Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
assessment
U
تعیین مالیات
assessments
U
تعیین مالیات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
assessment
U
تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات
assessment
U
تقویم ارزیابی به منظور تعیین مالیات
assessments
U
تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات
assessments
U
تقویم ارزیابی به منظور تعیین مالیات
declared value
U
قیمت اعلام شده به منظور تعیین مالیات
Other Matches
ability to pay principle of taxation
U
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation
U
تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax
U
مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes
U
صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise tax
U
مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
excise
U
مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
authentication
U
تعیین نشانی تعیین معرف کردن
assessments
U
ممیزی مالیات وضع مالیات
assessment
U
ممیزی مالیات وضع مالیات
tax evasion
U
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
default
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
nonneutralities of income taxation
U
خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
levying
U
مالیات بندی مالیات
levied
U
مالیات بندی مالیات
levied
U
اخذ مالیات مالیات
levies
U
مالیات بندی مالیات
taxation
U
مالیات بندی مالیات
levy
U
مالیات بندی مالیات
levying
U
اخذ مالیات مالیات
levy
U
اخذ مالیات مالیات
levies
U
اخذ مالیات مالیات
dosimetry
U
تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
regressive income tax
U
مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
located
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locating
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locates
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
air priorities committee
U
کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
producers burden of tax
U
بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
radar locating
U
تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
running fix
U
کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
Scot
U
مالیات
taxed
U
مالیات
gabelle
U
مالیات
gabel
U
مالیات
tithing
U
مالیات ده یک
taxes
U
مالیات
sess
U
مالیات
impost
U
مالیات
taxation
U
مالیات
tax
U
مالیات
cess
U
مالیات
tax effect
U
اثر مالیات
tax increase
U
افزایش مالیات
tax deduction
U
کاهش مالیات
tax rate
U
نرخ مالیات
tax refund
U
بازپرداخت مالیات
taxation of monopoly
U
مالیات بر انحصار
tax base
U
ماخذ مالیات
impose
U
مالیات بستن بر
taxes in kind
U
مالیات جنسی
the rear vassals
U
مالیات دهندگان
tax incidence
U
عارضه مالیات
assess
U
مالیات بستن بر
tax equation
U
معادله مالیات
assessed
U
مالیات بستن بر
assessed
U
مالیات بستن به
tax function
U
تابع مالیات
assesses
U
مالیات بستن بر
tax exempt
U
معاف از مالیات
assesses
U
مالیات بستن به
tax in kind
U
مالیات جنسی
tax free
U
معاف از مالیات
assessing
U
مالیات بستن بر
assessing
U
مالیات بستن به
tax free
U
بخشوده از مالیات
free of tax
U
بدون مالیات
tax farmer
U
مستاجر مالیات
tax load
U
بار مالیات
excise
U
مالیات بستن بر
assess
U
مالیات بستن به
levied
U
مالیات بندی
levies
U
وضع مالیات
double taxation
U
مالیات مضاعف
duty free
U
معاف ار مالیات
estate duty
U
مالیات بر ارث
estate duty
U
مالیات ارث
levied
U
وصول مالیات
death tax
U
مالیات بر ارث
levied
U
وضع مالیات
excise duties
U
مالیات غیرمستقیم
indirect taxation
