Italy
U
ایتالیا
locarno treaty
U
ایتالیا
germanism
U
المان گرایی
germanophil
U
المان دوست
germanism
U
طرفداری از المان
quirinal
U
حکومت ایتالیا
italiot or ote
U
مقیم ایتالیا
quirinal
U
دولت ایتالیا
campo santo
U
گورستان ایتالیا
Rome
U
پایتخت ایتالیا
teutonize
U
ساکن المان کردن
finite element method
U
روش المان محدود
germanomania
U
جنون المان مابی
reich
U
کشور و امپراطوری المان
Germanic
U
توتونیک وابسته به المان
heating element
U
المان یا عنصر حرارتی
locarno treaty
U
پیمان منعقدبین المان
siegfried
U
پهلوان افسانهای المان
sienna
U
نام شهری در ایتالیا
tuscan
U
وابسته بتوسکانی در ایتالیا
rubicon
U
رودی در شمال ایتالیا
teutonism
U
عقیده برتری نژادی المان
swastika
U
صلیب شکسته المان نازی
storm trooper
U
گارد حمله المان نازی
jute
U
طایفهای از مردم سفلای المان
low dutch
U
زبان شمال المان و هلندی
reichstay
U
نام مجلس قانونی المان
piedmont
U
ناحیهای در شمال غربی ایتالیا
big five
U
ایتالیا وژاپن اطلاق میشد
nazi
U
عضو حزب نازی المان هیتلری
singspiel
U
نمایش کمدی موزیکال قرن 81 المان
major-domo
U
متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
major-domos
U
متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
podesta
U
رئیس شهرداری در برخی شهرهای ایتالیا
major domo
U
متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
Italian stucco is world famous .
U
گچ برای ایتالیا شهرت جهانی دارد
italianism
U
پیروی از اداب و رسوم مردم ایتالیا
cornicione
U
[قرنیز دیوار در سبک رنسانس ایتالیا]
a comparison of the tax systems in Italy and Spain
U
مقایسه سیستم های مالیاتی در ایتالیا و اسپانیا
herr
U
اقا) لقبی که پیش ازنام مردان المان ی بکارمیرودوبرابربااست
scaramouch
U
دلقک بزدل وکتک خور منایش کودکان ایتالیا
Analogical architecture
U
[معماری بومی ایتالیا در سال هزار و نهصد و هفتاد]
Floreale
U
[سبک تزئینات منزل در معماری هنر نوی ایتالیا]
scaramouche
U
دلقک بزدل وکتک خور منایش کودکان ایتالیا
rontgen
U
نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
gondola
U
نوعی قایق که در کانالهای شهر ونیز ایتالیا معمول است
irredentist
U
طرفدار برگرداندن همه جاهایی که ایتالیایی حرف میزنند به ایتالیا
gondolas
U
نوعی قایق که در کانالهای شهر ونیز ایتالیا معمول است
Italian Villa style
U
[سبک التقاطی مورد استفاده در قرن نوزدهم بومی ایتالیا]
discrepancy
U
تفاوت
diversity
U
تفاوت
margin
U
تفاوت
diversities
U
تفاوت
amphoteric
U
بی تفاوت
margins
U
تفاوت
french master
U
فرانسه
apathetic
U
بی تفاوت
noise margin
U
تفاوت خش
difference
U
تفاوت
differences
U
تفاوت
margine
U
تفاوت
exchange
U
تفاوت
indifferent
U
بی تفاوت
indfferent
U
بی تفاوت
exchanged
U
تفاوت
exchanges
U
تفاوت
exchanging
U
تفاوت
landwehr
U
