English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
tetrahydrate U ترکیب شیمیایی شامل چهارمولکول اب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chemical combination U ترکیب شیمیایی
chemical compound U ترکیب شیمیایی
compound U ترکیب شیمیایی
compounds U ترکیب شیمیایی
compounded U ترکیب شیمیایی
trihydrate U ترکیب شیمیایی دارای سه ملکول اب
absorption compound U ترکیب شیمیایی جذب کننده
metamerism U برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
metameric U در وزن و ترکیب برابر و درخواص شیمیایی دگرگون حلقهای
geochemistry U علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
metamer U جسمی که در ترکیب و سنگینی با جسم دیگر برابرولی درخواص شیمیایی است
intrinsic energy U انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
chemical survey U بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
harmonic motion U اهنگ مرکبی که از ترکیب چند موج صوتی ساده تر ترکیب شده باشد
isomer U جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
isomerous U جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
composition U ترکیب یکان ترکیب رزمی
compositions U ترکیب یکان ترکیب رزمی
v , series U سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
chemicals U شیمیایی
chemical biological and radiological U شیمیایی
chemical U شیمیایی
chemical sense U حس شیمیایی
chemic U شیمیایی
chemical equivalent U هم ارز شیمیایی
chemical exchange U تبادل شیمیایی
proportioner U مخلوط کن شیمیایی
cloud attack U تک با ابر شیمیایی
chemotropism U گرایش شیمیایی
chemical equilibrium U تعادل شیمیایی
chemical energy U انرژی شیمیایی
chemical element U عنصر شیمیایی
chemical deposits U نهشتهای شیمیایی
chemical defense U پدافند شیمیایی
chemical fuel U سوخت شیمیایی
chemical herbicide U علف کش شیمیایی
fertilizers U کود شیمیایی
mulches U ماده شیمیایی
chemical properties U خواص شیمیایی
chemical survey U تجسس شیمیایی
chemical species U گونههای شیمیایی
chemical reaction U واکنش شیمیایی
chemical shift U جابجایی شیمیایی
decomposition U هوازدگی شیمیایی
fertilizer U کود شیمیایی
fertilisers U کود شیمیایی
chemical reactor U واکنشگاه شیمیایی
mulch U ماده شیمیایی
chemical pollution U الودگی شیمیایی
chemical physics U فیزیک شیمیایی
chemical industries U صنایع شیمیایی
chemiluminescence U نورتابی شیمیایی
chemical kinetics U سینتیک شیمیایی
chemical munition U سلاح شیمیایی
chemical operations U عملیات شیمیایی
chemical research U پژوهش شیمیایی
chemoreceptor U گیرنده شیمیایی
quasichemical U شبه شیمیایی
chemisorption U جذب شیمیایی
chemism U خاصیت شیمیایی
chemical weathering U هوازدگی شیمیایی
chemical security U تامین شیمیایی
man-made fiber U الیاف شیمیایی
precipitating U رسوب شیمیایی
organic compound U مواد شیمیایی
precipitates U رسوب شیمیایی
chemical bond U پیوند شیمیایی
precipitate U رسوب شیمیایی
chemical analysis U تجزیه شیمیایی
chemical analyse U تجزیه شیمیایی
precipitated U رسوب شیمیایی
chemical ammunition U مهمات شیمیایی
chemical agent U عامل شیمیایی
electrochemical U برقی- شیمیایی
galvanic cell U پیل شیمیایی
chemical injection U تزریق شیمیایی
homolysis U تجزیه شیمیایی
biochemical U زیستی- شیمیایی
narcosis U خواب شیمیایی
chemical grouting U تزریق شیمیایی
chemical consolidation U تزریق شیمیایی
chemical agent U ماده شیمیایی
self inclusive U شامل
in- U شامل
sweeping U شامل
inclusive U شامل
in U شامل
containing U شامل
far-reaching U شامل
including U شامل
Inc U شامل
covering U شامل
comprising U شامل
immunochemistry U علم ایمنی شیمیایی
petrolum chemicals U مواد شیمیایی نفتی
thermolysis U تجزیه شیمیایی در اثرحرارت
petrochemicals U مواد شیمیایی نفتی
chemicals U ماده شیمیایی دارویی
nerve agent U عامل شیمیایی عصبی
oxides U ماده شیمیایی از اکسیژن
chemical weapon U جنگ افزار شیمیایی
smoke agent U عامل شیمیایی دودانگیز
biochemical catalyst U کاتالیزور زیست شیمیایی
chemical oxygen demand U نیاز شیمیایی اکسیژن
