English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
latten U ترکیبی مانند فلز برنج
lattin U ترکیبی مانند فلز برنج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brassier U برنج مانند
brassy U برنج مانند
brassiest U برنج مانند
riziform U مانند دانه برنج
iodoform U ترکیبی از ید که برای گندزدایی و مانند انهابکارمیبرند
brass U برنج
column rule U خط برنج
Br U برنج
rice U برنج
cash crops U برنج
rice chaff U کاه برنج
brassy U برنگ برنج
rde brass U برنج سرخ
does rice suit you? U برنج بشمامیسازد
brass U برنج الیاژ
free cutting brass U برنج اتومات
brassier U برنگ برنج
rice field U برنج کاری
rice puddings U شیر برنج
rice milk U شیر برنج
rice pudding U شیر برنج
brassiest U برنگ برنج
rice powder U ارد برنج
rice paper U کاغذ برنج
rice U دانههای برنج
burnt food U ته دیگ [برنج]
brasier U برنج ساز
triangular brass bead U مثلث برنج
leaf brass U برنج ورقه
leaf brass U تنکه برنج
wild rice U برنج وحشی
brass and bronze U برنج و برنز
brazier U برنج سازی
brass founder U برنج ریز
brass ware U برنج الات
brass welding U جوش برنج
braziers U برنج سازی
paddies U برنج اسیاب نکرده
boiled rice U برنج کته شده
alpha brass U برنج نوع الفا
brass U برنج چند جوش
arrack U عرق نارگیل و برنج
basic crops U پنبه تنباکو و برنج
beta brass U برنج نوع بتا
brass pressure casting U برنج ریختگی فشاری
consumptiveness U دچارشدگی برنج باریک
brasier U برنج کار روی گر
brassily U شبیه فلز برنج
paddy U برنج اسیاب نکرده
hot working brass U برنج قابل اهنگری
brass band U ادوات انها از برنج باشد
Rice is a wholesome food . U برنج غذای کاملی است
brass bands U ادوات انها از برنج باشد
brass and bronze foundry U ریخته گری برنج و برنز
rice U بصورت رشتههای برنج ماننددراوردن
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
their principal food is rice U خوراک عمده انها برنج است
combinatorial U ترکیبی
combinative U ترکیبی
synthesic U ترکیبی
combinatory U ترکیبی
trivalency U سه ترکیبی
trivalence U سه ترکیبی
ingradient U جز جز ترکیبی
composite casting U ترکیبی
combinational U ترکیبی
synthetical U ترکیبی
synthetic U ترکیبی
agglutinative U ترکیبی
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
composite video U تصویر ترکیبی
combination influence U عامل ترکیبی
combination tone U صوت ترکیبی
syntax error U اشتباه ترکیبی
ingredient U جزء ترکیبی
combinational circuit U مدار ترکیبی
synthetic method U روش ترکیبی
syntactical analysis U تحلیل ترکیبی
ingredients U جزء ترکیبی
combination bands U نوارهای ترکیبی
mixed glue U چسب ترکیبی
parathesis U ترکیبی بی تغییر
affinities U میل ترکیبی
affinity U میل ترکیبی
mixed strategy U استراتژی ترکیبی
turboramjet U ترکیبی از توربوجت و رم جت
mixed cell refernce U ارجاع سل ترکیبی
elective affinity U میل ترکیبی
ordinal number U عدد ترکیبی
semisynthetic U نیمه ترکیبی
sequential storage U انباره ترکیبی
diphthongs U صدای ترکیبی
mix U مخلوط ترکیبی
mixes U مخلوط ترکیبی
shapeliness U خوش ترکیبی
diphthong U صدای ترکیبی
composite metal U فلز ترکیبی
composite symbol U علامت ترکیبی
puddings U دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
pudding U دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
chopsticks U میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
multiplex U تسهیم مخابره ترکیبی
diatessaron U ترکیبی ازچهار دارو
Borromini capital U [نوعی سر ستون ترکیبی]
combined transport document U اسناد حمل ترکیبی
hemiterpene U ترکیبی بفرمول 8H5C
histamine U ترکیبی بفرمول 3N9H5C
ctd U سند حمل ترکیبی
ct U حمل و نقل ترکیبی
combined transport U حمل و نقل ترکیبی
hydrogen bomb U بمب ترکیبی اتمی
hydrogen bombs U بمب ترکیبی اتمی
chemical affinity U میل ترکیبی شیمیایی
compound leverage floor jack U اهرم بالابر ترکیبی
feasion U بمب ترکیبی اتمی
fiata combined transport bill of lading U بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
mixed column line chart U نمودار ستونی- خطی ترکیبی
