English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
contrast U تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrasted U تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrasting U تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
contrasts U تفاوت بین سیاه و سفید یا بین رنگها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
contrasts U دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasting U دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrast U دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasted U دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
black and white U سیاه و سفید
achromatic U سیاه و سفید
BPP U یک بیت برای سیاه یا سفید
to not lift a finger <idiom> U دست به سیاه و سفید نزدن [اصطلاح]
monochrome U در یک رنگ با سایههای خاکستری و سیاه و سفید
dorper U گوسفند افریقایی سفید صورت سیاه
woodruff U حشره مصنوعی دارای بالهای سیاه و سفید
painted lady U پروانه قرمز که خالهای سیاه و سفید دارد
checkered flag U پرچم شطرنجی سفید و سیاه پایان مسابقه اتومبیلرانی
paper white monitor U صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
reverses U حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
reversing U حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
reverse U حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
You went in a black veil, but must come out in a w. <proverb> U با چادر سیاه رفتى باید با کفن سفید بیرون بیائى .
reversed U حالت صفحه نمایش که سیاه و سفید آن رزرو شده اند.
achromatic colour U رنگ بین سیاه و سفید که توسط آداپتور گرافیکی نمایش داده میشود
division boards U قسمت مسیر گوی بولینگ که تختههای سفید و سیاه بهم وصل می شوند
resolving power U اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
monochrome U صفحه نمایش کامپیوتر که متن و گرافیک را سیاه و سفید و سایه دار و نه رنگی نشان میدهد
positive U که متن و گرافیک به رنگ سیاه ری زمینه سفید نشان داده میشود تا از صفحه چاپ شده تقلید کند
realizing the palette U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizes U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realized U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realising U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realised U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realises U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realize U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
a chromatic U [معماری بدون رنگ یعنی تنها با رنگ سیاه و سفید با آلروماتیک]
apartheid U نفاق و جدایی بین سیاه پوستان و سفید پوستان افریقای جنوبی
watermark U علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
watermarks U علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
blacker U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
black U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacked U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blackest U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacks U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
basalt U نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouette U نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes U نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
melanin U رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
crape U نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
leukon U عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
Colors [American English] U رنگها
flight of colors U پرش رنگها
collage U هنراختلاط رنگها
chromatic U مربوط به رنگها
chromatics U علم رنگها
color disk U گرده رنگها
color circle U دایره رنگها
collages U هنراختلاط رنگها
sable U رنگ سیاه لباس سیاه
sables U رنگ سیاه لباس سیاه
smutted whcat U گندم سیاه یا زنگ سیاه
black holes U حفره سیاه چاله سیاه
black hole U حفره سیاه چاله سیاه
bold face U طرح سیاه حرف سیاه
ethiops U سیاب سیاه جیوه سیاه
platina U پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
white with blue stripes U سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
panchromatic U حساس نسبت بهمه رنگها
color anomia U زبان پریشی نامی رنگها
color sorting test U ازمون دسته بندی رنگها
BPP U هشت بیت برای ترکیبی از رنگها
thinner U حلالی برای کاهش ویسکوزیته رنگها
BPP U چهار بیت برای ترکیبی از رنگها
The color harmony in nature is very interesting. U هماهنگی رنگها درطبیعت بسیار جالب است
diversities U تفاوت
amphoteric U بی تفاوت
indifferent U بی تفاوت
diversity U تفاوت
apathetic U بی تفاوت
indfferent U بی تفاوت
