Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
frequency changer
U
تغییر دهنده بسامد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
conversion loss of frequency changer cry
U
اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
crystal frequency changer efficiency
U
بازده بلور تغییر دهنده بسامد
frequency changer crystal
U
بلور تغییر دهنده بسامد
Other Matches
frequency change
U
تغییر بسامد
trimmer
U
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
pushing figure
U
اندیس تغییر بسامد پایین
pulling figure
U
اندیس تغییر بسامد بالا
modificative
U
تغییر دهنده
modifiers
U
تغییر دهنده
modificatory
U
تغییر دهنده
altertive
U
تغییر دهنده
modifier
U
تغییر دهنده
changer
U
تغییر دهنده
change lever
U
اهرم تغییر دهنده
polarity changer
U
تغییر دهنده قطبش
anamorphic
U
تغییر شکل دهنده
change over contact
U
کنتاکت تغییر دهنده
transformers
U
تغییر دهنده ترانسفورماتور
shunter
U
تغییر مسیر دهنده
transformer
U
تغییر دهنده ترانسفورماتور
proteiform
U
زیاد تغییر شکل دهنده
system dynamics
U
شناخت اثرعوامل تغییر دهنده نظام
non return to zero
U
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
end strings
U
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
U
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangovers
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangover
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect
U
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
varies
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
catalyst
U
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
conglutinative
U
التیام دهنده جوش دهنده
catalysts
U
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibitors
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibitor
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
extender
U
توسعه دهنده ادامه دهنده
exhibiter
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
bailer
U
امانت دهنده کفیل دهنده
bailor
U
امانت دهنده کفیل دهنده
frequency generator
U
بسامد زا
frequencies
U
بسامد
frequency
U
بسامد
frequence
U
بسامد
low frequency
U
بسامد کم
low frequency
U
کم بسامد
f
U
بسامد
l.f.
U
بسامد کم
syntonic
U
هم بسامد
plastic
U
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
frequency change
U
تبدیل بسامد
sonic frequency
U
بسامد صوتی
frequency band
U
باند بسامد
group frequency
U
بسامد گروهی
sound frequency
U
بسامد صوتی
frame frequency
U
بسامد صحنه
flow frequency
U
بسامد بدهها
h.f.
U
بسامد زیاد
limiting frequency
U
بسامد حدی
picture frequency
U
بسامد تصویر
absolute frequency
U
بسامد مطلق
field repetition rate
U
بسامد میدان
field frequency
U
بسامد میدان
resting frequency
U
بسامد سکوت
frequency compensation
U
تقویت بسامد
frequency table
U
جدول بسامد
frequency response
U
خم دامنه- بسامد
frequency meter
U
بسامد سنج
frequency indicator
U
بسامد نما
relative frequency
U
بسامد نسبی
frequency function
U
تابع بسامد
frequency distribution
U
توزیع بسامد
frequency graph
U
نمودار بسامد
frequency diagram
U
نمودار بسامد
frequency curve
U
منحنی بسامد
frequency count
U
شمار بسامد
frequency converter
U
تغییردهنده بسامد
frequency converter
U
تبدیل گر بسامد
fundamental frequency
U
بسامد اصلی
resonant frequency
U
بسامد همنوا
theoretical frequency
U
بسامد نظری
thershold frequency
U
بسامد استانه
high frequency
U
بسامد بالا
cut off frequency
U
بسامد قطع
r.f.
U
بسامد رادیویی
word frequency
U
بسامد واژگانی
modulation frequency
U
بسامد تلفیق
m.f.
U
بسامد متوسط
voice frequency
U
بسامد صدایی
v.l.f.
