Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
innovate
U
تغییرات واصلاحاتی دادن در
innovated
U
تغییرات واصلاحاتی دادن در
innovates
U
تغییرات واصلاحاتی دادن در
innovating
U
تغییرات واصلاحاتی دادن در
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
revolutionised
U
تغییرات اساسی دادن
revolutionises
U
تغییرات اساسی دادن
revolutionising
U
تغییرات اساسی دادن
revolutionize
U
تغییرات اساسی دادن
revolutionized
U
تغییرات اساسی دادن
revolutionizes
U
تغییرات اساسی دادن
revolutionizing
U
تغییرات اساسی دادن
reshuffle
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffled
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffling
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffles
U
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
mutatis mutandis
U
عبارت لاتینی به معنی تغییرات لازم را انجام دادن
variation
U
تغییرات
variations
U
تغییرات
transaction code
U
کد تغییرات
oscilliations
U
تغییرات
ranged
U
دامنه تغییرات
ranged
U
دامه تغییرات
flux and reflux
U
تغییرات زمانه
lateral shifts
U
تغییرات جانبی
qualitative changes
U
تغییرات کیفی
range
U
دامنه تغییرات
quantitative changes
U
تغییرات کمی
seasonal variations
U
تغییرات فصلی
chance variations
U
تغییرات تصادفی
flux
U
تغییرات پی در پی جریان
output variability
U
تغییرات تولید
isothermal change
U
تغییرات هم دما
tolerance
U
دامنه تغییرات
rate of changes
U
نرخ تغییرات
transaction file
U
فایل تغییرات
technological changes
U
تغییرات فنی
range
U
دامه تغییرات
ranges
U
دامنه تغییرات
calculation variation
U
انالیز تغییرات
adiabetic changes
U
تغییرات ادیابتیک
ranges
U
دامه تغییرات
social changes
U
تغییرات اجتماعی
calculus of variations
U
حساب تغییرات
lateral shifts
U
تغییرات عرضی
physical change
U
تغییرات فیزیکی
f. and reflux
U
تغییرات روزگار
incrementally
U
تغییرات پلهای
depth varies
U
عمق تغییرات
deflection shift
U
تغییرات انحراف
coefficient of variation
U
ضریب تغییرات
taste changes
U
تغییرات سلیقه
tolerances
U
دامنه تغییرات
variational calculus
U
حسابان تغییرات
[ریاضی]
calculus of variations
U
حساب تغییرات
[ریاضی]
variational calculus
U
حساب تغییرات
[ریاضی]
flux
U
گداز تغییرات پی درپی
calculus of variations
U
حسابان تغییرات
[ریاضی]
parabolic variation
U
تغییرات سهمی شکل
electrodermal changes
U
تغییرات برقی پوست
cataplasia
U
تغییرات قهقهرایی در سلول
aspect change
U
تغییرات منظری هدف
go through changes
<idiom>
U
گرفتار تغییرات شدن
Fundamental ( radical) changes.
U
تغییرات اساسی وعمده
wind shear
U
تغییرات سمتی باد
minimal changes method
U
روش کمترین تغییرات
modular range
U
دامنه تغییرات مدول
touch up
<idiom>
U
اصلاح کردن تغییرات
stenothermy
U
کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
atmosphere related syndrome
[ARS]
U
حساسیت به تغییرات هوا
[پزشکی]
meteoropathy
U
حساسیت به تغییرات هوا
[پزشکی]
aeromancy
U
پیش بینی تغییرات هوا
goechemical
U
وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
sounding rocket
U
موشک اکتشاف تغییرات جوی
apractic
U
وابسته به تغییرات بافتی مغز
tolerances
U
حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
total differential
U
تغییرات کلی ممکنه در یک متغیر
tolerance
U
حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
crawling peg
U
تغییرات جزئی در نرخ ارز
rate
U
میزان مهارت شدت تغییرات
apraxic
U
وابسته به تغییرات بافتی مغز
military pay order
U
جدول تغییرات حقوقی پرسنل
rates
U
میزان مهارت شدت تغییرات
unprotected
U
که قابل تغییرات و محافظت شده نیست
analog
U
ی از تغییرات در یک سیگنال ممتد ارسال میشود
journals
U
لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
commutator riple
U
تغییرات جزئی ناشی از یکسوکردن جریان
journal
U
لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
daily range of soil temperature
U
دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
angular variability
U
تغییرات زاویهای حرکت باد یامسیر ان
actinogram
U
ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
cif&e
U
هزینه حمل و تغییرات نرخ ارز
unilinear
U
دارای تغییرات مسلسل از اغاز تا پایان
beats
U
تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
distortion
U
تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
beat
U
تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
landform
U
تغییرات سطح زمین در اثرعوامل طبیعی
distortions
U
تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
new broom sweeps clean
<idiom>
U
شخص تازهای موجب تغییرات زیادی شود
charactristic velocity
U
مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
stand pat
<idiom>
U
ازموقعیت راضی بودن وخواستار تغییرات نبودن
sensitive
U
آنچه حتی تغییرات کوچک را هم احساس میکند
eustatic
U
مربوط به تغییرات سطح دریادر سرتاسر جهان
center of gravity envelope
U
تصویر نموداری محدوده عقب و جلوی تغییرات مجازگرانیگاه
amplidyne
U
ژنراتور دی سی که ولتاژخروجی ان با تغییرات تحریک میدان متناسب است
dynamic
U
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
actinograph
U
دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
meiosis
U
تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
dynamically
U
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
variation
U
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
variations
U
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
What effect do you think the changes will have on you?