بخشی از ارتش المان وکشورهای دیگر که خدمت زیرپرچم را انجام دادند
minor exchange
U
تفاوت کوچک
French Guiana
U
گیانای فرانسه
adjustable nut wrench
آچار فرانسه
what the odds
U
چه تفاوت میکند
losing the exchange
U
تفاوت دادن
winning the exchang
U
تفاوت گرفتن
adjustable wrench
آچار فرانسه
permissible deviation
U
تفاوت مجاز
neutral equilibrium
U
تعادل بی تفاوت
price differential
U
تفاوت قیمت
displaciment
U
تفاوت مکان
flat nose plier
U
اچار فرانسه
francophil
U
فرانسه دوست
francophil
U
هواخواه فرانسه
francophile
U
فرانسه دوست
francophile
U
هواخواه فرانسه
gallice
U
بزبان فرانسه
french revolution
U
انقلاب فرانسه
frenchless
U
فرانسه ندان
gallophile
U
فرانسه دوست
sensed difference
U
تفاوت محسوس
laissez aller
U
تلفظ به فرانسه
significant difference
U
تفاوت معنادار
product differentiation
U
تفاوت محصول
chGteau
U
خانهایروستاییبزرگدر فرانسه
tolerances
U
تفاوت مجاز
French Polynesia
U
پولینزی فرانسه
inequalities
U
تفاوت نامعادله
inequality
U
تفاوت نامعادله
wrenches
U
اچار فرانسه
wrenched
U
اچار فرانسه
wrench
U
اچار فرانسه
neutral stability
U
پایداری بی تفاوت
French Guiana
U
گویان فرانسه
tolerance
U
تفاوت مجاز
Cinquecento
U
[واژه ای که در قرن شانزدهم ایتالیا در هنر و معماری رنسانس بکار می رفته است.]
Channel Tunnel
U
تونلراهآهنزیر کانالانگلستانبینانگلیسو فرانسه
Common Market
U
فرانسه لوکزامبورگ و هلند
by far
<idiom>
U
با تفاوت زیاد،بزرگ
in the face of such odds
U
با وجود این تفاوت
jnd
U
کمترین تفاوت محسوس
to set off for France
U
رهسپار شدن به فرانسه
sed
U
خطای معیار تفاوت
they differ materially
U
تفاوت کلی با هم دارند
to talk french
U
فرانسه حرف زدن
agio
U
تفاوت هزینه تسریع
make over
<idiom>
U
بی تفاوت جلوه دادن
standard error of difference
U
خطای معیار تفاوت
just noticeable difference
U
کمترین تفاوت محسوس
figure of eight knot
U
گره هشت فرانسه
Charterhouse
U
دیر کارتوزی
[در فرانسه]
long odds
U
تفاوت زیاد درمسابقه
rank difference correlation
U
همبستگی تفاوت رتبه ها
He is ahead of me in french.
U
درزبان فرانسه از من جلواست
discrepancy
U
تفاوت اشتباه در حساب
as cool as a cucumber
<idiom>
U
مثل یخ
[سرد و بی تفاوت]
High Renaissance
U
[سبک معماری دوره رنسانس تا تجدد هنری و ادبی ایتالیا در قرن شانزد میلادی]
it borders on france
U
در سر حد مرز فرانسه واقع است
marseillaise
U
مارسیز سرود ملی فرانسه
My French is not up to much.
U
فرانسه ام چندان تعریفی ندارد
it makes a t. difference
U
تفاوت خیلی زیادی نمیکند
fabliau
U
وابسته باشعار قدیم فرانسه
dauphiness
U
عروس پادشاه فرانسه ازپسرارشدش
upsilon
U
است وصدای u را در فرانسه میدهد
Alsatians
U
اهل ایالت آلزاس در فرانسه
Alsatian
U
اهل ایالت آلزاس در فرانسه
To speake broken French.
