English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rogation U تصویب قانون بوسیله مراجعه باراء عمومی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plebiscites U مراجعه باراء عمومی
plebiscite U مراجعه باراء عمومی
referenda U مراجعه بارا عمومی
poll U مراجعه به اراء عمومی
polled U مراجعه به اراء عمومی
polls U مراجعه به اراء عمومی
referendum U مراجعه بارا عمومی
referendums U مراجعه بارا عمومی
to resort to referendum U بافکار عمومی مراجعه کردن
pollsters U متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
pollster U متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
homologate U تصویب نوع اتومبیل بوسیله داوران
reenactment U تصویب مجدد قانون
referenda U همه پرسی مراجعه به اراء عمومی یادداشتی که از طرف سفیربه دولت متبوع وی ارسال میشود
referendum U همه پرسی مراجعه به اراء عمومی یادداشتی که از طرف سفیربه دولت متبوع وی ارسال میشود
referendums U همه پرسی مراجعه به اراء عمومی یادداشتی که از طرف سفیربه دولت متبوع وی ارسال میشود
rule of thumb U قانون عمومی
bill U اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bills U اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
two man rule U قانون حضور یاتصویب دونفره یا تصویب به وسیله دونفر برای انجام کار
law of universal gravitation U قانون جاذبه عمومی
law of universal gravitation U قانون گرانش عمومی
penal code U قانون مجازات عمومی
penal codes U قانون مجازات عمومی
copyright U عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
copyrights U عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
rule of law U قانون تساوی افراد در برابرقانون و قابل رسیدگی بودن اعمال مامورین دولت درمحاکم عمومی
republic U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republics U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
lobbied U تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobbies U تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobby U تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
huygen's principle U قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
approval by acclamation U تصویب به وسیله کف زدن وابراز احساسات این گونه تصویب زمانی مصداق پیدامیکند که مخالف جدی وجودنداشته باشد و طبعا" مسئله شمردن صاحبان اصوات تحسین امیز منتفی است
iron law of wage U قانون مفرغ دستمزدها براساس این نظریه که بوسیله مالتوس ارائه شده نرخ بالای زاد و ولد عرضه نیروی کار را در سطحی بالاتر از تقاضا و فرفیت تولیدی جامعه قرار داده و لذادستمزدها بسطح کاهش معیشت تقلیل میابد
general quarters U اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
introduced U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware U ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
forced sale U فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
legalism U رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
code U قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
the law is not retroactive U قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
general orders U دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose U کارهای عمومی مصارف عمومی
declaratory statute U قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
law of procedure U قانون اصول محاکمات قانون شکلی
walras law U براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
canons U قانون کلی قانون شرع
penal statute U قانون جزایی قانون مجازات
canon U قانون کلی قانون شرع
say's law U قانون سی . براساس این قانون
marginal productivity law U قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
consolidated dining facility U تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
referrals U مراجعه
briefless U بی مراجعه
referral U مراجعه
recourse U مراجعه
look up U مراجعه
implied trust U امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
without recourse U بدون حق مراجعه
lookup table U جدول مراجعه
confer U مراجعه کردن
conferred U مراجعه کردن
conferring U مراجعه کردن
references U مراجعه رجوع
respect U مراجعه احترام
respects U مراجعه احترام
lookup function U عمل مراجعه
reference U مراجعه رجوع
confers U مراجعه کردن
refer U مراجعه کردن
referable U مراجعه کردنی
cross reference U مراجعه متقابل
cross-references U مراجعه متقابل
cross-reference U مراجعه متقابل
refers U مراجعه کردن
appellable U قابل مراجعه
referred U مراجعه کردن