mixed column line graph U نمودار ستونی- خطی ترکیبی
hexahydrate U ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
cob U [ترکیبی از خاک رس، ریگ، شن و کاه و آب]
basophil U میل ترکیبی شدید با موادقلیایی
cto U عامل حمل ونقل ترکیبی
ketol U ترکیبی مرکب ازالکل و استون
contraction parry U ترکیبی ازدفاع ساده وچرخشی
carbide U ترکیبی از کربن و چند عنصرفلزی
basophile U میل ترکیبی شدیدبا موادقلیایی
combined transport operator U عامل حمل و نقل ترکیبی
deoxidize U از صورت ترکیبی با اکسیژن دراوردن
soft return U فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
syntactical U طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
BPP U هشت بیت برای ترکیبی از رنگها
BPP U چهار بیت برای ترکیبی از رنگها
syntactic U طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
chloramine U هرنوع ترکیبی که دارای ازت و کلر باشد
monad U ذره بسیط که نیروی ترکیبی یک هیدروژن است
She has long and shapely legs . U ساق پاهای کشیده وخوش ترکیبی دارد
consolute U ترکیبی از دو یا چند مایع که بر هر نسبتی در یکدیگر حل شوند
to orient compound U نسبت اجزای ترکیبی را بایکدیگر تعیین کردن
polyene U ترکیبی الی که دارای پیوستگی مضاعف است
protoxide U ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
cannon U [ترکیبی از سبک های امپراتوری ناپلئون و فدرال]
silicone U ترکیبی الی بفرمول Sio2R شبیه کتون
hypotaxis U رابطه ترکیبی یا صرف ونحوی کلمه اصلی بامشتقاتش
fbl U lading of bill combinedtransport FIATA بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
octad U جسم بسیط یا ذرهای که قوه ترکیبی ان برابر است با8واحد
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
distemper U ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
dual U دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
character U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
characters U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
opalite U ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
large model U مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
cards U ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
card U ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
Composite Order U [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
polyamide U پلی امید ترکیبی شامل چند گروه امید
corn flour U ارد ذرت- ارد برنج
acid diluent ترکیبی که با قلم زنی سطح فلز باعث اتصال بهتر لایه های پرداخت با سطح فلزمیشود
musicom U یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
combination device U ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب
compound weave U بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
mixd weave U بافت ترکیبی [هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
synthetic resins U صمغهای مصنوعی صمغهای ترکیبی
synthetic oils U روغنهای مصنوعی روغنهای ترکیبی
colour U دو بیت برای چهار رنگ و هشت بیت برای ترکیبی از رنگهاست
colours U دو بیت برای چهار رنگ و هشت بیت برای ترکیبی از رنگهاست
time U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
times U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed U روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
hooked medallion U ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
gold washing U شستن طلائی [نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
pipelike U نی مانند
toughest U پی مانند
inapproachable U بی مانند
analogous U مانند
threadlike U نخ مانند
thready U نخ مانند
liplike U لب مانند
penniform U پر مانند
plumelike U پر مانند
lambdoid U مانند
mammilliform U مانند
unequaled U بی مانند
vide U مانند
mammilary U مانند
gypsiferous U گچ مانند
goatish U بز مانند
arundinaceous U نی مانند
argillaceous U رس مانند
frothy U کف مانند
argillaceous U گل مانند
tough U پی مانند
tougher U پی مانند
anthoid U گل مانند
plumose U پر مانند
analog U مانند
and so on U و مانند ان
capillaceous U مانند نخ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com