discrepancy U تفاوت
noise margin U تفاوت خش
margine U تفاوت
differences U تفاوت
exchange U تفاوت
margins U تفاوت
margin U تفاوت
difference U تفاوت
exchanged U تفاوت
exchanges U تفاوت
exchanging U تفاوت
achloropsia U نوعی نابینایی درمورد رنگها مخصوصا رنگ سبز
leukocyte U گویچه سفید خون گلبول سفید خون
price differential U تفاوت قیمت
neutral equilibrium U تعادل بی تفاوت
inequalities U تفاوت نامعادله
permissible deviation U تفاوت مجاز
losing the exchange U تفاوت دادن
minor exchange U تفاوت کوچک
what the odds U چه تفاوت میکند
neutral stability U پایداری بی تفاوت
displaciment U تفاوت مکان
inequality U تفاوت نامعادله
sensed difference U تفاوت محسوس
tolerance U تفاوت مجاز
tolerances U تفاوت مجاز
winning the exchang U تفاوت گرفتن
significant difference U تفاوت معنادار
product differentiation U تفاوت محصول
long odds U تفاوت زیاد درمسابقه
make over <idiom> U بی تفاوت جلوه دادن
jnd U کمترین تفاوت محسوس
they differ materially U تفاوت کلی با هم دارند
discrepancy U تفاوت اشتباه در حساب
agio U تفاوت هزینه تسریع
just noticeable difference U کمترین تفاوت محسوس
rank difference correlation U همبستگی تفاوت رتبه ها
as cool as a cucumber <idiom> U مثل یخ [سرد و بی تفاوت]
sed U خطای معیار تفاوت
in the face of such odds U با وجود این تفاوت
standard error of difference U خطای معیار تفاوت
by far <idiom> U با تفاوت زیاد،بزرگ
colour U برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
colours U برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
color code U روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
it makes a t. difference U تفاوت خیلی زیادی نمیکند
thermal transfer U روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
palette U تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
palettes U تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
thermal wax U روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal wax transfer printer U روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
to split the difference U تفاوت میان دو چیز را دو نیم کردن
total factor productivity U تفاوت بین رشد داده ها و ستاده ها
trade gap U تفاوت بین صادرات و واردات یک کشور
qualities U تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
balance of trade U تفاوت رقم صادرات و واردات دوکشور با هم
markup U تفاوت بین هزینه و قیمت کالا
quality U تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
straight face U چهره رسمی و بی نشاط قیافه بی تفاوت
black body radiation U تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
declination U مقدار تفاوت بین شمال واقعی و مغناطیسی
debt discount U تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
balance of trade U تفاوت رقم واردات و صادرات کشور در زمان معین
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
ansi U که نحوه نمایش رنگها و تصاویر کوچک و ساده را روی صفحه نمایش بیان میکند
standards U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standard U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
ansi U ترتیبی از حروف کنترلی صفحه نمایش ANSI که رنگها و خصوصیات متن را روی صفحه کنترل میکند این ترتیب با کلید ESC و شروع میشود
analog U صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogues U صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogue U صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
tare U تفاوت وزن خالص و وزن ناخالص
white tailed U دم سفید
hoary U سفید
shiro U سفید
whitest U سفید
whiter U سفید
white U سفید
snow-white U سفید
chalk U گل سفید
chalked U گل سفید
chalking U گل سفید
chalks U گل سفید
blank U سفید
blank check U چک سفید
hoary headed U مو سفید
snowy U سفید
blank cheques U چک سفید
minever U خز سفید
sow white U سفید
alabastrine U سفید
blankest U سفید
whiting U گچ سفید
miniver U خز سفید
blank cheque U چک سفید
silvery U سفید
coif U عرقچین سفید
white beard U ریش سفید
impudent U چشم سفید
the white house U کاخ سفید
kerosene U نفت سفید
blankbook U دفترچه سفید
wheat bread U نان سفید
blank signed cheque U چک سفید امضاء
tabula rasa U لوح سفید
blank signed document U سفید امضاء
white collar U یقه سفید
lily white U خیلی سفید
watcheye U سگ چشم سفید
decolo U سفید کردن
duenna U گیس سفید
to grow U سفید شدن
cummin U زیره سفید
garnish U پارچه سفید
garnished U پارچه سفید
garnishes U پارچه سفید
galvanised U سفید کردن
galvanises U سفید کردن
galvanising U سفید کردن
chlorosis U یرقان سفید
unleached U سفید نشده
veratrum U خربق سفید
wall eye U چشم سفید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com