Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
straight run pitch
U
تفاله اولین تقطیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
first in first out
U
صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
bubble cap plate column
U
ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
fifo
U
روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
first strike
U
اولین ضربت در اولین حمله
fifo
U
اولین صادره از اولین وارده
bubble tray column
U
ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
fifo
U
که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود
grounds
U
تفاله
slag
U
تفاله
residuum
U
تفاله
dross
U
تفاله
residues
U
تفاله
raff
U
تفاله
residue
U
تفاله
greaves
U
تفاله
trashed
U
تفاله
trashes
U
تفاله
scum
U
تفاله
bagasse
U
تفاله
trashing
U
تفاله
cinders
U
تفاله
trash
U
تفاله
cinder
U
تفاله
distilling head
U
سر تقطیر
retorting
U
تقطیر
distillation
U
تقطیر
disstillation
U
تقطیر
slag
U
تفاله اهنگدازی
pug
U
تفاله سیب
pugs
U
تفاله سیب
furnace cinder
U
تفاله کوره
pitches
U
تفاله قطران
grout
U
دوغاب تفاله
crapping
U
تفاله چرند
crapped
U
تفاله چرند
crap
U
تفاله چرند
pitch
U
تفاله قطران
megass
U
تفاله نیشکر
removal of cinder
U
برداشت تفاله
bagasse
U
تفاله نیشکر
scoria slag
U
تفاله روباره
scorification
U
تفاله سازی
scorification
U
تفاله گیری
scoriaceous
U
تفاله دار
scoria
U
تفاله معدنی
ross
U
خاکروبه تفاله
drossy
U
تفاله مانند
residual bitumen
U
قیر تفاله
removal of cinder
U
تفاله گیری
coffee grounds
U
تفاله قهوه
distilling
U
تقطیر شدن
distils
U
تقطیر شدن
condensate
U
تقطیر کردن
distillate
U
فراورده تقطیر
bubble tower
U
برج تقطیر
distilling
U
تقطیر کردن
retorts
U
دستگاه تقطیر
distil
U
تقطیر شدن
distilled
U
تقطیر شده
destructive distillation
U
تقطیر تخریبی
dry distillation
U
تقطیر خشک
carbonization
U
تقطیر تخریبی
distilling receiver
U
گیرنده تقطیر
distils
U
تقطیر کردن
distills
U
تقطیر شدن
distills
U
تقطیر کردن
distillation residue
U
باقیمانده تقطیر
distillate
U
محصول تقطیر
distillable
U
قابل تقطیر
distil
U
تقطیر کردن
simple distillation
U
تقطیر ساده
distiller
U
دستگاه تقطیر
vacuum distillation
U
تقطیر در خلاء
water still
U
دستگاه تقطیر اب
retort
U
دستگاه تقطیر
steam stripping
U
تقطیر با بخار اب
rectifier
U
اسباب تقطیر
steam distillation
U
تقطیر با بخار اب
solar still
U
تقطیر کن افتابی
residuum
U
پس مانده تقطیر
distillers
U
دستگاه تقطیر
molecular distillation
U
تقطیر مولکولی
extraction
U
تقطیر کشش
stillest
U
دستگاه تقطیر
pitch
U
ته مانده تقطیر
residue
U
پس مانده تقطیر
stiller
U
دستگاه تقطیر
pitches
U
ته مانده تقطیر
still
U
دستگاه تقطیر
residues
U
پس مانده تقطیر
stills
U
دستگاه تقطیر
marc
U
تفاله میوه جات
cast off
U
متروک مردود تفاله
scorify
U
تبدیل به تفاله کردن
pap
U
تفاله گوشت یاسیب
slag cement
U
سیمان تفاله اهنگدازی
grain
U
دان تفاله حبوبات
pulp
U
بصورت تفاله دراوردن
slag
U
تفاله کورههای بلند
slag
U
اشغال تفاله گرفتن از
pot still
U
دستگاه تقطیر ویسکی
total reflux head
U
سر تقطیر برگشت کامل
pipestill
U
دستگاه تقطیر لولهای
by product gas
U
گاز تقطیر شده
battery still
U
دیگ تقطیر باتری
molecular still
U
دستگاه تقطیر مولکولی
slag sinter
U
تفاله کوره اهنگدازی بلند
blast furnace slag
U
روباره تفاله کوره بلند
clinker
U
تفاله کوره ذوب اهن
furnace cinder
U
تفاله کوره چدن ریزی
furnace clinker
U
تفاله کوره ذوب اهن
stiller
U
دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
overlap of distillat curves
U
رویهم افتادگی منحنیهای تقطیر
distillery
U
کارخانه یا محل تقطیر رسومات
stillest
U
دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
