English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
formative U ترکیب کننده سازنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
manufacturer U تولید کننده سازنده
manufacturers U تولید کننده سازنده
humiliatingly U پست سازنده خفیف کننده
humiliating U پست سازنده خفیف کننده
illusory U گمراه کننده مشتبه سازنده
spoilsman U تباه کننده فاسد سازنده
illusive U گمراه کننده مشتبه سازنده
perversive U گمراه کننده منحرف سازنده
smokescreen U عمل یا حرف گمراه کننده یا مستتر سازنده
radio sheck U یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
doa U شرح محصولی که به هنگام دریافت از سازنده یا تهیه کننده کار نمیکند
mixer U ترکیب کننده
compositive U ترکیب کننده
synthesizer U ترکیب کننده
synthesisers U ترکیب کننده
concoctor U ترکیب کننده
mixers U ترکیب کننده
component U ترکیب کننده
combinative U ترکیب کننده
components U ترکیب کننده
synthesizers U ترکیب کننده
constitutive U ترکیب کننده
third party lease U توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
speech synthesizer U ترکیب کننده گفتاری
component U جسمهای ترکیب کننده
oxidizer U ترکیب کننده کاتالیزور
crystal mixer U ترکیب کننده دیودی
pencil mixer U ترکیب کننده مدادی
voder U یک ترکیب کننده کلمات
components U جسمهای ترکیب کننده
constituents U جزء ترکیب کننده
voice synthesizer U ترکیب کننده صدا
alloying constituent U ترکیب کننده الیاژ
constituent U جزء ترکیب کننده
absorption compound U ترکیب شیمیایی جذب کننده
incorporator U تشکیل دهنده ترکیب کننده
frequency synthesizer U ترکیب یا تلفیق کننده فرکانس
pertubative U اشفته سازنده مضطرب سازنده
systems analysis U ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
harmonic motion U اهنگ مرکبی که از ترکیب چند موج صوتی ساده تر ترکیب شده باشد
isomerous U جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
isomer U جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
compositions U ترکیب یکان ترکیب رزمی
composition U ترکیب یکان ترکیب رزمی
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
compositor U سازنده
producer U سازنده
constituent U سازنده
builders U سازنده
instrumentalist U سازنده
wright U سازنده
makers U سازنده
constituents U سازنده
manufacturer U سازنده
manufacturers U سازنده
maker U سازنده
compositors U سازنده
constructive U سازنده
producers U سازنده
concoctor U سازنده
fabricator U سازنده
constructor U سازنده
fabricant U سازنده
components U سازنده
fomative U سازنده
instrumentalists U سازنده
builder U سازنده
component U سازنده
spoiler U فاسد سازنده
enslaver U بنده سازنده
deific U خدا سازنده
interceptive U جدا سازنده
qualificatory U محدود سازنده
restrictive U محدود سازنده
ingredients U عنصر سازنده
manufacturers' agent U نماینده سازنده
sonneteer U سازنده غزل
refrigrative U خنک سازنده
assuror U مطمئن سازنده
components U جزء سازنده
ingredient U عنصر سازنده
lubricating U روان سازنده
qualifier U ملایم سازنده
suppressive U موقوف سازنده
vitiator U تباه سازنده
lubricates U روان سازنده
purificative U پا سازنده تطهیری
melodist U سازنده ملودی
qualifiers U ملایم سازنده
presentive U مجسم سازنده
lubricated U روان سازنده
renovator U باز نو سازنده
elucidatory U روشن سازنده
lubricate U روان سازنده
subjugator U مطیع سازنده
procreator U موجد سازنده
supersessive U لغو سازنده
computer manufacturer U سازنده کامپیوتر
builders U موسس سازنده
film developer U سازنده فیلم
depletive U تهی سازنده
procreation U سازنده زایش
fabricator U سازنده وسایل
lubricants U روان سازنده
factors U سازنده فاکتور
factor U سازنده فاکتور
dispossessor U بی بهره سازنده
alterative U دگرگون سازنده
distractive U پریشان سازنده
coordinative U متناسب سازنده
lutist U سازنده عود
dissipative U پراکنده سازنده
incorporator U یکی سازنده
lubricant U روان سازنده
builder U موسس سازنده
manufacturer's agent U نماینده سازنده
assurer U مطمئن سازنده
manifestative U اشکار سازنده
inveigler U گمراه سازنده
refrigerative U خنک سازنده
composers U سازنده مصنف
suppressor U موقوف سازنده
separative U جدا سازنده
component U جزء سازنده
irradiative U روشن سازنده
composer U سازنده مصنف
reflectional U بازتابنده منعکس سازنده
purificatory U پاک سازنده تطهیری
ceramist U سازنده فروف سفالین
wright U کارگر سازنده نجار
ideologue U سازنده ایده ئولوژی
boiler maker U سازنده دیگ بخار
elucidative U تفسیری روشن سازنده
boilermaker U سازنده دیگ بخار
ceramicist U سازنده فروف سفالین
procurer U فراهم سازنده جاکش
manufacturer's software U نرم افزار سازنده
reflective U بازتابنده منعکس سازنده
indican U ماده سازنده نیل
compositions U نسبت اجزای سازنده
producer advertising U تبلیغ توسط سازنده
toyer U سازنده اسباب بازی
mitigatory U سبک سازنده مخفف
compositions U نسبت اجزاء سازنده
metrist U سازنده نظم وشعر
loathful U دافع بیرغبت سازنده
composition U نسبت اجزاء سازنده
composition U نسبت اجزای سازنده
diallist U سازنده ساعت افتابی
original equipment manufacturer U سازنده تجهیزات اصلی
paper stainer U سازنده کاغذهای دیواری
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
producers U عمل اورنده سازنده باراورنده
assimilator U تحلیل برنده همانند سازنده
mitigative U سبک سازنده تخفیف دهنده
pastoralist U سازنده شعرهای روستایی چوپان
wet cooper U سازنده چلیک برای مایعات
producer U عمل اورنده سازنده باراورنده
self discharging U ازاد سازنده نفس خود
honeywell U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
unisys U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
detonating U محترق شونده منفجر سازنده
data general corporation U سازنده سیستمهای مینی کامپیوتر
pictorial U تصویر نما مجسم سازنده
carver U قلم سنگ تراشی سازنده
motorola U سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
Dec U یک سازنده بزرگ سیستمهای مینی کامپیوتر
dry cooper U سازنده چلیک برای خشکه بار
digital equipment corporation U سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
flag waver U مضطرب سازنده تولیدکننده هیجان عمومی
control data corporation U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
borland international U یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
horner U سازنده شانههای شاخی کرنازن شاخ تراش
leukosis U زیاد شدن بافتهای سازنده گویچههای سفید
outriggers U اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
free issue materials U موادی که خریدار جهت تولیدکالای موردنیاز خود به سازنده میدهد
metencephalon U قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
parbasis U سرودی که دسته تهلیل خوانان بنام سازنده ان وبعنوان تماشاکنندگان میخواند
particular lien U حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
cost plus contracts U به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
unbundled U اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com