Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
conversion
U
تغییر مذهب
conversions
U
تغییر مذهب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
under the veil of religion
U
درلفافه مذهب بعنوان مذهب ببهانه دین
rubricator
U
مذهب
religions
U
مذهب
religion
U
مذهب
coreligionist
U
هم مذهب
specticism
U
مذهب شکاکیون
state religion
U
مذهب رسمی
illuminator
U
نورافکن مذهب
sunnism
U
مذهب تسنن
free thought
U
وارستگی از مذهب
religiousness
U
پیروی مذهب
pyrrhonism
U
مذهب فیرونی
theocracy
U
حکومت مذهب
theocracies
U
حکومت مذهب
principles of religion
U
اصول مذهب
Buddhism
U
مذهب بودا
Methodism
U
مذهب " متدیست "
Catholicism
U
اصول مذهب کاتولیکی
one of the two major sects among muslims
U
مذهب اهل تسنن
denomination
U
مذهب واحد جنس
denominations
U
مذهب واحد جنس
free thinking
U
ازادی از قیود مذهب
evangelicalism
U
فلسفهء مذهب اوانجلی
ecumenism
U
هم پیوند گرایی مذهب
revivalism
U
اصالت احیا مذهب
zen buddhism
U
فلسفه یا مذهب ذن بوداییسم
sunnite
U
پیرو مذهب سنت
shia
U
پیرو مذهب شیعه
shiite
U
پیرو مذهب شیعه
Judaic
U
وابسته به جهودان و مذهب یهود
follower
U
پیرو مذهب شیعه مقلد
followers
U
پیرو مذهب شیعه مقلد
patristic
U
وابسته به اولیاء وبزرگان مذهب
puritaism
U
سخت گیری در تصفیه مذهب
free thinker
U
وبه مذهب بی اعتنا است .
libertines
U
کسیکه پابند مذهب نیست
shinto
U
مذهب ارواح پرستی درژاپن
libertine
U
کسیکه پابند مذهب نیست
naturalism
U
فلسفه یا مذهب طبیعی اصالت طبیعت
end strings
U
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
heterodox
U
دارای مذهب وعقایدی مخالف عقاید عمومی
deistic
U
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
Methodist
U
فرقه مسیحی " متدیست " مومن به این مذهب
Methodists
U
فرقه مسیحی " متدیست " مومن به این مذهب
deistical
U
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
unclocked
U
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
income effect
U
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangover
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
vary
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
religionize
U
دینداری زیاد نشان دادن مذهبی یا مذهب دار کردن
plastic
U
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
school of jurisprudence
U
مذهب جعفری Ashari Ithna of Imam sixthshii the Sadiq al Imamafar after named uslims
variable area nozzle
U
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
change over
U
تغییر روش تغییر رویه
change
U
تغییر کردن تغییر دادن
changed
U
تغییر کردن تغییر دادن
changes
U
تغییر کردن تغییر دادن
changing
U
تغییر کردن تغییر دادن
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycled
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
lotus
U
[نوعی گل نیلوفر آبی مصری که در فرش های چینی بیشتر بکار رفته و نشانه مذهب، تکامل، خلوص و زیبائی بوده و شباهتی با گل ختائی دارد.]