chemical feedstock U مواد اولیه شیمیایی
nuclear biological chemical U شیمیایی میکربی هستهای
c.o.d U نیاز شیمیایی به اکسیژن
oxide U ماده شیمیایی از اکسیژن
vesicant agent U عامل شیمیایی تاول زا
chemical bonding U تشکیل پیوند شیمیایی
urinalysis U تجزیه شیمیایی ادرار
chemical affinity U میل ترکیبی شیمیایی
chemical U ماده شیمیایی دارویی
chemosynthesis U سنتز باکتری شیمیایی
cloud attack U تک شیمیایی با مواد سمی
photochemical smog U دود مه فتو شیمیایی
photochemical smog U دود مه نور شیمیایی
toxic agent U عامل شیمیایی سمی
chemical alarm U اعلام خطر شیمیایی
acid equivalent U معادل شیمیایی اسید
comprise U شامل بودن
ineligible U شامل نشدنی
excluding U شامل نشدن
embraces U شامل بودن
engirdle U شامل بودن
embracing U شامل بودن
includable U شامل کردنی
embrace U شامل بودن
inclusive or U یای شامل
engird U شامل بودن
embraced U شامل بودن
comprises U شامل بودن
comprised U شامل بودن
includible U شامل کردنی
butyraceous U شامل کره
butyric U شامل کره
applies U شامل شدن
apply U شامل شدن
do with <idiom> U شامل شدن
trinomial U شامل سه نام
bimillenary U شامل دوهزار
applying U شامل شدن
retrospect U شامل گذشته
neutralising U بطور شیمیایی خنثی کردن
synthetic U مواد شیمیایی و پروسس شده
actinolagy U معرفت بخواص شیمیایی نور
boron water U ابی که عنصر شیمیایی بردارد
oxime U ماده ضد اثرعامل عصبی شیمیایی
agents U نماینده عامل شیمیایی خرج
agent U نماینده عامل شیمیایی خرج
chemotrophic treatment U تسویه خوراک ساخت شیمیایی
neutralize U بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralizing U بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralizes U بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralised U بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralises U بطور شیمیایی خنثی کردن
immunochemistry U مبحث ایمنی شناسی شیمیایی
chemical warfare U جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
b.o.d U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
goechemical U وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
corrosion U زنگ خوردگی فرسایش شیمیایی
chemical shift non equivalent protons U پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
chemical shift equivalent protons U پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
galvanic battery U دستگاه تولیدالکتریک با عمل شیمیایی
stabilisers U ماده ثبات دهنده شیمیایی
stabilizer U ماده ثبات دهنده شیمیایی
chemical security U حفافت برعلیه مواد شیمیایی
biochemical oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biological oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
flavone U ماده شیمیایی بیرنگ ومتبلور
over all U شامل همه چیز
encompasses U شامل بودن دربرگرفتن
encompassed U شامل بودن دربرگرفتن
encompass U شامل بودن دربرگرفتن
exclusion U عمل شامل نشدن
excludes U شامل نشدن یا جداشدن
exclude U شامل نشدن یا جداشدن
encompassing U شامل بودن دربرگرفتن
exclusive U آنچه شامل نمیشود
terraqueous U شامل خشکی ودریا
ex post facto U شامل اصول گذشته
retroact U شامل گذشته شدن
exhaustive U شامل تمام جرئیات
inclusive or gate U دریچه یای شامل
across the board U شامل تمام طبقات
intraspecies U شامل گروه بخصوصی
intraspecific U شامل گروه بخصوصی
echaustive U شامل همهء جزئیات
plenaries U شامل تمام اعضاء
plenary U شامل تمام اعضاء
leaker U گلوله یا بمب شیمیایی فاسد یاخراب
electroanalysis U تجزیه شیمیایی بوسیله جریان برق
galvanism U جریان مستقیم برق الکتریسیته شیمیایی
fibroin U جرم شیمیایی ابریشم وتارعنکبوت ومانندانها
drysalter U فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
latensify U بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
tartan U ماده شیمیایی مورد استفاده در پیست
pyrocondensation U تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
pyrolyze U در اثر حرارت تغییر شیمیایی دادن
photolysis U تجزیه شیمیایی بر اثر نیروی تابشی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com