English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
component U تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
components U تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
densities U تعداد بیتهایی که در یک واحد مسافت در دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
density U تعداد بیتهایی که در یک واحد مسافت در دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
high U تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highest U تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highs U تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
bounds U محدودیتی که به تعداد اعضای یک آرایه داده میشود
catena U 1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه
bytes per inch U تعداد بایت ها در یک واحد اینچ
character pitch U تعداد کاراکترها در واحد اینچ در یک خط متن
MCA U تعداد قط عات الکترونیکی لازم برای مدیریت سیگنالهای زمانی و داده روی باس MCA
jobs U کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند
HRG U توانایی نمایش تعداد زیادی پیکس در واحد مساحت
job U کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند
Micro Channel Architecture U تعداد قط عات الکترونیکی لازم برای مدیریت سیگنال زمان و داده روی باس گسترده MCA
resolution U توانایی نمایش یا تشخیص تعداد زیادی پیکسل در واحد مساحت
resolutions U توانایی نمایش یا تشخیص تعداد زیادی پیکسل در واحد مساحت
packing U تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت دیسک یا نوار ذخیره شوند
hertz U واحد فرکانس SI که به صورت تعداد سیکل ها در ثانیه نشان داده می شوند
track U تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
tracks U تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
tracked U تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
storage U تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
density U دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن
densities U دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن
resolution U توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
resolutions U توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
recording U تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
recordings U تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
resolution U تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
resolutions U تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
income velocity of money U سرعت گردش درامدی پول متوسط تعداد دفعاتی که یک واحد پول روی کالاها وخدمات در طول سال مصرف میشود
Moghat U مقات [نوعی واحد اندازه گیری در مشهد که مبنای آن تعداد هزار و دویست گره در یک ردیف طولی و عرضی بوده و جهت پرداخت دستمزد بافنده بکار می رود.]
photo distance U مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
time distance U مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
attenuation mean free path U مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
scattering mean free path U مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
mean free path for attenuation U مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free for scattering U مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
range scale U طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
short international U مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
solid-state U وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
range section U قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
electronic office U محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
combinatorics U محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
ebam U Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
windsor round U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
cybernetics U مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
electronic element U بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
roundest U تعداد تیر تعداد شلیک دور
round U تعداد تیر تعداد شلیک دور
vehicle stopping distance U مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
powers U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot U نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
odder U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odd U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
oddest U ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
cpu U واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
morpheme U واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
coincidence range finder U مسافت یاب دوشاخهای مسافت یاب انطباقی
road distance U مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
mean free path absorption U مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
absorption mean free path U مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
functional unit U واحد در حال کار واحد تابعی
whitest U پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white U پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whiter U پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
inside U تو اعضای داخلی
burgomaster U اعضای شهرداری
insides U تو اعضای داخلی
e mail U علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
electrosensitive printer U چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
royalty U اعضای خانواده سلطنتی
stiffening members U اعضای صلب کننده
footwork U هماهنگی پا با اعضای دیگر
paraplegia U فلج اعضای سافل
locomotor U ابتلاء اعضای حرکتی
prosthetics U مبحث اعضای مضنوعی
vitals U اعضای حیاتی و موثربدن
the f. U اعضای هیئت پزشکی
royalties U اعضای خانواده سلطنتی
locomotory U ابتلاء اعضای حرکتی
technical staff U کارمندان یا اعضای فنی
senior members U اعضای بالارتبه یا ارشد
cadre U اعضای یک سازمان نظامی
cadres U اعضای یک سازمان نظامی
sensorium U مرکز حواس اعضای حس
main structure menbers U اعضای اصلی ساختمان
vitals U اعضای اصلی بدن حیوان
acroesthesia U افزایش حساسیت اعضای انتهایی
innards U اعضای داخلی حیوان یاانسان
quaker meeting U انجمن کواکرهاکه اعضای ان خام
toho U اعضای انگشتان نشانه و شست
locomotor U دارای گرفتاری در اعضای حرکتی
senatorian U وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
senatorial U وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
hypotrophy U رشد غیرمتناسب اعضای شعاعی
telemetering U ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
conscript fathere U اعضای مجلس سنای روم باستان
urogenital U وابسته به دستگاه ادرارو اعضای تناسلی
bionic U وابسته به کار گذاشتن اعضای ساختگی در بدن
quaker's meeting U انجمن کوالرهاکه اعضای ان خاموش میماندندتایکی درنتیجه
outriggers U اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
pin joint U اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
matricular U وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
clocks U سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
backplane U مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
clock U سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
friendly societies U انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
friendly society U انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
electro optics U وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
to pack a jury U جورکردن و برگزیدن اعضای هئیت منصفه بدانسان که طرافداری از شخص بنماید
churchwardens U هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
churchwarden U هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
heterology U عدم تجانس بین اعضای مختلف ناهمگنی اعضاء ازلحاظ ساختمانی
signals U علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین
union shop U مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
homology U همانندی وتجانس ساختمان اعضای مختلف جانور یاگیاه در اثرمنشعب شدن از یک ریشه یامبدا متجانس
cartel U توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartels U توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed. U هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
ranged U مسافت
distance U مسافت
short range U کم مسافت
ranges U مسافت
distances U مسافت
lengths U مسافت
short-range U کم مسافت
length U مسافت
range U مسافت
range scale U طبله مسافت
hauls U مسافت حمل
odometry U مسافت پیمایی
range finding U مسافت یابی
odometer U مسافت سنج
range finder U مسافت یاب
burst range U مسافت ترکش
proximity fuze U از مسافت دور
ranging U مسافت یابی
close range U مسافت نزدیک
air distance U مسافت هوایی
racing course U مسافت مسابقه
haul U مسافت حمل
blooming train U مسافت نورد
hauled U مسافت حمل
plotting scale U خط کش مسافت یاب
range calibration U تنظیم مسافت
range determination U تعیین مسافت
range sensing U تخمین مسافت
range adjustment U تنظیم مسافت
hauling U مسافت حمل
range indicator U مقیاس مسافت
range indicator U طبله مسافت
range determination U تخمین مسافت
range indicator U شاخص مسافت
range drum U طبله مسافت
training distance U مسافت تمرین
odograph U مسافت سنج
taximeter U مسافت سنج
viameter U مسافت پیما
metrograph U مسافت سنج
telemeter U مسافت سنج
telemetry U مسافت سنجی
test course U مسافت ازمایش
jacob's staff U مسافت سنج
known distance U مسافت معلوم
telephone U در یک مسافت طولانی
trochometer U مسافت پیما
supporting distance U مسافت پشتیبانی
rangefinders U مسافت یاب
sight distance U مسافت دید
equidistance U مسافت مساوی
telephoned U در یک مسافت طولانی
intervalometer U مسافت سنج
telephoning U در یک مسافت طولانی
telephones U در یک مسافت طولانی
eye U دیدخوب با تشخیص مسافت
eyes U دیدخوب با تشخیص مسافت
mean free path U مسافت ازاد متوسط
flash ranging U مسافت یابی نوری
leader's rule U تعیین مسافت امن
long-distance U دارای مسافت دور
long distance supply U تغذیه مسافت دور
longed U طی مسافت زیاد توپ
eyeing U دیدخوب با تشخیص مسافت
macrometer U دوربین مسافت سنج
macrometer U مسافت یاب نوری
mean free path U مسافت ازاد میانگین
long distance U دارای مسافت زیاد
long-distance U دارای مسافت زیاد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com