counter march
U
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
sunni
U
اهل سنت پیرو مذهب سنت
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
angular travel
U
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
naturalism
U
فلسفه طبیعی مذهب طبیعی
gradient circuit
U
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
one of the sunni school
U
شافعی مذهب شافعی
non return to zero
U
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
vicissitude
U
تغییر
fluctuation
U
تغییر
changing
U
تغییر
innovation
U
تغییر
dachi
U
تغییر پا
commutation
U
تغییر
innovations
U
تغییر
amendment
U
تغییر
changes
U
تغییر
conversion
U
تغییر
change
U
تغییر
conversions
U
تغییر
variation
U
تغییر
stationary
U
بی تغییر
amendments
U
تغییر
changed
U
تغییر
misalignment
U
تغییر
alteration
U
تغییر
mutation
U
تغییر
mutations
U
تغییر
modification
U
تغییر
variations
U
تغییر
shunting
U
تغییر خط
changeless
U
بی تغییر
alternation
U
تغییر
altered
U
تغییر دادن
invariant
U
تغییر ناپذیر
invariance
U
تغییر ناپذیری
moveable
U
قابل تغییر
modificatory
U
تغییر دهنده
variables
U
تغییر پذیر
modifiability
U
تغییر پذیری
altering
U
تغییر یافتن
altered
U
تغییر یافتن
inalterability
U
تغییر ناپذیری
alter
U
تغییر دادن
modifiers
U
تغییر دهنده
nonreversal shift
U
تغییر ناوارون
inalterable
U
تغییر ناپذیر
mutable
U
تغییر پذیر
multiplier
U
ضریب تغییر
immutability
U
تغییر ناپذیری
mutabilty
U
تغییر پذیری
mutability
U
تغییر پذیری
infelection
U
تغییر شکل
metachromatism
U
تغییر رنگ
weather
U
تغییر فصل
immutable
U
تغییر ناپذیر
fluctuates
U
تغییر مداوم
fluctuated
U
تغییر مداوم
weathers
U
تغییر فصل
load variation
U
تغییر بار
lour
U
اخم تغییر
fluctuate
U
تغییر مداوم
magnatic displacement
U
تغییر مغناطیسی
upheavals
U
تغییر فاحش
transmutation
U
تغییر شکل
mean variation
U
تغییر متوسط
upheaval
U
تغییر فاحش
minor change
U
خرد تغییر
supple
U
تغییر پذیر
left shift
U
تغییر مکان به چپ
constantly
U
بدون تغییر
ireversible
U
تغییر ناپذیر
altering
U
تغییر دادن
weathered
U
تغییر فصل
modificative
U
تغییر دهنده
unalterable
U
تغییر ناپذیر
skittish
U
تغییر پذیر
alters
U
تغییر یافتن
modification of the articles
U
تغییر اساسنامه
alters
U
تغییر دادن
invariable
U
تغییر ناپذیر
kainophobia
U
تغییر هراسی
kainotophobia
U
تغییر هراسی
lability
U
تغییر پذیری
misalign
U
تغییر یافتن
alter
U
تغییر یافتن
variable
U
تغییر پذیر
metamorphosis
U
تغییر شکل
change of curvature
U
تغییر انحنا
change of place
U
تغییر مکان
change of speed
U
تغییر سرعت
speed variation
U
تغییر سرعت
variant
U
قابل تغییر
change spin
U
چرخیدن با تغییر پا
changer
U
تغییر دهنده
cinversion
U
تغییر شکل
coefficient of variation
U
ضریب تغییر
commutable
U
قابل تغییر
concurrent variation
U
تغییر همزمان
kaleidoscopes
U
تغییر پذیربودن
kaleidoscope
U
تغییر پذیربودن
convertibility
U
توانایی تغییر
covariation
U
تغییر همگام
current displacement
U
تغییر جریان
change in supply
U
تغییر عرضه
varies
U
تغییر کردن
transforming
U
تغییر شکل
transformed
U
تغییر شکل
modification
U
تغییر وتبدیل
transforms
U
تغییر شکل
transform
U
تغییر شکل
alterability
U
قابلیت تغییر
alterable
U
قابل تغییر
alterant
U
تغییر دادنی
altertive
U
تغییر دهنده
automatic take
U
تغییر پایگاه
behavior modification
U
تغییر رفتار
mutants
U
تغییر پذیر
vary
U
تغییر کردن
mutant
U
تغییر پذیر
change in demand
U
تغییر تقاضا
design change
U
تغییر طرح
dimensional change
U
تغییر اندازه
displaceable
U
قابل تغییر
variations
U
تغییر ناپایداری
variation
U
تغییر ناپایداری
displaciment
U
تغییر مکان
displeacement of water
U
تغییر مکان اب
effable
U
قابل تغییر
amended
U
تغییر دادن
flexility
U
قابلیت تغییر
amending
U
تغییر دادن
variability
U
تغییر پذیری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com