recourse U مراجعه کردن به
table look up U مراجعه به جدول
sick call U مراجعه به بهداری
chain U مراجعه کنید به CATENA
chains U مراجعه کنید به CATENA
turn to U عطف توجه مراجعه
vide supra U مراجعه شود به بالا
reference U مراجعه و رجوع کردن
vide infra U مراجعه شود به زیر
references U مراجعه و رجوع کردن
rub out U مراجعه شود به GRASG
supra U بفوق مراجعه شود
referential U مورد مراجعه ارجاعی
haunt U خطور مراجعه مکرر
referent U مورد مراجعه ارجاعی
res U مراجعه شود به Resolation
haunts U خطور مراجعه مکرر
referred U مراجعه کردن بازدید مجدد
refer U مراجعه کردن بازدید مجدد
discs U مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
refers U مراجعه کردن بازدید مجدد
door step selling U فروش از طریق مراجعه به خانوارها
disc U مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
rubber banding U مراجعه شود به GLASTIC BANDING
the law does not apply to him U او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
sanctioning U تصویب
sanctioned U تصویب
ratification U تصویب
enactment U تصویب
sanctions U تصویب
enactments U تصویب
resolutions U تصویب
resolution U تصویب
approbation U تصویب
okay U تصویب
sanction U تصویب
ok U تصویب
approval U تصویب
open court U دادگاهی که همه مردم حق مراجعه به ان را دارند
electronically U مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
dynamic U مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
dynamically U مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
to have approved U به تصویب رساندن
act U تصویب نامه
acted U تصویب نامه
to be approved U به تصویب رسیدن
pass U تصویب شدن
approving U تصویب کردن
passed U تصویب شدن
passes U تصویب شدن
approve U تصویب کردن
allow U تصویب کردن
grant U تصویب کردن
approves U تصویب کردن
to meet the a of U به تصویب رسیدن
allows U تصویب کردن
allowing U تصویب کردن
ratified U تصویب کردن
disapprove U تصویب نکردن
disapproves U تصویب نکردن
ratifying U تصویب کردن
ratify U تصویب کردن
ratifies U تصویب کردن
allow U تصویب کردن
resolute U تصویب کردن
approbate U تصویب کردن
approvable U قابل تصویب
sanction U تصویب کردن
approval of plan U تصویب نقشه
acceptances U تصویب یک پیشنهاد
acceptance U تصویب یک پیشنهاد
sanctioned U تصویب کردن
approved U تصویب شده
approvingly U تصویب شده
sanctions U تصویب کردن
sanctioning U تصویب کردن
ratification U تصدیق و تصویب
discountenance U تصویب نکردن
passed <adj.> <past-p.> U تصویب شده
authorised [British] <adj.> <past-p.> U تصویب شده
approved <adj.> <past-p.> U تصویب شده
disapprobation U عدم تصویب رد
indorsation U تصویب نمودن
imprimatur U تصویب پذیرش
allowed <adj.> <past-p.> U تصویب شده
agreed <adj.> <past-p.> U تصویب شده
passage U تصویب قطعه
authorized <adj.> <past-p.> U تصویب شده
subscribe U تصویب کردن
meet of approval of U به تصویب ..... رسیدن
subscribes U تصویب کردن
subscribed U تصویب کردن
subscribing U تصویب کردن
passages U تصویب قطعه
disapproval U عدم تصویب
returns U آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
return U آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
returned U آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
referee in case of need U داوری که در صورت لزوم می توان به او مراجعه کرد
returning U آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
reference librery U کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
history U یا سایتهایی در اینترنت که مراجعه شده را نگه می دارند
cross reference U مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
cross-reference U مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
unshielded twisted pair cable U مشابه 10294. مراجعه شود به CATEGORY CABLE
histories U یا سایتهایی در اینترنت که مراجعه شده را نگه می دارند
cross-references U مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
take medical a U به پزشک مراجعه کنید باطبیب مشورت نمایید
filing system U روش مرتب کردن متن ها برای مراجعه
the royol a U تصویب یاصحه همایونی
approval to the treaty U معاهدهای را تصویب کردن
subject to your approval U موکول به تصویب شما
subject to your approval U اگرشما تصویب نمایید
order in council U تصویب نامه دولتی
passes U گذراندن تصویب شدن
passed U گذراندن تصویب شدن
disapprove U رد کردن تصویب نکردن
pass U گذراندن تصویب شدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com