English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
emblazonment U تزئین با نشان و علائم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pictograph U نشان یا علائم تصویری
phonetician U متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
legends U شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
legend U شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
rainbow border U حاشیه رنگین کمان [در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
ornamentation U تزئین
garnishment U تزئین
adornment U تزئین
adornments U تزئین
embellishment U تزئین
embellishments U تزئین
zaph dignbats U علائم زف
symbols U علائم
coquillage U تزئین صدفی
bedight U تزئین کردن
anconis U حاشیه تزئین
ornament U تزئین کردن
ancon U حاشیه تزئین
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
erection marks U علائم نصب
character set U مجموعه علائم
indication signs U علائم راهنمائی
The symptoms ( of a disease) . U علائم بیماری
control signals U علائم کنترلی
economic indicator U علائم اقتصادی
signal transformation U ترادیسی علائم
symptom U علائم مرض
symptoms U علائم مرض
epiphenomenon U علائم ثانویه
symbolic string U رشته علائم
hazard signs U علائم خطر
symbolic table U جدول علائم
signal regeneration U باززایی علائم
shading symbols U علائم سایهای
signal man U متصدی علائم
identification signs U علائم تشخیص
signalman U متصدی علائم
facing U علائم ریاضی
mathematical symbols U علائم ریاضی
supervisory signals U علائم نظارتی
sinusoidal signals U علائم سینوسی
sound signal علائم صدا
schematic symbols U علائم الگویی
signal fidelity U وفاداری علائم
facings U علائم ریاضی
astreated U تزئین شده با ستاره ها
knull U [تزئین محدب شکل]
floriated U تزئین شده باگل
garter U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
nomenclature U فهرست علائم واختصارات
semiotic U مکتب علائم رمزی
legend U فهرست علائم واختصارات
dual intensity U تاکید علائم خاص
semiotic U وابسته به علائم مرض
number plates U پلاک علائم مشخصه
semeiotic U مکتب علائم رمزی
legends U فهرست علائم واختصارات
prodrome U علائم اولیه مرض
syndromes U علائم مشخصه مرض
syndrome U علائم مشخصه مرض
semeiotic U وابسته به علائم مرض
symptomatic U حاکی از علائم مرض
number plate U پلاک علائم مشخصه
baud rate U نسبت علائم درثانیه
tablature U نوعی علائم موسیقی
staggy U دارای علائم ونشانههای نر
make up <idiom> U استقرار وسایل تزئین وآرایش
marquetry U تزئین باچوب وگوش ماهی
marqueterie U تزئین باچوب وگوش ماهی
redo U دوباره اتاق را تزئین کرد
cul-de-lame U تزئین آویخته [به مانند اهرام]
prank U شوخی زننده تزئین کردن
pranks U شوخی زننده تزئین کردن
redid U دوباره اتاق را تزئین کرد
redoes U دوباره اتاق را تزئین کرد
redoing U دوباره اتاق را تزئین کرد
prince's feather U تزئین برجسته پشت صندلی
spots U باخال تزئین کردن درنظرگرفتن
ornamentally U از لحاظ تزئین منباب زینت
wallpaper U با کاغذ دیواری تزئین کردن
spot U باخال تزئین کردن درنظرگرفتن
japanize U بسبک ژاپونی تزئین نمودن
ornamentallyr U از لحاظ تزئین میناب زینت
wallpapers U با کاغذ دیواری تزئین کردن
redone U دوباره اتاق را تزئین کرد
discretionary U خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
scarry U دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
silver star U نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
sigil U علامت نجومی علائم رمزی
signal box U توقف گاه متصدی علائم
discriminated U با علائم مشخصه ممتاز کردن
sign of aggregation U علائم مخصوص جمله جبری
discriminates U با علائم مشخصه ممتاز کردن
signal boxes U توقف گاه متصدی علائم
accent mark U یکی از علائم تکیه در موسیقی
symbolization U استعمال علائم ونشانهای رمزی
discriminate U با علائم مشخصه ممتاز کردن
epiphenomenon U علائم بعدی و ثانوی مرض
morsecode U علائم رمز تلگرافی مرس
Road signs U علائم راهنمایی و رانندگی جاده
rock garden U باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
rock gardens U باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
landscaped U چشم انداز بامنظره تزئین کردن
confetti U کاغذ رنگی برای تزئین درجشنها
boulle U تزئین اطاق بصورت مرصع کاری
cauliculus U [ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
landscape U چشم انداز بامنظره تزئین کردن
landscapes U چشم انداز بامنظره تزئین کردن
landscaping U چشم انداز بامنظره تزئین کردن
green roof U [سقف ساختمان تزئین شده با گیاهان]
enrichment U [هر تزئین شبیه زوار تخم مرغ]
caulicole U [ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
caulcole U [ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
caul U [ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
Follow signs for York. به علائم شهر یورک توجه کنید.
