English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
response generalization U تعمیم پاسخ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reply [answer] U پاسخ نامه ای [پاسخ به پیام پست الکترونیکی ] [پاسخ زبانی دفاعیه]
answers U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answering U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answered U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
voice answer back U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
generalizations U تعمیم
extensions U تعمیم
extension U تعمیم
popularization U تعمیم
generalisations U تعمیم
universalization U تعمیم
generalization U تعمیم
genbraliztion U تعمیم
originate U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
extendable U قابل تعمیم
generalising U تعمیم دادن
overgeneralization U تعمیم افراطی
generalize U تعمیم دادن
generalizes U تعمیم دادن
generalizing U تعمیم دادن
generalises U تعمیم دادن
generalised U تعمیم دادن
stimulus generalization U تعمیم محرک
generalizability U تعمیم پذیری
generable U قابل تعمیم
fallacy of composition U تعمیم نادرست
extensile U قابل تعمیم
generalized U تعمیم یافته
extends U تعمیم دادن
extending U تعمیم دادن
extend U تعمیم دادن
sort merge program U پردازش تعمیم یافته
generalized routine U روال تعمیم یافته
extend the maining of U مفهومی را تعمیم دادن
generalized force U نیروی تعمیم یافته
generalized coordinates U مختصات تعمیم یافته
vulgarization U تعمیم چیزی بزبان ساده
extrapolation U ادامه روند تعمیم دهی
extrapolations U ادامه روند تعمیم دهی
distributing U تقسیم کردن تعمیم دادن
generalized reinforcer U تقویت کننده تعمیم یافته
generalized planning U برنامه ریزی تعمیم یافته
distributes U تقسیم کردن تعمیم دادن
extensible U قابلیت تمدید قابل تعمیم
Distribution U تابع تعمیم یافته [ریاضی]
generalized function U تابع تعمیم یافته [ریاضی]
generalized inhibitory potential U پتانسیل بازداشتی تعمیم یافته
distribute U تقسیم کردن تعمیم دادن
university extension U تعمیم مزایای دانشگاه بدانش جویانی که دردانشگاه اقامت ندارند
it is inexpedient to reply U پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
interoperability U قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
responded U پاسخ
responds U پاسخ
answerback U در پاسخ
responsions U پاسخ
counterplea U پاسخ رد
response U پاسخ
rebutter U پاسخ رد
replication U پاسخ
replies U پاسخ
no U : پاسخ نه
replied U پاسخ
reply U پاسخ
responses U پاسخ
replying U پاسخ
in reply to U در پاسخ
respond U پاسخ
item of written comment U پاسخ
answer U پاسخ
answered U پاسخ
statement U پاسخ
response [commentary] U پاسخ
answers U پاسخ
answering U پاسخ
reaction [answer, commentary] U پاسخ
representation [statement] U پاسخ
negative reply U پاسخ رد
in answer to U در پاسخ به
moro response U پاسخ مورو
answers U : پاسخ دادن
operandum U ابزار پاسخ
movement response U پاسخ حرکت
original response U پاسخ ابتکاری
rejoins U در پاسخ گفتن
answering U پاسخ به یک سوال
color response U پاسخ رنگ
answers U : جواب پاسخ
calculation U پاسخ تقریبی
impluse response U پاسخ ایمپولز
manipulandum U ابزار پاسخ
early answer U پاسخ زود
answers U پاسخ به یک سوال
respond U پاسخ دادن
image response U پاسخ تصویر
answerback U پاسخ برگشتی
answer U : پاسخ دادن
running rate U اهنگ پاسخ
anticipatory response U پاسخ انتظاری
emitted response U پاسخ صدوری
distal response U پاسخ دوربرد
discriminatory response U پاسخ افتراقی
conditioned response U پاسخ شرطی
consummatory response U پاسخ پایانی
content response U پاسخ محتوایی
delayed response U پاسخ درنگیده
correct response U پاسخ درست
right answer U پاسخ درست
answer mode U حالت پاسخ
anatomy response U پاسخ کالبدی
an a answer U پاسخ مثبت
responded U پاسخ دادن
responds U پاسخ دادن
answering U : جواب پاسخ
answering U : پاسخ دادن
answered U پاسخ به یک سوال
answered U : جواب پاسخ
answered U : پاسخ دادن
frequency respone U پاسخ فرکانس
answer U پاسخ به یک سوال
answer U : جواب پاسخ
irresponsive U پاسخ ندهنده
oracles U پاسخ مبهم
solution U پاسخ یک مشکل
response intensity U شدت پاسخ
response equivalence U هم ارزی پاسخ
to definitive answer U پاسخ قطعی
to make a response U پاسخ دادن
response duration U مدت پاسخ
response differentiation U تفکیک پاسخ
response amplitude U دامنه پاسخ
replier U پاسخ دهنده
vab U پاسخ سمعی
vaccum response U پاسخ غیابی
voice answer back U پاسخ سمعی
w response U پاسخ کلی
response latency U نهفتگی پاسخ
response rate U سرعت پاسخ
response set U امایه پاسخ
solutions U پاسخ یک مشکل
responsorial U پاسخ دهنده
answerable U پاسخ دار
plea U پاسخ دعوی
pleas U پاسخ دعوی
rejoinder U پاسخ دفاعی
response time U زمان پاسخ
response threshold U استانه پاسخ
rejoinders U پاسخ دفاعی
response strength U نیرومندی پاسخ
whole response U پاسخ کلی
rejoin U پاسخ دادن
preparatory response U پاسخ مقدماتی
popular response U پاسخ رایج
rejoins U پاسخ دادن
rejoining U پاسخ دادن
oracle U پاسخ مبهم
position response U پاسخ مکانی
rejoined U پاسخ دادن
rejoined U در پاسخ گفتن
come up with <idiom> U یافتن پاسخ
reflection response U پاسخ قرینه
rejoin U در پاسخ گفتن
rejoining U در پاسخ گفتن
return a negative U پاسخ منفی دادن
surrebutter U اخرین پاسخ خواهان
modulation frequency response U پاسخ فرکانس مدولاسیون
response time U زمان پاسخ دهی
open ended question U پرسش باز پاسخ
to fail to provide an answer U درماندن در دادن پاسخ
electrodermal response U پاسخ برقی پوست
stimulus response theory U نظریه محرک- پاسخ
stimulus response psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
s r psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
stimulus response model U الگوی محرک- پاسخ
s r model U الگوی محرک- پاسخ
shading response U پاسخ سایه روشن
no reply necessary [NRN] U نیازی به پاسخ نیست.
psychogalvanic response U پاسخ گالوانیکی- روانی
white space response U پاسخ به بخش سفید
high frequency responce U پاسخ فرکانس بالا
answer [to something] U پاسخ [به چیزی] [راه حل]
unconditioned response U پاسخ غیر شرطی
ucr U پاسخ غیر شرطی
inquiry system U سیستم پرسش- پاسخ
he returned a negative U پاسخ منفی داد
pilomotor response U پاسخ سیخ شدن مو
response hierarchy U سلسله مراتب پاسخ
to answer in the a U پاسخ مثبت دادن
the answer is in the negative U پاسخ ان منفی است
interrogator responsor U دستگاه پرسش- پاسخ
pure color response U پاسخ خالص رنگ
galvanic skin response U پاسخ برقی پوست
visual righting response U پاسخ تعادل دیداری
phoning U پاسخ به تماس در تلفن
calculation U پاسخ به یک مشکل در ریاضی
phoned U پاسخ به تماس در تلفن
solves U یافتن پاسخ یک مشکل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com