U
بسامد بسیار کم
natural frequency
U
بسامد طبیعی
wave frequency
U
بسامد موج
video frequency
U
بسامد ویدئو
law of frequency
U
قانون بسامد
vibrational frequency
U
بسامد ارتعاش
radio ferquency
U
بسامد رادیویی
carrier frequency
U
بسامد حامل
low frequency compensation
U
تقویت بسامد کم
threshold frequency
U
بسامد استانه
angular frequency
U
بسامد زاویهای
audio frequency
U
بسامد سمعی
inermediate frequency
U
بسامد واسطه
audio frequency
U
بسامد صوتی
medium frequency
U
بسامد متوسط
marginal frequency
U
بسامد کناری
beat frequency
U
بسامد زنهای
beat frequency oscillator
U
اوسیلاتور با بسامد زنهای
radio frequency transformer
U
مبدل بسامد رادیویی
low frequency padder
U
خازن تنظیم بسامد کم
frequency histogram
U
نمودار ستونی بسامد
padder
U
خازن تنظیم بسامد کم
v.h.f.
U
بسامد بسیار زیاد
flicker fusion frequency
U
بسامد در هم امیزی سوسوها
ultrahigh frequency
U
بسامد ماوراء زیاد
automatic frequency control
U
نافم خودکار بسامد
clock frequency
U
بسامد زمان سنجی
observed frequency
U
بسامد مشاهده شده
high frequency current
U
جریان با بسامد زیاد
high frequency compensation
U
تقویت بسامد زیاد
intermediate frequency amplifier
U
فزونساز بسامد واسطه
intermediate frequency transformer
U
مبدل بسامد واسطه
variable area nozzle
U
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
r f power supply
U
منبع توان بسامد رادیویی
frequency polygon
U
نمودار چند ضلعی بسامد
high frequency trimmer
U
خازن تنظیم بسامد زیاد
cff
U
بسامد شاخص در سوسو زدن
radio frequency amplifier
U
فزون ساز بسامد رادیویی
mfm
U
ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
tuned radio frequency receiver
U
رادیو با بسامد میزان شده
critical flicker frequency
U
بسامد شاخص در سوسو زدن
modified frequency modulation recording
U
ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
changing
U
تغییر کردن تغییر دادن
changes
U
تغییر کردن تغییر دادن
change
U
تغییر کردن تغییر دادن
changed
U
تغییر کردن تغییر دادن
change over
U
تغییر روش تغییر رویه
frequency medulation
U
تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
low frequency
U
امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycles
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march
U
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
angular travel
U
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit
U
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
indicator
U
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
u.h.f.
U
بسامد بسیار بسیار زیاد
ultra high frequency
U
بسامد بسیار بسیار زیاد
shover
U
هل دهنده
trimestr
U
رخ دهنده
donors
U
دهنده
donor
U
دهنده
pushers
U
هل دهنده
donar
U
دهنده
joggers
U
هل دهنده
giver
U
دهنده
transferor
U
دهنده
jogger
U
هل دهنده
irriguous
U
اب دهنده
pusher
U
هل دهنده
peaker
U
اوج دهنده
formative
U
تشکیل دهنده
bailer
U
اجاره دهنده
bailor
U
اجاره دهنده
assimilatory
U
شباهت دهنده
baiter
U
طعمه دهنده
ransomer
U
فدیه دهنده
pricks
U
چیزخراش دهنده
jarring
U
تکان دهنده
pricking
U
چیزخراش دهنده
pricked
U
چیزخراش دهنده
prick
U
چیزخراش دهنده
assuror
U
اطمینان دهنده
accelerator
U
شتاب دهنده
drill master
U
مشق دهنده
assurer
U
اطمینان دهنده
assigner
U
حواله دهنده
pestiferous
U
ازار دهنده
almsman
U
صدقه دهنده
allocator
U
تخصیص دهنده
tipper
U
انعام دهنده
tinter
U
رنگ پس دهنده
alleviator
U
تخفیف دهنده
tickler
U
غلغلک دهنده
helpful
<adj.>
U
کمک دهنده
alimentative
U
غذا دهنده
alimental
U
غذا دهنده
alienor
U
انتقال دهنده
alienator
U
انتقال دهنده
tormentor
U
عذاب دهنده
aerator
U
هوا دهنده
adjurer
U
قسم دهنده
administrable
<adj.>
U
کمک دهنده
assignor
U
حواله دهنده
tither
U
عشر دهنده
tithable
U
عشر دهنده
adjuvant
<adj.>
U
کمک دهنده
assentient
U
موافقت دهنده
appellant
U
استیناف دهنده
appealer
U
استیناف دهنده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com