distilleries
U
کارخانه یا محل تقطیر رسومات
still
U
دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
jet b
U
نوعی سوخت تقطیر شده
stills
U
دستگاه تقطیر عرق گرفتن از
refuse
U
قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
clinker
U
تفاله شیشه درکوره قالگری پوسته اهن
refused
U
قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
blast furnace slag
U
تفاله کورههای مرتفع روباره کوره بلند
refusing
U
قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
refuses
U
قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
slopping
U
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slopped
U
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slop
U
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
initial
U
اولین
initiatory
U
اولین
headmost
U
اولین
initialling
U
اولین
initialled
U
اولین
initials
U
اولین
initialing
U
اولین
initialed
U
اولین
first strike
U
اولین ضربه
immediate destination
U
اولین مقصد
betimes
U
در اولین فرصت
first salvo
U
اولین رگبار
first generation
U
اولین سری
initialling
U
اولین امضاء
initials
U
اولین امضاء
initialed
U
اولین امضاء
initialling
U
اولین یا در ابتدا
initialed
U
اولین قسمت
initial
U
اولین یا در ابتدا
initialing
U
اولین یا در ابتدا
initials
U
اولین قسمت
initial
U
اولین امضاء
initials
U
اولین یا در ابتدا
initial
U
اولین قسمت
initialling
U
اولین قسمت
initialed
U
اولین یا در ابتدا
seconded
U
که پس از اولین می آید
seconds
U
که پس از اولین می آید
initialing
U
اولین امضاء
initialing
U
اولین قسمت
initialled
U
اولین قسمت
initialled
U
اولین امضاء
second
U
که پس از اولین می آید
initialled
U
اولین یا در ابتدا
seconding
U
که پس از اولین می آید
Go to the first crossroad.
به اولین چهارراه بروید.
first ionization potential
U
پتانسیل اولین یونش
Go to the first crossroad.
به اولین تقاطع بروید.
dday
U
اولین روزاغاز بکار
first light
U
اولین طلیعه خورشید
at first light
U
در اولین روشنایی روز
at your earliest convenience
U
در اولین فرصت مناسب
CERN
U
یس که www اولین آنجا اختراع شد
lifo
U
اولین صادره ازاخرین وارده
filo
U
اخرین صادره از اولین وارده
home
U
اولین رکورد داده در فایل
primary
U
اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
for the first
[last]
time
U
برای اولین
[آخرین]
بار
January
U
اولین ماه سال مسیحی
homes
U
اولین رکورد داده در فایل
alphas
U
اولین گونه یک محصول کامپیوتری
alpha
U
اولین گونه یک محصول کامپیوتری
lifo last in first out
U
اولین صادره از اخرین وارده
first offender
U
متخلف برای اولین بار
first offenders
U
متخلف برای اولین بار
standard
U
اولین مگا بایت حافظه در PC.
standards
U
اولین مگا بایت حافظه در PC.
green run
U
اولین گردش موتور نو یا تازه تعمیر
head
U
اولین عنصر داده در لیست بودن
low sunday
U
اولین یکشنبه بعد از عید پاک
initial
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initialed
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initials
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
ante-court
U
[اولین صحن در خانه های بزرگ]
delivery leadtime
U
زمان تحویل اولین پارتی وسایل
delivery leadtime
U
زمان تحویل اولین قسمت وسایل
initialling
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
ash wednesday
U
اولین روز ایام روزهء مسیحیان
initialled
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
drop cap
U
حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
initialing
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
computed air release point
U
نقطه پرتاب اولین چترباز یابار از هواپیما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com