English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 57 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
simplifcation U تسهیل اختصار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
facilitation U تسهیل
expedites U تسهیل کردن
expedited U تسهیل کردن
expedite U تسهیل کردن
conveyancing U تسهیل معاملات
social facilitation U تسهیل اجتماعی
simplification U تسهیل مختصر سازی
simplifications U تسهیل مختصر سازی
facility U وسیله تسهیل روانی
brachylogy U اختصار
abridgment U اختصار
abridgement U اختصار
briefness U اختصار
compactness U اختصار
compendium U اختصار
concise ness U اختصار
conciseness U اختصار
correption U اختصار
terseness U اختصار
reductional U اختصار
shortness U اختصار
clipping U اختصار
contraction U اختصار
abbreviation U اختصار
abbreviations U اختصار
simplifications U اختصار
simplification U اختصار
brevity U اختصار
compression U اختصار
contractions U اختصار
to pander to somebody [something] U تسهیل کردن با کسی [چیزی]
predigestion U سهل الهظم سازی تسهیل
for brevity's sake U برای اختصار
for brevity's sake U از لحاظ اختصار
synoptically U بطریق اختصار
compend U کوتاهی اختصار
reduction U اختصار تبدیل
reductions U اختصار تبدیل
for short U برای رعایت اختصار
mnemonic U استاندارد اختصار کلمه
conveyancing U در CL این اصطلاح بیشتر در زمینه تسهیل معاملات مربوط به اموال غیر منقول مصداق دارد
device U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
devices U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
enhances U تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
enhance U تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
enhancing U تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
enhanced U تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
wimps U نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
wimp U نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
symbol U اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
facilitating U تسهیل کردن کمک کردن
facilitated U تسهیل کردن کمک کردن
facilitates U تسهیل کردن کمک کردن
facilitate U تسهیل کردن کمک کردن
aux U در DOS اختصار پورت یادرگاه کمکی است که پورت ارتباطات را در DOS به عنوان پیش فرض استفاده میکند
european monetary agreement U موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com