U
مالیات غیرمستقیم
ratepayers
U
مالیات دهنده
ratepayer
U
مالیات دهنده
yield tax
U
مالیات بر عایدی
wealth tax
U
مالیات بر ثروت
wage tax
U
مالیات بر مزد
levies
U
وصول مالیات
excise taxes
U
مالیات بر فروش
levying
U
وصول مالیات
incidence of taxation
U
اثر مالیات
exemption from taxation
U
معافیت از مالیات
levying
U
مالیات بندی
export tax
U
مالیات بر صادرات
total tax load
U
کل بار مالیات
levying
U
وضع مالیات
levy
U
مالیات بندی
excise tax
U
مالیات بر مصرف
estate tax
U
مالیات بر املاک
burdensome tax
U
مالیات مزاحم
levies
U
مالیات بندی
levy
U
وضع مالیات
compulsory levies
U
مالیات اجباری
commercial tax
U
مالیات بازرگانی
levy
U
وصول مالیات
estate tax
U
مالیات مستغلات
imposes
U
مالیات بستن بر
inheritance tax
U
مالیات بر ارث
nuisance tax
U
مالیات پردردسر
occupation tax
U
مالیات اصناف
occupation tax
U
مالیات شغل
octroi
U
مالیات دم دروازه
taxpayers
U
مالیات بده
taxpayers
U
مالیات دهنده
taxpayers
U
مالیات پرداز
taxpayer
U
مالیات بده
taxpayer
U
مالیات دهنده
taxpayer
U
مالیات پرداز
highway user tax
U
مالیات حق عبور
deductible
U
مالیات پذیر
profit tax
U
مالیات بر سود
profits tax
U
مالیات بر سود
surtax
U
مالیات اضافی
impost
U
مالیات بر واردات
neutral tax
U
مالیات خنثی
kiln tax
U
مالیات فخاری
land tax
U
مالیات زمین
assessor
U
ممیز مالیات
land tax
U
مالیات ارضی
land tax
U
مالیات بر زمین
leviable
U
مالیات بستنی
leviable
U
وضع مالیات
levier
U
مالیات وصول کن
levy tax
U
وضع مالیات
levying of taxes
U
وضع مالیات
basis of tax
U
ماخذ مالیات
liable to tax
U
مشمول مالیات
after tax
U
پس از وضع مالیات
mise
U
مالیات خرج
incidence of taxation
U
انتقال مالیات
neutral tax
U
مالیات بی طرف
surtax
U
اضافه مالیات
progressive tax
U
مالیات تصاعدی
death duties
U
مالیات بر ارث
death duty
U
مالیات بر ارث
rental tax
U
مالیات مستغلات
sale tax
U
مالیات بر فروش
sales tax
U
مالیات فروش
capital tax
U
مالیات بر سرمایه
sales tax
U
مالیات بر فروش
capitation taxes
U
مالیات سرانه
per head tax
U
مالیات سرانه
scatt
U
مالیات عوارض
shift of a tax
U
انتقال مالیات
tax shifting
U
انتقال مالیات
single tax
U
مالیات انفرادی
single tax
U
مالیات واحد
capital levy
U
مالیات بر سرمایه
capital levy
U
مالیات برسرمایه
progressive taxation
U
مالیات تصاعدی
property tax
U
مالیات مستقلات
property tax
U
مالیات دارایی
proportional tax
U
مالیات تناسبی
proportional tax
U
مالیات نسبی
proportional taxation
U
مالیات تناسبی
quint
U
مالیات پنج یک
real estate tax
U
مالیات بر مستغلات
poll tax
U
مالیات سرانه
Scot
U
مالیات بستن بر
gift tax
U
مالیات برهبه
regressive tax
U
مالیات نزولی
regressive taxation
U
مالیات کاهنده
regressive taxation
U
مالیات نزولی
gabelle
U
مالیات نمک
gabel
U
مالیات نمک
succession duties
U
مالیات برارث
income taxes
U
مالیات برعایدات
income taxes
U
مالیات بر درامد
income tax
U
مالیات برعایدات
free of tax
[only after nouns]
<adj.>
U
معاف از مالیات
taxless
<adj.>
U
بدون مالیات
tax
U
مالیات گرفتن از
taxed
U
مالیات گرفتن از
taxes
U
مالیات گرفتن از
non-assessable
<adj.>
U
بدون مالیات
income tax
U
مالیات بر درامد
free from taxes
<adj.>
U
بدون مالیات
free from taxes
<adj.>
U
معاف از مالیات
stressing
U
مالیات زیادبستن
stresses
U
مالیات زیادبستن
stress
U
مالیات زیادبستن
taxless
<adj.>
U
معاف از مالیات
tax cuts
U
کاهش مالیات
corporation tax
U
مالیات بر شرکتها
exempt from taxes
[only after nouns]
<adj.>
U
معاف از مالیات
exempt from taxation
[only after nouns]
<adj.>
U
معاف از مالیات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com