U
فرانسه دست وپ؟ شکسته صحبت کردن
liberty pole
U
چوب پرچم انقلابیون فرانسه وامریکا
keep up your french
U
زبان فرانسه راهمانقدرکه میدانیدنگاه دارید
constable of france
U
فرمانده کل قوادرغیاب پادشاهان پیشین فرانسه
dauphin
U
عنوان پسر ارشد پادشاه فرانسه
straight face
U
چهره رسمی و بی نشاط قیافه بی تفاوت
to split the difference
U
تفاوت میان دو چیز را دو نیم کردن
sou
U
مسکوک فرانسه یا سویس مساوی 50/0 فرانک
trade gap
U
تفاوت بین صادرات و واردات یک کشور
balance of trade
U
تفاوت رقم صادرات و واردات دوکشور با هم
total factor productivity
U
تفاوت بین رشد داده ها و ستاده ها
markup
U
تفاوت بین هزینه و قیمت کالا
denier
U
نوعی مسکوک در فرانسه و اروپای غربی
champagne
U
نام مشروبی که درشامپانی فرانسه تهیه میشود
Fontainebleau
U
[سبک دکوراسیون در قصر ییلاقی سلطنتی فرانسه]
declination
U
مقدار تفاوت بین شمال واقعی و مغناطیسی
pyrenran
U
وابسته به کوهای PYRENEES درمیان فرانسه و اسپانی
riviera
U
ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
debt discount
U
تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
Monaco
U
ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
He is giving her French lessons in exchange for English lessons
U
به اودرس فرانسه می دهد ودرعوض انگیسی می گیرد
trouvere
U
شاعر رزمی شمال فرانسه در سده یازدهم
law french
U
اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
the peninsular war
U
جنگ انگلیس و فرانسه در شبه جزیره ایبری
mistral
U
باد خشک سرد شمالی درجنوب فرانسه
fleur de lys
U
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fleur de lis
U
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
flower de luce
U
گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
balance of trade
U
تفاوت رقم واردات و صادرات کشور در زمان معین
pom
U
یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
the big four
U
درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان
The
[main]
protagonists in the colonial struggle were Great Britain and France.
U
بریتانیا و فرانسه سردمداران
[اصلی]
در مبارزه مستعمراتی بودند.
poms
U
یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
femme-fleur
U
[طرح دختر رویایی در طراحی های هنرهای جدید فرانسه]
percheron
U
یکجور اسب نیرومندو تندروکه درنواحی فرانسه پرورده میشود
She speaks French as if it were her mother tongue . She speaks Frinch like a native .
U
فرانسه را آنقدر قشنگ صحبت می کند گویی زبان مادریش است
legion ofholour
U
نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
big five
U
بیشتر باthe بزرگان پنجگانه . نامی است که در کنفرانس صلح پاریس 9191 به فرانسه امریکا
Medici Mamluk rug
U
قالی مدیسه مملوک
[این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
fascism
U
نام حزبی است که موسولینی در فاصله دو جنگ عالمگیر در ایتالیا تاسیس کردو اصول عقاید و فلسفه ان رااز سیستمهای سیاسی مختلف اخذ و بر حسب احتیاج تحریف و تفسیر نمود
french revolution
U
انقلابی که درسال 9871 در فرانسه اتفاق افتاد و باعث امحاء سیستم فئودالی و انتقال قدرت حاکمه به طبقه بورژوا شد
potsdom agreement
U
موافقتنامه پوتسدام موافقتنامه منعقده بین امریکاو شوروی و انگلیس پس ازپایان جنگ جهانی دوم به سال 5491 که در ان سه دولت خط مشی خود را نبست به المان اشغال شده
tripartite declaration of 0
U
اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
popular front
U
ائتلافی که احزاب غیر فاشیست در 5391در انترناسیونال کمونیست پیشنهاد شد و بر مبنای ان دولتهایی نیز در فرانسه واسپانیا روی کار امد
western european union
U
اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
chateau style
U
[سبک معماری قرن نوزدهم فرانسه که ترکیب سبک های گوتیک و رنسانس بود.]
dunkrik treaty
U
معاهده منعقده بین انگلستان وفرانسه به سال 7491 که هدف ان تشریک مساعی دودولت در صورت تجاوز یاتهدید به تجاوز از طرف المان و نیز برقراری تماس اقتصادی دایم بود
rooks
U
رخ شطرنج
chess
U
شطرنج
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com