insigne U علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
accidentalism U تشخیص علائم گمراه کننده مرض
symbolism U نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
syndrome U مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
traffic signal U علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
symbology U مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
insignia U علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
syndromes U مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
celure U [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
ceilure U [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
cellure U [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
lights out U علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
signalment U تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
monitors U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitor U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitored U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
zoomorphism U استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
landscape gardeners U متخصص تزئین باغ وگلکاری وزیبا سازی منافر
needle work U سوزن دوزی [برای تزئین حاشیه و یا طرح فرش]
ornament U [تزئینات و اجسامی که برای تزئین به فرش دوخته می شوند.]
landscape gardener U متخصص تزئین باغ وگلکاری وزیبا سازی منافر
intarsia U منبت کاری و تزئین گل و بوته و اشکال بر روی چوب
pragmatics U مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
typography U فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
typographies U فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
willowware U بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
tulip design U طرح گل لاله [گاه اطراف ترنج مرکزی را با آن تزئین می کنند.]
closed circuits U تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
flowchart text U اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
annular U وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
closed circuit U تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
filling out U [پر کردن زمینه فرش با گل ها و یا اشکال مختلف جهت تزئین بیشتر متن]
Dizlyk U [نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
markings U نشان دار سازی نشان
poniter U نشان دهنده نشان گیرنده
marking U نشان دار سازی نشان
homeopathy U معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
front panel U مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
arabesque U منبت کاری [تزئین شده با شاخه ها، برگ ها و میوه ها یا صورتک های انسان و حیوان]
overcasting U شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
tossle U منگوله [در این حالت دسته ای از نخ ها جهت تزئین فرش یا خورجین و زین اسب بکار می روند.]
ajaraca U [تزئین اسپانیایی دیوارهای آجری که از نقش هایی به اندازه یک نیم آجر تشکیل شده است.]
jewelled U [هر نوع تزئین تشکیل شده از نوارهای باریک و مهره های نیمه دایره و لوزی شکل]
silver thread U نخ های زربفت یا نقره ای [این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
supervisory U 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something U نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
S-border U حاشیه های اس [در بعضی از فرش ها، خصوصا قفقازی و آناتولی از نگاره هایی به شکل حرف اس یا زد لاتین جهت تزئین استفاده می کنند.]
Composite Order U [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
umbrella U طرح چتر [یکی از علائم هشتگانه بودا که در فرش های چینی بکار رفته و نشانه قدرت و اقتدار دولت است.]
lockjaw U قفل شدن یا کلید شدن دهان که از علائم زودرس کزاز است
mark U نشان کردن نشان
marks U نشان کردن نشان
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
metallic thread U نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
wire matrix printer U یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
rosette border U حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
selvage U شیرازه فرش [اتمام لبه های طولی فرش با اضافه مخ پود به روش های مختلف جهت محکم شدن و تزئین]
flowchart template U یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
Millefleurs design U طرح هزاران گل [در این طرح که نمونه قدیمی موجود آن مربوط به قرن هجدهم میلادی است در کشمیر بصورت محرابی بافته شده و در محراب را با انواع شکوفه ها و گل ها تزئین کرده اند.]
turret motife U طرح شیروان [این طرح بعنوان ترنج اصلی به تعداد یک یا سه عدد در متن فرش بکار رفته و حالتی هندسی و هشت وجهی داشته که با خطوط هندسی تزئین می شود.]
indicator U نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
ram's horn U طرح شاخ قوچ [در طرح های ایلیاتی و قشقایی و گاه در طرح های دیگر از این طرح برای تزئین فرش استفاده می شود.]
saddle cover U رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
false selvage U شیرازه تقلبی [هر نوع نخ اضافی که جزء پودهای اصلی نبوده و بدلیل تزئین و یا پوشاندن پارگی ها در محل شیرازه بدور تار پیچیده شود از این دسته محسوب شده و کاهش اصالت فرش را به همراه دارد.]
assembles U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
reciprocal border U حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
star design U طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
tracks U نشان
hallmarks U نشان
tracts U نشان
hallmark U نشان
refrigerent U تب نشان
unmarked U بی نشان
savorŠetc U نشان
chalking U نشان
gong [British E] U نشان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com