Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 222 (43 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
feed
U
تغذیه کردن
feeds
U
تغذیه کردن
pasture
U
تغذیه کردن
pastures
U
تغذیه کردن
pasturage
U
تغذیه کردن
aliment
U
تغذیه کردن
nourish
U
تغذیه کردن
support
[nourish, feed]
U
تغذیه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
supplied
U
تحویل دادن تغذیه کردن
supply
U
تحویل دادن تغذیه کردن
supplying
U
تحویل دادن تغذیه کردن
power
U
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powered
U
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powering
U
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powers
U
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
feed
U
خوراندن تغذیه کردن
feeds
U
خوراندن تغذیه کردن
isolation
U
مبدلی که برای جدا کردن قط عات از اتصال مستقیم با منبع تغذیه الکتریسیته اصلی به کار می رود
graze
U
تغذیه کردن از چریدن
grazed
U
تغذیه کردن از چریدن
grazes
U
تغذیه کردن از چریدن
turn on
U
وصل کردن منبع تغذیه یک ماشین
Other Matches
dystrohpy
U
تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه
friction feed
U
تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
nourishment
U
تغذیه
recharge
U
تغذیه
diet
U
تغذیه
line feed
U
تغذیه خط
nurturing
U
تغذیه
recharged
U
تغذیه
recharges
U
تغذیه
feedings
U
تغذیه
alimentation
U
تغذیه
nourished
U
تغذیه
nourishes
U
تغذیه
nourish
U
تغذیه
nutriments
U
تغذیه
nutriment
U
تغذیه
recharging
U
تغذیه
nurture
U
تغذیه
feeder
U
خط تغذیه
nurtures
U
تغذیه
feeding
U
تغذیه
feeders
U
خط تغذیه
nutrition
U
تغذیه
sustenance
U
تغذیه
nurtured
U
تغذیه
power supply
U
منبع تغذیه
power supplay
U
منبع تغذیه
undernourishment
U
گرفتارسوء تغذیه
power pack
U
جعبه تغذیه
feeders
U
سیم تغذیه
paper feer
U
تغذیه کاغذ
undernourishment
U
سوء تغذیه
mulnutrition
U
سوء تغذیه
dystrophy
U
سوء تغذیه
feeder
U
سیم تغذیه
fed
U
تغذیه شده
malnourished
U
بد تغذیه شده
downfeed
U
تغذیه رو به پایین
bacteriophagy
U
تغذیه ازباکتری
reverse bias
U
تغذیه معکوس
recharge well
U
چاه تغذیه
supply cable
U
کابل تغذیه
breast-feeding
U
تغذیه پستانی
unhealthy diet
U
تغذیه ناسالم
malnourished
U
دچارسوء تغذیه
ff
U
تغذیه کاغذ
pouring gate
U
تغذیه قالب
breast feeding
U
تغذیه پستانی
injection well
U
چاه تغذیه
dystrophic nutrition
U
تغذیه دش بار
innutrition
U
عدم تغذیه
serial feeding
U
تغذیه نوبتی
alimentiveness
U
قوه تغذیه
noises
U
منبع تغذیه
noise
U
منبع تغذیه
feeder canal
U
کانال تغذیه
feed pump
U
پمپ تغذیه
cross feed
U
تغذیه عرضی
cutler feed
U
تغذیه کاتلر
feed pipe
U
لوله تغذیه
natural recharge
U
تغذیه طبیعی
feed
U
تغذیه گردن
ab power pack
U
جعبه تغذیه ا.ب
feeding center
U
مرکز تغذیه
food program
U
رژیم تغذیه
ad lib feeding
U
تغذیه ازاد
recharge basin
U
حوضچه تغذیه
anode supply
U
تغذیه صفحه
plate supply
U
تغذیه صفحه
feedway
U
تغذیه کننده
feeding problem
U
مشکل تغذیه
anthophagous
U
تغذیه شده با گل
anti parallel feeding
U
تغذیه مخالف
feeder panel
U
تابلوی تغذیه
main supply line
U
خط تغذیه اصلی
bottle feeding
U
تغذیه با بطری
artificial recharge
U
تغذیه مصنوعی
nutritionist
U
ویژه گر تغذیه
undernourished
U
گرفتارسوء تغذیه
bottle-feeding
U
تغذیه با بطری
feeds
U
تغذیه گردن
magazine feed
U
تغذیه مخزن
malnutrition
U
سوء تغذیه
undernourished
U
سوء تغذیه
form feed
U
تغذیه کاغذ
feed mechanism
U
مکانیزم تغذیه
main feed
U
تغذیه اصلی
nutritionists
U
ویژه گر تغذیه
power transformer
U
مبدل تغذیه
gallivorous
U
تغذیه کننده از مازو
petrol feed pump
U
پمپ تغذیه بنزین
form feed character
U
کاراکتر تغذیه فرم
turn-offs
U
قط ع منبع تغذیه یک ماشین
power supply cable
U
کابل منبع تغذیه
turn-off
U
قط ع منبع تغذیه یک ماشین
power supply switch
U
کلید منبع تغذیه
turn off
U
قط ع منبع تغذیه یک ماشین
ration method
U
روش تغذیه پرسنل
energizing in field o phase rotation
U
تغذیه میدان دوار
feeding group
U
گروه تغذیه کننده
axial feed method
U
روش تغذیه محوری
pin feed
U
تغذیه ممتد کاغذ
gate
U
راه تغذیه لشعلث
gates
U
راه تغذیه لشعلث
anthophagous
U
تغذیه کننده از شهد گل
autotroph
U
قابل تغذیه خودبخود
predatorial
U
تغذیه کننده از شکار
hematophagous
U
تغذیه کننده از خون
positive feeder
U
سیم تغذیه مثبت
endophagous
U
تغذیه کننده ازروی
ichthyophagous
U
تغذیه کننده ازماهی
power feed cable
U
کابل تغذیه برق
electronic power supply
U
منبع تغذیه الکترونیکی
predators
U
تغذیه کننده از شکار
predator
U
تغذیه کننده از شکار
tractor feed
U
تغذیه کاغذ پیوسته
loop feeder
U
سیم تغذیه حلقوی
switch
U
قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
internal power supply
U
منبع تغذیه داخلی
negative feeder
U
سیم تغذیه منفی
dozzle
U
مخزن کمکی تغذیه
input of current
U
تغذیه و هدایت جریان
tractor feed mechanism
U