U
فکر می کنید تغییرات چه تاثیری بر شما داشته باشد؟
baseline document
U
سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
set in
<idiom>
U
تغییرات آب وهوا شروع وممکنه ادامه داشته باشد
stocker
U
اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
stenotherm
U
موجود غیر مقاون در مقابل تغییرات شدید درجه حرارت
induced investment
U
سرمایه گذاری که پاسخگوی تغییرات و تحولات درامد ملی باشد
baud rate
U
اندازه گیری تعداد تغییرات سیگنال ارسال شده در ثانیه
baud
U
اندازه گیری تعداد تغییرات سیگنال ارسال شده در ثانیه
How do you think the changes will affect you?
U
فکر می کنید تغییرات چگونه بر زندگی شما تاثیر بگذارد؟
indirect speech
U
گفته کسی که تغییرات دستوری دران داده نقل کنند
eurytopic
U
دارای قدرت تحمل زیاد نسبت به تغییرات عوامل محیط
reduces
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
cassion discase
U
تغییرات عصبی ناشی ازکاهش فشار محیط در ارتفاع بالاتر از یک یا دو اتمسفر
recompile
U
کامپایل کردن برنامه اصلی مجددا پس از اعمال تغییرات یا رفع خطا
opened
U
برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
In regard to the proposed changes I think we need more information.
U
در مورد تغییرات پیشنهاد شده من فکر می کنم ما به اطلاعات بیشتری نیاز داریم.
opens
U
برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
dynamic analisis
U
تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
fracto cumulus
U
ابرهای ناهموار کومولوس که در انها تکههای مختلف تغییرات پیوستهای را نشان میدهد
open
U
برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
austempering
U
تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
two phase commit
U
ن میشود که هر مرححله تراکنش صحیح است و معتبر , پیش از برخورد با تغییرات پایگاه داده ها
tropopause
U
مرز مشترک بین تروپوسفر واستراتوسفر که تغییرات ناگهانی میزان افت ازخصوصیات بارز ان است
gains
U
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
unmodified instruction
U
دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد
gain
U
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
ripple through effect
U
نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود
gained
U
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
acceleration principle
U
براساس این اصل سرمایه گذاری متناسب است با تغییرات تولید که بارابطه زیر بیان می گردد : Y * A = I
changed
U
نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changing
U
نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
critical raynold's number
U
عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
change
U
نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changes
U
نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
updated
U
فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
update
U
فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
updates
U
فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
actual address
U
دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
microbarograph
U
هوا سنجی که تغییرات کوچک وسریع هوا را ضبط کند
angles
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
cleanest
U
کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
cleaned
U
کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
clean
U
کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
cleans
U
کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
analogues
U
ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
edlin
U
در DOS-MS امکان سیستمی که به کاربر امکان می ددهد تغییرات را خط به خط در هر لحظه بر فایل اعمال کند
analogue
U
ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
kymogram
U
گراف ثبت شده توسط دستگاه ثبت تغییرات
association for system management
U
یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
transaction
U
فایل حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
explained variance
U
واریانس تشریح شده تغییرات بیان شده
machines
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
consenting
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consented
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consent
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consents
U
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
asm
U
Yystems for Associationیک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کندanagement
RLL encoding
U
روش سریع وکارای ذخیره داده روی دیسک که تغییرات در اجرای بیتهای داده ذخیره می شوند
deflection shift
U
تغییرات سمت گردش در سمت
versions
U
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
version
U
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
acceleration principle
U
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
run length limited encoding
U
روش سریع و کارای ذخیره سازی داده روی دیسک که تغییرات روی بیتهای داده ذخیره می شوند
okuns law
U
براساس این قانون رابطه نزدیکی بین تغییرات نرخ بیکاری وافزایش تولید واقعی وجوددارد . اوکان نشان میدهد که در امریکا برای کاهش 1درصد نرخ بیکاری تولیدواقعی باید معادل 3درصدافزایش یابد
ferries
U
گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferry
U
گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferried
U
گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferrying
U
گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
example is better than precept
U
نمونه اخلاق از خود نشان دادن بهترازدستوراخلاقی دادن است
to put any one up to something
U
کسیرا از چیزی اگاهی دادن کسیرادر کاری دستور دادن
to sue for damages
U
عرضحال خسارت دادن دادخواست برای جبران زیان دادن
defined
U
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
define
U
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
defines
U
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
defining
U
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
expanding
U
توسعه دادن و افزایش دادن حجم یا مقدار چیزی
televising
U
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
expands
U
توسعه دادن و افزایش دادن حجم یا مقدار چیزی
televises
U
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televised
U
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
shifted
U
انتقال دادن اتش تغییرمکان دادن اتشها و یایکانها
conduct
U
هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
shift
U
انتقال دادن اتش تغییرمکان دادن اتشها و یایکانها
shifts
U
انتقال دادن اتش تغییرمکان دادن اتشها و یایکانها
televise
U
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
conducted
U
هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
formation
U
سازمان دادن نیرو تشکیل دادن صورت بندی
conducts
U
هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
expand
U
توسعه دادن و افزایش دادن حجم یا مقدار چیزی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com