مکانیسم تغذیه تراکتوری
magazine feeding attachment
U
تجهیزات تغذیه مخزن
vermivorous
U
تغذیه کننده از کرم
switched
U
قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
myrmecophagous
U
تغذیه کننده ازمورچه
switches
U
قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
to eat an unhealthy diet
U
خوردن تغذیه ناسالم
predatory
U
تغذیه کننده از شکار
long distance supply
U
تغذیه مسافت دور
power
U
توقف منبع تغذیه الکتریکی
powers
U
توقف منبع تغذیه الکتریکی
sheet feeder
U
تغذیه کننده ورق کاغذ
tractor feed printer
U
چاپگر تغذیه شده تراکتوری
powering
U
توقف منبع تغذیه الکتریکی
powered
U
توقف منبع تغذیه الکتریکی
well field
U
حوزه تغذیه کننده چاه
endophagous
U
تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
low voltage supply system
U
سیستم تغذیه فشار ضعیف
ingot feeder head
U
مخزن کمکی تغذیه شمش
sitology
U
علم تغذیه ورژیم غذایی
downfeed milling machine
U
دستگاه فرز با تغذیه از زیر
mains supply unit
U
واحد تغذیه جریان شبکه
active zone of well
U
حوزهای که چاه را تغذیه میکند
uninterruptable power supply
U
منبع تغذیه وقفه ناپذیر
anthropophagous
U
تغذیه کننده از گوشت انسان
lf
U
تعویض سطر تغذیه کاغذ
predacious
U
شکاری تغذیه کننده از شکار
predaceous
U
شکاری تغذیه کننده از شکار
cut sheet feeder
U
تغذیه کننده کاغذ مجزا
mains power supply unit
U
واحد منبع تغذیه شبکه
flight sister
U
افسر مسئول بهداشت و تغذیه هواپیما
malnutrition
U
تغذیه ناقص نرسیدن مواد غذایی
bedbug
U
ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
switches
U
یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switched
U
یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
polyphagous
U
تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
switch
U
یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
oligophagous
U
تغذیه کننده از گیاهان معدود وخاصی
bedbugs
U
ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
apivorous
U
زنبورخوار تغذیه کننده از زنبور عسل
stenophagous
U
تغذیه کننده از جانور یانوع بخصوصی
saprophagous
U
تغذیه کننده از مواد پوسیده والی
updraft
U
کاربوراتوری که هوااز زیربدان تغذیه شود
sag
U
کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
ray
U
ماهی چهارگوش عمق زی که از حلزون تغذیه میکند
sags
U
کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sagged
U
کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
holophytic
U
تغذیه کننده از گیاهان سبز همجنس خوار
jacamar
U
پرندگان منقار درازبرزیلی و مکزیکی که ازحشرات تغذیه می کنند
tusser or sur orsore
U
یکجور کرم ابریشم که ازدرخت بلوط تغذیه میکند
over voltage protection
U
وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
flexing
U
سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexed
U
سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flex
U
سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexes
U
سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
power
U
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
powering
U
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
sangreal
U
جام مقدس
[که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
macronutrient
U
ماده شیمیایی که برای رشد ونمو و تغذیه گیاه لازم است
powers
U
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
powered
U
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
the Holy Grail
U
جام مقدس
[که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangraal
U
جام مقدس
[که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangrail
U
جام مقدس
[که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
portable
U
کامپیوتر فشرده و مستقل که میتواند توسط بسته باری یا منبع تغذیه اجرا شود
positive
U
اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
led
U
یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور
surges
U
وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
surge
U
وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
surged
U
وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
You have to watch your diet more
[carefully]
and get more exercise.
U
شما باید بیشتر به تغذیه خود توجه و بیشتر ورزش بکنید.
excitation
U
انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
ups
U
منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
central refueling provisions
U
سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
carpet beetle
U
نوعی سوسک که در حالت لارو حشره الیاف پشم را مورد تغذیه خود قرار داده و اصطلاحا باعث بیدزدگی فرش می شود
volatile memory
U
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
uninterruptable power supply
U
منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
hottest
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com